«مه‌مانی»؛ احمد درخشان؛ هیلا گرگ و میش

محمد قاسمی،   3970121130

مه‌مانی روایت مرد جوانی است که به عنوان معلم به روستایی فرستاده می‌‌‌‌شود و قرار است پنج سال را در یک مدرسه ابتدایی هم در سمت مدیر مدرسه باشد و هم در سمت معلم برای بچه‌های دبستانی روستا تدریس کند. «کهنَورد» یا همان معلم روستا این شغل را دوست ندارد اما پذیرفتن آنرا تنها راه رسیدن به «لیلا» دلداده‌اش می‌بیند

گرگ و میش

«مه‌مانی»

نویسنده: احمد درخشان

ناشر: هیلا؛ چاپ اول 1396

222صفحه؛ 15000 تومان

 

***

مه‌مانی روایت مرد جوانی است که به عنوان معلم به روستایی فرستاده می‌‌‌‌شود و قرار است پنج سال را در یک مدرسه ابتدایی هم در سمت مدیر مدرسه باشد و هم در سمت معلم برای بچه‌های دبستانی روستا تدریس کند. «کهنَورد» یا همان معلم روستا این شغل را دوست ندارد اما پذیرفتن آنرا تنها راه رسیدن به «لیلا» دلداده‌اش می‌بیند. اولین صحنه رمان به روایت لحظه رسیدن معلم به روستا می‌گذرد. ورودی که اندکی ناساز و توامان است با رمیدن خر «مش غلام» که یکی از اهالی روستاست.

نویسنده شروع تاثیرگذاری را برای رمان انتخاب کرده‌است، چراکه هم لحظه‌ی طنزآمیزی می‌آفریند و هم ناسازه ظریفی را میان معلم و شغل او که تعلیم و تربیت است با رمیدن حیوانِ غیر قابل تعلیم به وجود می‌آورد. «درخشان» از این ناسازی در ادامه رمان استفاده می‌کند و آن را به موضوع مهمی در طول رمان تبدیل می‌کند. از سوی دیگر در صحنه آغازین رمان بیشتر اهالی ده که در طول داستان نقش‌های پررنگ‌تری به خود می‌گیرند نیز حضور دارند، نویسنده با معرفی کوتاهی از اهالی در همان ابتدای داستان، ایده خوبی را برای شروع روایتش برمی‌گزیند.

درونمایه رمان مه‌مانی را می‌توان روایت جدال سنت و مدرنیته دانست،  هرچند که «درخشان» به این اکتفا نمی‌کند، زیرا رمان‌های زیادی در تاریخ ادبیات ایران و جهان با  محور این مضمون نوشته شده‌اند. هنر و ابتکار «درخشان» را باید در نحوه روایت و پرداخت جزییات رمان جستجو کرد. این موضوع در وهله اول از همان انتخاب نام برای رمان به چشم می‌خورد. مولف نام «مه‌مانی» را به‌جای مهمانی یا نام‌های دیگر انتخاب کرده زیرا خود رمان را می‌توان به میهمانی تشبیه کرد که سرتاسر در مه می‌گذرد. در سرتاسر رمان، روستا پوشیده در مه توصیف می‌شود و ابتدای رمان هم هوا گرگ و میش است .اتاقی که به معلم اختصاص داده شده و همچنین اتاق مدیریت مدرسه پر از موش است و سراسر روایت هرجا که آقای معلم می‌رود موشها هستند و همیشه در حال جویدن اشیا اطرافشان هستند. مدرسه و اتاق مدیر که بایدمحلی باشد برای تعلیم و تربیت به جولانگاه موشها بدل شده. حتی کتاب‌فروشی روستا هم از موش‌ها خالی نیست که سرگرم جویدن کتاب‌ها هستند.

«درخشان» از این نمادها برای نشان دادن درگیری که روستاییان با امر نو یا همان مدرنیته دارند استفاده می‌کند. اگر معلم-مدیر یعنی آقای«کهنورد» را نمادی برای تغیر و تحول در روستا بدانیم مقابل او کدخدای روستا قرار می‌گیرد که همه‌جا از سنت‌هایی که به صورت قوانین درآمده‌اند دفاع می‌کند. اگر«نرگس» را تجسمی از زنانه‌گی در روستا بدانیم، در نقطه مقابل کدخدا نماد مردانگی و رسوم پدرسالارانه است که با اسم کدخدا و بدون نام حقیقی در سرتاسر رمان نامیده می‌شود تا همیشه به صورت بتی بالای سر روستاییان باشد و از قوانین کهنه و موش‌خورده‌اش دفاع کند.

