نظرات برگزیده مخاطبین الف: کاهش مشارکت مردم در انتخابات یک هشدار بود/ باید ببینیم کرونا چه تاثیری بر جنگ آمریکا و چین می‌‌گذارد/ مردم از بازی اصلاح‌طلب و اصولگرا خسته شده‌اند

گروه سیاسی الف،   3981206122 ۲۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۶ تکراری یا غیرقابل انتشار

بینندگان «الف» هر روز با ارائه نظرات خود در تکمیل و تعمیق محتوای ارائه شده مشارکت می کنند. بسیاری از این نظرات گویای دقت و توجه مخاطبان و داوری عمومی آن ها نسبت به وقایع روز است. گزیده‌ای از نظرات مخاطبین «الف» را ذیل سه مطلب پر بحث هفته به انتخاب تحریریه «الف» بخوانید.

نظرات برگزیده مخاطبین الف: کاهش مشارکت مردم در انتخابات یک هشدار بود/ باید ببینیم کرونا چه تاثیری بر جنگ آمریکا و چین می‌‌گذارد/ مردم از بازی اصلاح‌طلب و اصولگرا خسته شده‌اند

انتشار یادداشتی درباره کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس با نظرات ممتعدد مخاطبین الف همراه شد که تعدادی از آنها را می‌خوانید:

*مردم وقتی می بینند که بودن یا نبودن مجلس فرقی نمی کند، رای هم نمی دهند.

*وقتی صبح تا شب درباه ویروس کرونا تبلیغ می شود و مردم را می ترسانند معلوم است که مشارکت کم می شود.

*از مجلس جدید می خواهم قانون شفافیت آرای نمایندگان را به عنوان گامی اعتماد ساز در اولین مصوبه خود تصویب کند.

*دلايل اصلي كاهش مشاركت مردم : ١- شكاف طبقاتى بسيار شديد ٢- مفاسد اقتصادى بزرگ و بيسابقه در اين ابعاد ٣- عدم مبارزه صريح و سريع و شفاف بدون جهت گيرى سياسى ٤- گرانى مسكن و اجاره ٥- گرانى كالاهاى اساسى ٦- كاهش ارزش پول كشور ٧- تورم فزاينده ٨- رانت خوارى و فاميل بازي مالى و سياسى ٩- پايين امدن شديد ارزش پاسپورت كشور ١٠- وجود تملق ١١- رياكاری ١٢- نگفتن بموقع حقيقت به مردم ، حس صادق نبودن ١٣- بى بند و بارى هاى اقتصادى و اخلاقي در فرزندان مسئولين ١٤- بيشتر شدن فرهنگ تجمل و اشرافيت ١٥- عدم شفافيت مالى ١٦- مسئوليت نپذيرفتن اشتباهات ١٧- قدرت و مقام پرستى عيان ١٩- ايجاد فرهنگ ثروت اندوزى و مسابقه ثروت و تجمل در كشور ٢٠- بيكارى جوانان و تحصيل كرده ها ٢١- بالا رفتن سن ازدواج و مفاسد شديد ناشى از ان ٢٢- اعتياد و مفاسد اخلاقي و اجتماعى و پايين امدن قباحت گناه 

*حقیقت این است درصد مشارکت ۴۲.۵۷ انتخابات اخیر در ایران؛ بسیار بسیار بالاتر از «میانگین مشارکت» انتخابات در اروپا و آمریکا است. باید دو طرف را دید و قضاوت کرد.

*وقتی محبوبیت شخص رییس جمهور به زیر 7 درصد برسد معلوم است بر انتخابات مجلس هم تاثیر می گذارد  وقتی برجام نابود شد چون دولت فقط روی ان سرمایه گذاری کرده بود در این سال ها و برنامه دیگری برای کشور نداشت دست به عمل انتحاری زد تا دیگران را هم خراب کند مانند گران کردن یکباره بنزین به صورت ناگهانی ان هم بدون اطلاع رسانی قبلی یا روز قبل انتخابات که می گوید کرونا در ایران امده. ان وقت فکر نمی کنید این کارها برای عصبانی کردن مردم نیست؟

*وقتی شورای نگهبان، مجلس تشخیص مصلحت،..... وجود دارد، جایگاه مجلس که حاصل رای مستقیم مردم است ، در کجا قرار دارد؟

*تا دیر نشده واقعیت‌های جامعه‌ی امروزِ ایران رو ببینید: تفاوت نگاه نسل امروز با گذشته، خواسته‌های امروز جامعه و تفاوتِ آن‌ها با ایرانِ دهه‌ی شصت، انزوای ایران در عصر ارتباطات و وضعیت فاجعه‌بار اقتصادی و اجتماعیِ امروز رو ببینید و برای همه‌ی این‌ها در جستجوی راه‌حل عقلانی و به دور از شعارهای تند و غیر واقعی باشید.

