دیروز به سمت کرند غرب رفتیم که در نزدیکی مرز خسروی و پرویزخان قرار دارد. روستاهای فادری سرابذهاب، میشرنگین و امامعباس جاهایی بود که توانستیم بازدید کنیم. در این روستاها مجموعا دوازده نفر جانشان را از دست داده بودند. این روستاها تقریبا به طور صددرصدی تخریب شدهاند اما خوشبختانه به دلیل واکنش سریع مردم در زمان وقوع زلزله، تلفات کمی دادهاند.
مردم این روستاها اغلب دامدار بودند و به نظر میرسید جزء کوچنشینهای ثابتشده باشند. مسئله دام در حال حاضر جزء مهمترین مسائل آنهاست. در بعضی از روستاها هنوز احشام زیرآوار ماندهاند و روستا بوی تعفن گرفته. دامهایی که زنده ماندهاند هم چون سرپناهی ندارند و هوا خصوصا شبها فوقالعاده سرد است، در معرض خطر و بیماریهای گوناگوناند. در یکی از روستاها حتی از پتو برای پوشاندن گاوهاشان استفاده کرده بودند. دام در حال حاضر تنها دارایی این روستاییان است که متاسفانه بعید نیست با این شرایط آن هم از بین برود.
فقط در روستای امام عباس شاهد بودیم که آواربرداری از منازل تخریب شده آغاز شده بود. در این روستا اتصال برق را هم داشتیم. بحث آواربرداری پیشنیاز اسکان موقت و دائم روستاییان است و اعلام شده بود ظرف دیروز و امروز شروع میشود. البته وزیر کشور دیروز پس از جلسه ستاد مدیریت بحران زمان اعلامی را دو روز عقب انداخت و گفت از سه شنبه شروع خواهد شد.
با سردار عبداللهی، فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا مصاحبه کردم که مسئول اسکان موقت زلزلهزدههاست. گفت هنوز درباره اینکه سازههای اسکان موقت کانکس باشد یا رینگهای فلزی با بنیاد مسکن توافق نشده و در جلسه امروز در این باره تصمیمگیری خواهد شد. او البته تاکید کرد که قرارگاه تحت هر شرایطی اسکان موقت را امروز کلید میزند. به گفته سردار عبداللهی، قرارگاه خاتمالانبیا قرار است 15 هزار سازه اسکان موقت در مناطق زلزلهزده ایجاد کند.
بحث زبالهها و به طور کلی بهداشت در حال تبدیل شدن به یک معضل اساسی است. با توجه به اینکه بخش اعظم لجستیک و توان دستگاههای اجرایی منطقه صرف عملیات امداد و آواربرداری و ... شده، عملا امکان جمعآوری زبالهها بوجود نیامده. این نوع پراکنده شدن زبالهها در نزدیکی محلهای اسکان مردم زلزلهزده ممکن است سبب ایجاد بیماریهای عفونی شود. از آن گذشته از نظر محیط زیستی هم با ادامه این روند، کوهها و دشتهای ارزشمند منطقه لطمات جدی میبیند.
مسئله حمام و سرویس بهداشتی هم هنوز حل نشده. هفت روز از زلزله گذشته و مردم هنوز حمام نرفتهاند. خصوصاً برای خانمها این وضع خیلی دشوار است. کثیفی فضا و خاک و آلودگی هم این دشواری را دوچندان کرده. خوب است که دستگاههای مسئول اسکان موقت این مسئله را مورد توجه قرار دهند.
بچهها لابلای چادرها و در میان خاک و آلودگی بلاتکلیفند. به رغم اینکه در خیلی از مناطق، امکان بازگشایی مدارس وجود دارد هنوز این کار صورت نگرفته. با بازگشایی مدارس، بچهها حداقل روزانه چند ساعت از روز را در مدرسه سپری میکنند. بازگشت تدریجی مردم به روند عادی زندگی هم تسریع میشود. از سوی دیگر کودکانی هستند که عزیزان خود را از دست دادهاند. امروز پسری را دیدیم که هفت نفر از اعضای خانوادهاش را از دست داده بود. این کودکان در معرض ابتلاء به انواع بیماریهای روحی و روانیاند و هر چه زودتر باید فکری برای آنها کرد. در میان بزرگسالان هم البته اینجا افسردگی کاملا شایع است. نگرانی عمیق نسبت به آینده و ناراحتی نسبت به چیزهایی که از دست رفته در میان مردم موج میزند. دستگاههای مسئول با تسریع در آغاز عملیات ساخت منازل مسکونی مردم، میتوانند امیدآفرین باشند و کمی از این فضای روحی نامناسب را ترمیم کنند.