در میان تمام آدم‌های روستا این تنها «نرگس» است که تازه وارد را می‌پذیرد. این موضوع هم به پیچیدگی‌های رمان اضافه می‌کند. خوبی مضمون و محتوایی که «درخشان» به کار گرفته این است که  با ساختار و فرم رمان هاهنگ است و رمان بر پایه مضمون صرف پیش نمی‌رود. برای مثال این حالت رویا یا حقیقت با همان آغاز داستان شکل می‌گیرد و معلم که بیمار شده اتفاقاتی را تجربه می‌کند که با نوع روایت «درخشان» در جایی بین واقعیت و خیال اتفاق می‌افتد. نویسنده، با استفاده از نامه‌هایی که معلم برای «لیلا» می‌نویسد از تکتنیک متن در متن نیز استفاده می‌کند. نامه‌هایی که هیچ‌وقت توسط لیلا خوانده نمی‌شود و تنها خواننده‌ی این نامه‌ها همان مخاطب رمان است. این یادداشت‌ها از شماره سوم به بعد باجمله «اصلا گورپدر تاریخ و روز و دقیقه و ثانیه» به پایان می‌‌رسند و اینگونه، بیشتر مخاطب را در دنیای بی زمان و مکان متن رها می‌کند. حتی بازی زبانی که اهالی روستا با اسم معلم یعنی «کهنورد» می‌کنند نیز اشاره‌ای است به نقش گنگ و مبهم او در این روستا.

تا انتهای رمان مشخص نمی‌شود که معشوقه‌ی او«لیلا»ست یا»،«نرگس». در کل عدم قطعیت و تردیدی پست‌مدرنیستی بر جهان رمان سایه انداخته بدون آنکه رمان معناگریز باشد. در طول رمان «درخشان» بسیار از خواب و جهان خواب استفاده می‌کند و بخش‌هایی از رمان هم در همین تردید بین خواب و بیداری، کابوس و رویا (البته کمتر رویا) می‌گذرد. «مه‌مانی» اما ارجاعاتی هم به آثار صادق هدایت دارد، در بخشی از رمان که معلم تازه یکی از یادداشت‌های بدون خواننده‌اش را نوشته با خود می‌اندیشد:«....همه نویسندگان دنیا برای کسی نوشته‌اند. خواننده‌ای مخاطبی چیزی. یا نهایتا برای سایه‌مان» که به بوف کور ارجاع می‌دهد و در بخشی دیگر از همین بخش به داستان «سه قطره خون» اشاره دارد.

در مجموع این رمان به یازده فصل تقسیم شده است که فصل‌ها با عنوان گذر اول،گذر دوم و الخ... نام گذاری شده‌اند. بدیهی است که رمان با گذر اول شروع می‌شود اما «درخشان» در پایان کتاب پس از اتمام متن رمان عنوان گذر یازدهم را آورده‌ است که پیش از آن متن کتاب به پایان رسیده. گویی خواننده با فصل اول یا همان گذر اول وارد دنیای گرگ و میش رمان می‌شود که هیچ چیز در آن قطعیت ندارد و در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. از دیگر سو در پایان کتاب هم پس از پایان متن کتاب  خواننده با عنوان گذر یازدهم روبرو می‌شود که درحکم درب خروج از جهان کتاب به جهان واقعیت است. دنیایی که بر خلاف متن رمان قطعی و واقعیست.

 

yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های دیروز

  1. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  2. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

  3. و ناگهان اخلاق!

  4. زیباکلام: اسرائیل برای رهگیری موشک ایران خیلی هزینه داد/ ۷ اکتبر نشان داد که فلسطین هنوز زنده است!

  5. بخش املاک "دیوار"مسدود می‌شود/ فرصت یک هفته‌ای به سکوها

  6. خیانت و وطن فروشی علنی در مقابل دوربین

  7. وزیر کشور: پلیس با رعایت کرامت انسانی به عده کمی که قانون حجاب را رعایت نکنند تذکر می‌دهد

  8. توماج صالحی به حبس محكوم شد/مظلوم نمايي يك اغتشاشگر 

  9. این ۲ مشکلِ بزرگ در بازار مسکن ایران

  10. موضوع خودروهای لوکس پسران معاون سابق قوه قضائیه چه بود؟

  11. سرانجام دختر فوت شده در متروی تجریش چه شد؟

  12. حمایت معاون رئیسی از تعطیلی پنج‌شنبه‌ها/ تاکید رادان بر ادامه طرح «نور» فراجا/ انتقاد روزنامه دولت از کریمی قدوسی

  13. توقیف محموله صادراتی رژیم صهیونیستی در مرز بازرگان

  14. دبی؛ چند روز پس از سیل

  15. خسارت در «اس-۳۰۰»؛ مدرکی که نیست و افتخاری که به نام اسرائیل می‌سازند!

  16. تصاویر اختصاصی شبکه پاکستانی از اسکورت جالب زمینی و هوایی رئیسی در لاهور

  17. رفتار عجیب یک شهروند در مترو تهران ؛ پارک موتور مقابل پله‌های ورودی ایستگاه!

  18. قالیباف: تأخیر بانک مرکزی در تأمین ارز دارو محرز است

  19. فریب نخوریم! 

پربحث‌های هفته

  1. بازی با کلمات

  2. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  3. ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد

  4. برخورد محترمانه پلیس با یک خانم برای اعمال قانون و توقیف خودرو

  5. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  6. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  7. کمی دیر نیست؟

  8. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  9. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  10. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  11. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  12. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  13. ۲ دلیل برای تشدید "گرانی" در ایران

  14. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  15. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

  16. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  17. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  18. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  19. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  20. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  21. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  22. سردار حاجی زاده با تسلیحات قدیمی و حداقلی به اسرائیل حمله کردیم /از موشک های هایپرسونیک ۲ استفاده نشد

  23. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  24. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  25. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

آخرین عناوین