این عادت اوست، پیش از آنکه محور مقاومت بدین شکل ایجاد شده باشد؛ یعنی از زمان رابطه اش با مقاومت اسلامی در اواخر دهه هشتاد میلادی، هنگامی که به همراه شهید عماد مغنیه به دنبال ایجاد همّت مقاومت فلسطینی در برابر اسرائیل بودند.

البناء چاپ لبنان نوشت: ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران ایران، همواره در جبهه هایی که محور مقاومت وارد می شوند، حاضر است. این عادت اوست، پیش از آنکه محور مقاومت بدین شکل ایجاد شده باشد؛ یعنی از زمان رابطه اش با مقاومت اسلامی در اواخر دهه هشتاد میلادی، هنگامی که به همراه شهید عماد مغنیه به دنبال ایجاد همّت مقاومت فلسطینی در برابر اسرائیل بودند. در آن مرحله، مغنیه و سلیمانی با شیخ شهید احمد یاسین در ارتباط بودند و مشغول فراهم کردن زمینه های لازم برای تاسیس جنبش مقاومت اسلامی حماس. در اوج این رابطه، دکتر فتحی شقاقی مورد توجه سلیمانی و مغنیه قرار گرفت و در نتیجه همکاری این سه، جنبش جهاد اسلامی ظهور کرد.

به گزارش «انتخاب»؛ ژنرال سلیمانی در تمام جبهه های مبارزه حاضر بود و در آن اثری از خود باقی می گذاشت، در سال 1996، در جریان تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان، در جنگ جولای، قلب، عقل، حمایت و حضور مستقیم سلیمانی با مقاومت همراه بود و در نبرد سوریه، در همه جبهه های نبرد با تروریستها حضور داشت. در عراق، در خطّ مقدم مبارزه با داعش بود و یمن در شرایط حساس و بروز چالشهای سخت، حضور ژنرال سلیمانی را می شناخت، بدون آنکه کسی بداند آیا واقعا به شخصه در یمن حاضر شده یا به حمایت از آن از دور، کفایت کرده است.

در تمام این نقل مکانهایی که با هدف مبارزه صورت می گرفت، دغدغه فلسطین و مقاومت آن، همواره همراه سلیمانی بود، آنچه که از دوست شهیدش عماد مغنیه به وی رسیده بود. در این مسیر، اولویت سلیمانی اجابت هر درخواستی بود که هدف از آن مقاومت در فلسطین باشد، از این رو، تمایزی تامّ بین آمادگی و جدیت نیروهای مقاومت و وابستگی سازمانی و سیاسی آنها قائل می شد. همین مساله موجب شد گردانهای عزالدین قسام، با وجود اختلاف عمیق با حماس در مورد سوریه، مورد حمایت سلیمانی قرار بگیرند.

ژنرال سلیمانی در تعامل با رسانه ها کم گوی و گزیده گوی است، از این رو، اعلام خبر ارتباط وی با رهبران گردانهای قسام، خبری عادی نیست،بویژه آنکه این مساله پس از سخنان سید حسن نصرالله در مورد رفتن محور مقاومت به راهی در معرکه قدس، که بازگشتی در آن نیست، مطرح شد؛ بدین معنا، جبهه واقعی که سلیمانی اشتیاق وافری به پیوستن بدان داشت، اکنون فراهم شده است و او به نصرالله بعنوان فرمانده مقاومت برای فلسطین، می نگرد و مسئولیتهای نظارت بر فعالیت گروههای مقاومت در دو میدان عربی و اسلامی را با وی تقسیم کرده است. در حقیقت، اتاق عملیاتی که سلیمانی به آن رفت و آمد داشت، حالا به جبهه اصلی اش رسیده است؛ جبهه ای که سلیمانی و مغنیه با هدف مقابله با اسرائیل، در مورد مساله فلسطین، بنیان نهادند.