نظرات برگزیده مخاطبین الف: بایدن اجماع جهانی بر علیه کشور ما درست می‌کند/ بازگشت به سیاست‌های هاشمی دردی از ما دوا می‌کند؟ /ضعف‌های خودمان را به گردن آمریکا نیندازیم

گروه سیاسی الف،   3990522090 ۱۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

بینندگان «الف» هر روز با ارائه نظرات خود در تکمیل و تعمیق محتوای ارائه شده مشارکت می کنند. بسیاری از این نظرات گویای دقت و توجه مخاطبان و داوری عمومی آن ها نسبت به وقایع روز است. گزیده‌ای از نظرات مخاطبین «الف» را ذیل سه مطلب پر بحث هفته به انتخاب تحریریه «الف» بخوانید.

«با فتح کجا جنگ برای ما تمام می‌شود؟» عنوان یکی از گزارش‌های پربحث الف در هفته گذشته بود. تعدادی از نظرات مخاطبین الف درباره این مطلب را می‌خوانید:

* اگر برجام نبود، هفت سال پیش دلار به بیست تومان می رسید و الان حدود دویست ، سیصد هزار تومان بود.

*(پاسخ به کامنت بالا) دلار بالا رفتن ها به خاطر نبود یا بودن برجام نیست قربان بلکه به خاطر پول های سرگردان است که تورم ایجاد می کند و معادلات بین المللی هم فقط روی ان یک اثر کوچک می گذارد در ضمن جهت اطلاع شما خیلی از کشورها چند برابر صادراتشان واردات می کنند ولی دلار انها بالا نمی رود و تورم کمی هم دارند ولی شما الان صادرات و وارداتتان تقریبا مثل هم است ولی به خاطر بی نظمی پولی در داخل دلار بالا می رود که البته دولت هم برای جبران کسری بودجه

*شرایط مثل قبل برجام نیست. اوباما تو کنگره امریکا گفت اگر برجام امضا نمیشد حداکثر ۶ماه دیگر تحریمها سقوط میکرد زیرا دیگر همپیمانان ما همراهی نمیکردند. ما با برجام ساختار تحریمها را مستحکم کردیم. با برجام تحریمها برای ایران بسیار سخت‌تر شد و روابط خارج از تحریم با دیگر کشورها بسیار بسیار دشوار شد. در واقع برجام به معنای هویت بخشیدن به تحریمهای امریکا و بستن راههای فرار از تحریم بود

*هیچ کشوری در وسعت قابل توجه بدون فقیر وجود ندارد. در تمام کشورهای اروپایی فقیر، گدا، کارتن خواب، دزد به تعداد قابل توجه وجود دارد. اینها را شخصا دیده‌ام. کاپیتالیسم فقط نقاط زیبا را تبلیغ می‌کند ولی تعداد کسانی که در آن سیستم به سختی زندگی می‌کنند هم قابل توجه است.

*تا کی می خواهیم امریکا امریکا کنیم و جوابگوی مشکلاتی که در داخل ایجاد کرده ایم نباشیم؟

*به نظر من جنگی وجود ندارد وخود ما هستیم که ایجاد دشمنی می کنیم. و با فتح جایی هم جنگ تمام نمی شود ولی با تغییر تفکر و  پرهیز از لجباز ی و دشمن سازی جنگ تمام می شود

*(پاسخ به کامنت بالا)درست است که ضعف‌های مسئولین و اشرافی‌گری و اشتباهاتشان و در مواردی شعارزدگی آن‌ها سختیهای زیادی به ما تحمیل کرده. اما ندیدن دشمنی دشمنان و دگرگون جلوه‌دادن واقعیات جهان خطرناک‌تر از بی‌عرضگی مسئولین است

*نزاع و جنگ بین خیر و شر از ابتدای آفرینش بوده و به این سادگی از بین نخواهد رفت. نه می‌توان با ندیدن جنایت‌های هولناک امریکا و صهیونیزم و سعودیها با نهایت ساده‌لوحی شعار دوستی با همه سر داد و نه می‌توان بدون تحمل سختی‌ها چنین دشمنانی را کنار زد. اما اگر مسئولین ما مانند مردم در تحمل سختیها شریک باشند و تبعیض نباشد و اهل اشرافی‌گری نباشند یقینا این کار بسیار آسان‌تر خواهد بود

*ما قبلا این کارو کردیم ونتیجه ندیدیم ما هدف گذاری کردیم برای ژاپن اسلامی شدن ما هدف گذاری کردیم برای جامعه ای که درآن ربا ریا واختلاس جایی نداشته باشد ما هدفمان را قوی کردن پایه های دینداری مردم اعلام کردیم ما هدفمان را حمایت از مستضعفان اعلام کردیم و ...آیا به هدفهایمان رسیدیم. مردم علاوه بر نیاز به هدف به سوابق افرادی که هدف را مشخص میکنند نگاه میکنند . 40 سال برای هدف داشتن ونریسیدن کافی نیست ایا انتظار دارید مردم باز هم به دنبال چنین افرادی دل به دریا بزنند؟