*بنده خودم رای دادم ولی همه کسانی که رای دادن و ندادن از شرایط رضایت ندارن. این نشون میده باید ساختارها و روش های مخصوصا اداری اصلاح بشه و مملکت رو به سمت بازدهی مفید ببریم تا با بودجه کمتر بشه مملکت رو اداره کرد و در نتیجه به مردم فشار کمتری بیاد

*مسئله اساسی این هست که کشور ایران از لایه های مختلف فکری، سیاسی و اجتماعی تشکیل شده که شاید هر کدام به تنهایی 20 درصد جامعه رو تشکیل میدهند. در "نظم مصنوعی" کنونی، یکی از اونها فقط حق راهیابی به مجلس رو داره و با این شیوه راهیابی هم پیشاپیش حقانیت اخلاقی خودش رو از دست میده و در نتیجه "کارآمدی" بی معناست. البته حقیقت این هست که دیگر اصلاح طلبان هم قادر به نمایندگی آن 60 درصدی نیستند که در انتخابات شرکت نکردند. در نظم طبیعی، همان 20 درصد هم در قالب یک حزب اسلامگرا حق مشارکت دارند اما به سایرین هم حق مشارکت میدهند. مجلس متشکل از  20 درصدها بهتر از مجلس 100 درصدی است. چنین مجلسی میتونه فضیلت تولید کنه و میتونه در امر قانونگذاری، اجتهاد کنه

*فقر هرجا وارد شود اعتقادات را زیر و رو می کند. حاشیه روی مشکل را حل نمی کند. لطفا به نخبه های داخل و خارج بها بدهید و به خاطر نادیده انگاشتنشان عذرخواهی کنید. در عزل و نصبها به جای پرداختن به فامیلها و سوابق جبههه و این حرفها به تخصص و علم اهمیت دهید تا مملکت درست بشود. همین.

*مشکل کشور ما در دو موضوع خلاصه میشود: 1_پایین بودن شعور و درک سیاسی مردم که نتیجه آن انتخاب بر اساس قومیت،قبیله،زبان،همولایتی بودن... است.علیرغم توسعه ارتباطات و تحصیلات فهم سیاسی رشد نداشته است.اغلب آنهایی که رای داده اند و آنهایی که رای نداده اند قادر به اقامه دلیل نیستند و صرفا پشت عده ای حرکت کرده اند. 2_سیاستمداران کشور به درد مزمن تاریخی سر زیر برف کردن دچار هستند.نمیخوهند واقعیتها را بپذیرند و به دنبال درمان باشند.دائم با دلایل گاه مسخره به دنبال توجیه و فریب خود هستند. تا این دو بیماری بهبود نیابد وضعیت بهتر نخواهد شد

***

یادداشتی با عنوان «چرا می‌گویند ویروس کرونا سلاح بیولوژیک آمریکا است؟!» در الف منتشر شد که ذیل آن کامنت‌های زیادی از جانب کاربران الف ثبت شد. برخی از این نظرات را می‌خوانید:

*احتمال زیادی داره که سارس و کورونا ، دو نوع ویروس آزمایشی امریکا برای جنگ بیولوژیک علیه چین باشه ، و در این صورت عجیب نیست که ایران هم از دشمنی امریکا در این جنگ بی نصیب نمونده باشه

*جنگ بیولوژیک در زمان جنگ امری متداول است اما فراموش نکنیم چینی ها هم دارای قدرت زیادی در اینگونه جنگها هستند باید دید بالاخره جنگ چین و آمریکا به کجا می رسد فعلا که مردم دنیا دارند عذاب می کشند .

*توهم توطئه را تمام کنید، در دنیای امروز بدلیل تبادلات فراوان کالا و مسافر، نمیتوان سلاح بیولوژیک را استفاده کرد و خود در امان ماند، در خود آمریکا هم موارد ابتلا و حتی فوت بر اثر کروناویروس گزارش شده است

*خب همیشه انداختن گناه گردن دشمن آسون‌ترین کاره. ولی حتی خود چین رسماً همچین ادّعایی نکرده. صحت و سقم این موضوع سال‌ها بعد مشخص میشه.