*متاسفانه کلمات “مقاومت”و”مبارزه با استکبار جهانی” وسیله ای شده است برای توجیه سوء مدیریت بعضی مسئولین در این همه سال و مشکلاتی که از آن منتج شده است، در حالی که حتی تحریمها هم نتیجه سوء مدیریت داخلی و خارجی بوده ، اگر ما اقتصاد قوی داشتیم و سیاست خارجی دشمن پرورمان ۴ تا کشور دوست برایمان باقی گذاشته بود امریکا به این راحتی نمیتوانست مارا تحریم کند

*وقتی هواپیمایی از مبدا به سوی مقصد پرواز می کند در طول مسیر دائما به کمک داده ها بازخورد می گیرد که از مسیر خارج نشود و مطابق با نقشه راه حرکت کند . جامعه ما و سیاستمداران ما هیچوقت نخواستند از داده ها و تجربیات گذشتکان درس بگیرند و مطابق با نقشه راهی حرکت کنند که ما را به سر منزل مقصود برساند . الان ما نیازمند یک سند راهبردی قوی و کارشناسی شده هستیم که دقیقاً مشخص کند ما از کجا شروع کنیم و در زمان مقرر به هدف مورد نظر برسیم . روزمرگی و عوض کردن راهبرد ها تنها وقت مردم را می گیرد و بی اعتمادی و فرصت طلبی و دله دزدی را افزایش می دهد .

*مقاومت اقتصادی باید برای همه باشد نه اینک مردم له شوند اما بقیه از تحریم کاسبی کنند.بیت المال را غارت کنند چه اصلاح طلب باشند چه اصول گرا.

***

یادداشتی با عنوان «آیا پیروزی بایدن بر ترامپ به نفع ایران است؟» در الف منتشر شد که با نظرات متعدد مخاطبین همراه شد. تعدادی از این نظرات را می‌خوانید:

*در امریکا هیچ‌وقت اجازه داده نمیشه که سیاست به افرادی غیر از این دو حزب داده بشه و هر دو اینها هم به ضرر ما هستند. اساسا این پرسش که کدام برای ما بهتر است، بازی کردن در زمین آنها است. برای ما بهتر این است که هر دو نابود شوند یا لااقل گروه دیگری سیاست را به دست بگیرند

*اگر کسی فکر می کند با چند مذاکره و یک توافقنامه مشکلات ما با آمریکا و اسرائیل و عربستان حل می شود ، در اشتباه است. مسئله بر سر قدرت است و نفوذ منطقه ایی

*اینکه کی در آمریکا قدرت بگیره بنظرمن نباید دغدغه ما ایرانیها باشه . ما باید افکارمون رو تغییر بدیم ،تازمانی که دراندیشه ما منافع شخصی جای خودش ر و به منافع عمومی ندهد و سیاست خارجی ما براساس منافع ملی کشور نشان داده نشود وضع همین است

*اوباما داعش رو درست کرد و سوریه و لیبی و یمن رو نابود کرد. دمکراتها با پنبه سرمیبرن اما جمهوریخواهان رو بازی میکنن.

*تا وقتی موشکهای تونلی هست ایرانی جماعت روز خوش نمیبینه.. والسلام

*(پاسخ به کامنت بالا)خودتون رو زدید به اون راه یا واقعا اطلاع ندارید از تمام کارهایی که ایران منع میشه خود آمریکا انجام میده. بمب اتم، موشک، ماهواره و... خوبه مثل ژاپن دو تا بمب اتم رو سر ما هم بندازه ببینم بازم عاشقش هستید یا نه. مشکل ایران فساد و زیاد طلبی دولتمردانش هست و مفتخوری... ها.. نه ماهواره و موشک. کشوری که جنگ هم بهش سال ها تحمیل شده الان حق داره بخواد قوی باشه.

*سه سال طول کشید تا برجام امضا شد ، ترامپ آن را پاره کرد و اقتصاد ایران دچار تورم و کوچک شدن کرد . سه ماه صبر کنیم تا نتایج انتخابات آمریکا مشخص بشود ، بعد اگر بایدن پیروز شد سه سال با بایدن چونه بزنیم تا قرارداد جدید امضا بشود بعد نامزد حزب جمهوری خواه پیروز می شود و قرارداد جدید را پاره می کند و همینطور این دایره بسته تکرار می شود و هیچوقت مردم رنگ آرامش و رفاه را نخواهند دید . فقط یک عده پولدار ، پولدارتر می شوند و فقرا فقیر تر خواهند شد .

*به نظر من ترامپ به خاطر سیاست خارجی رادیکالش (که حتی متحدین دیرینه آمریکا را هم رنجانده و از امریکا دور کرده) قادر نیست بر علیه ایران یک اجماع جهانی ایجاد کنه همانطور که تا حالا و در این چهار سال نتوانسته، اما جو بایدن اگر انتخاب بشه به سیاست خارجی آمریکا ظاهری شیک و معقول میده و امکان ایجاد اجماع جهانی علیه ایران بیشتر خواهد بود

*تا وقتی این کشور روی پای خود ش نایسته و استقلال واقعی پیدا نکنه، نمی تونه بدرستی با کشور های دیگر بخصوص ابر قدرت ها، ارتباط درستی داشته باشه. باید روی تولید داخلی تمرکز کرد و وابستگی به واردات و مصرف را کم کرد و بعد از اون می شه با دست پر با کشور های دیگر ارتباط داشت. نه این که به غذا و لباس و بهداشت و همه چیز وابسته بود و منابع را مفت داد برای زنده ماندن!

*سیاست خارجی آمریکا طبق یک چهار چوب باید جلو برود هیچ کس نمی تواند خارج چهار چوپ عمل کند .سیاست آمریکا حفظ منافع اسرائیل است . هرکس بخواهد منافع اسرائیل را به خطر بیاندازد محکوم به شکست است چون قدرت امریکا دست صهیونیستهاست . بایدن رئیس جمهور شود بدون اجازه سران صهیونیستی آب هم نمی تواند بخورد .پس آب در هاونگ نکوبیم. 

*اگر به توافقی هم برسیم که قطعا مساعل نظامی و موشکی در اون پررنگ خواهد بود چه تضمینی برای برداشته شدن تحریم ها وجود داره و اگر برداشته شد چه تضمینی وجود داره ممکنه دوباره یکی دیگه مثل ترامپ بیاد و تحریم ها رو با شدت بیشتر بر گردونه بهانه زیاده مثلا بخاطر حقوق بشر یا یه داستان دیگه دوباره تحریم شیم

*مهم اینه که ما در موضع انفعال کاملیم. باید ببینیم رئیس جمهور اینده آمریکا کیه؟ کدوم حزب در انگلیس سر کار میاد؟ رابطه چین و روسیه با آمریکا چی میشه؟ انفجار لبنان کار کیه؟ تو عراق چه خبر میشه؟ دادگاه نتانیاهو به کجا میرسه؟ بیماری ملک سلمان چی میشه؟ اینم شد مملکت داری؟

***

«بازگشت به سیاست‌های هاشمی ؟!» عنوان یادداشتی در نقد ایده بازگشت به سیاست‌های هاشمی بود. نظرات مخاطبین الف درباره این یادداشت، خواندنی است:

*بزرکترین ایراد به مرحوم هاشمی، از هم پاشیدن نظام برنامه ریزی بود. همه چیز قائم به شخص شد. وزرا باید صرفا حرف رئیس جمهور را عمل می کردند. این تفکر، مقدمه دیکتاتوری بود. شعارهای خاتمی و استقبال مردم از این شعارها، نتیجه دلزدگی از منش مرحوم هاشمی بود.

*دلیل بر این نیست هر کسی یک زمانی مورد تایید بود تا آخر بر همان پایه باشد . هاشمی با دوست و رفیق بازی فرهنگ شایسته سالاری را در کشور حذف کرد . چرا وقتی خاتمی آمد با شعار قانون گرایی و شایسته سالاری جلو آمد . چون  اینها در دوره هاشمی نادیده گرفته شده بودند . چرا احمدی نژاد شعار های پو پو لیستی می داد چون در زمان هاشمی و خاتمی به قشر محروم کمتر توجه شد . هاشمی مروج فرهنگ لیبرالی و تجمل گرایی بود . اگر خودش هم این جور نبود که بود نزدیکان و دوستانش او را به این طرف بردند .

*به نظر من فرقی بین اصولگرا و اصلاح طلب نیست و یکی از یکی بدتر و هزینه سازتر هستند

*دولت الان دقیقا مانند فرد ورشکسته ای می ماند که هر لحظه کلاه فردی را میدارد و بدهی قبلی خود را صاف میکند از انجا که دولت در امدی ندارد چند وقتی است مانند فرد ورشکسته که یکبار فرش زیر پایش را می فروشد یکبار تلویزیون و یخچالش را دولت هم افتاده است بر روی جیب مردم و از جیب مردم دارد کسری هایش را جبران میکند البته سرانجام اینکار معلوم است و پس از مدتی دیگر چیزی نمیماند

*این مقاله بخوبی عدم هماهنگی بین راهبردهای جمهوری اسلامی در دهه های مختلف را نمایان می سازد . اگر ما راهبرد مشخصی داشتیم و روزانه تصمیم گیری نمی کردیم در همه ابعاد اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و اجنماعی رشد می کردیم . باید از گذشته و شکستها درس بگیریم و آینده ای را خلق کنیم تا ایرانی سربلند ، مرفه و الگو برای سایر دولتهای پیرو مردم سالاری دینی بسازیم .

*ما اصلا هیچ کس را قبول نداریم. از ابتدای انقلاب تا کنون به هیچ رییس دولتی نه تنها احترام نمیگذاریم که توهین هم می کنیم. البته به استثنای رجایی و باهنر . ما ملت عجیبی هستیم! آیا این برای کشور ما بد نیست؟