*کاملا نظریه معقولی است که حتی قبل نگارش هم به ذهن خیلی ها از جمله بنده رسیده است.بیماری یی با شیوع زیاد ولی کشندگی کم که فقط در کشور چین و عمده دشمنان تجاری امریکا مثل کره،ژاپن،تایوان و ایران رواج یافته است قطعا وضعیت معمولی ندارد پس باید هوشیار تر بود احتمالا هم یکی دوماه دیگر ناگهان واکسنش ظاهر می شود.

*خوب این ویروس به همان سادگی که وارد ایران شد می تواند از طریق چین به آمریکا منتقل شود خوب اگر این مطلب درست باشد آن وقت آمریکا چه کار می تواند بکند همان ضربه ای که باقتصاد چین خورد جند برابر به اقتصاد آمریکا وارد می شود . به نظر من این تحلیل از پایه نادرست است. علاوه بر این چین همچنین ادعای نداشته

***

«یک بازنده مطلق و یک برنده با نمره ناپلئونی در تهران» عنوان مطلبی درباره پیروزی اصولگرایان در انتخابات مجلس بود. تعدادی از نظرات مخاطبین الف درباره این مطلب خواندنی است:

*متاسفانه اصولگرایان معنی برد را نمیدونن وگرنه میفهمیدن قهر ملت بزرگترین باخته. برد یعنی اعتماد ملت اقتصاد خوب وجود رقیب و چند صدایی درون کشور.

*تا كي مردم بايد تاوان اين بازي مسخره اصولگرا و اصلاح طلب را پس بدن؟

*فکر کنم مشارکت ۴۲ درصدی بیانگر آن است که اکثریت جامعه از وضعیت موجود جامعه چه از لحاظ سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و ... راضی نیستند چرا که این مشکلات در طول چند دهه و در طول دولت های مختلف اصولگرا و اصلاح طلب اتفاق افتاده است و هیچ کس نمی تواند تقصیر را بر گردن گروه دیگر بیاندازد. به نظر من این زنگ هشداری است برای مجموعه نظام اگر گوش شنوایی باشند

*اصلاح طلبان کاندیدایی نداشتن که ببازند یا برنده شوند و آن کسانی همکه با تابلو اصلاح طلبی در انتخابات شرکت کردند نماینده جریان واقعی اصلاح طلبان نبودند بلکه اصلاح طلبان جعلی بودند. حالا اصولگرایان در یک زمین بدون رقیب برنده شدند.

*مردم در این انتخابات حرف خود را واضح و رسا به گوش حاکمیت رساند. اگر گوش شنوایی است بسم الله.

*بزرگ کردن بیش از حد خطر اصلاح طلبان، تاکید بیش از اندازه بر رای دادن لیستی و جلوگیری از ورود جدی جریان های عدالتخواه انقلابی به لیست های اصلی، همگی نشان دهنده اینست که بزرگان جریان اصولگرا نیز به مانند همتایان اصلاح طلب خود از حقیقت آنچه درون جامعه ایرانی در حال روی دادن است بیخبرند. ترساندن بی جهت بدنه اجتماعی اصولگرا از رای آوردن حتی یک اصلاح طلب، بیانگر آن بود که ایشان هم پیرو همان رویه غلط چهار سال پیش رقبای خود هستند.... بازی که هر 8 سال یکبار این دوجناح سیاسی با مردم میکنند اما باید بدانند که هر چیزی عمری دارد

*پایگاه اجتماعی که به اصلاح طلبان رای می دادند، حاضر نبودند با همان حرف های تکراری و بدون نتیجه همیشگی پای صندوق ها بیایند.این پایگاه اجتماعی مردم عادی و غیر وابسته به هر جناحی هستند و تعهد دایمی به کسی ندارند و در سیاست نتیجه گراهستند. بنابراین اصلاح طلبی به عنوان یک جریان می داند که در عمل به شعارهایش ناکام بوده است، و می داند مردم به آنها رای نمی دهند. لذا لیست دادن آنه فقط به تقویت رقیب کمک می کرد که بگوید انتخابات رقابتی بوده.

*٦٠ درصدي كه رأي ندادند اعتقاد دارند كه نه إصلاح طلب و نه اصولگرا توانايي اداره مجلس را ندارند مخصوصا در تهران كه حدود ٧٥ درصد همين اعتقاد رو دارند. اگر نظام جمهوري اسلامي با همين دست فرمون بره جلو در انتخابات بعدي شاهد مشاركت كمتري خواهد بود

*(در پاسخ به کامنت بالا) عزیزم دوره بعد که می شود ریاست جمهوری مشارکت بالای 60 درصدی می شود. همیشه هم همین جوری بوده یک دوره کمتر شود دوره بعد بیشتر می شود