«شاعری»
(بوطیقا)
نویسنده: ارسطو
ترجمه: رضا شیرمرز
نشر: ققنوس، چاپ اول، 1397
223 صفحه، 32000 تومان
****
بیش از نیم قرن پیش عبدالحسین زرینکوب در مقدمه کتاب «فن شعر» ارسطو که از زبان فرانسه به فارسی برگردانده و توسط بنگاه ترجمه و نشرکتاب منتشر کرده بود، نوشت که ترجمه چنین کتابی تهوربسیارمیخواهد. او فن شعر را اثری کلاسیک و بسیار مهم در تاریخ فرهنگ و اندیشه میدانست که به دلیل سبک نگارش موجز ابهامات و برخورداری از اشارات، نکات و مقاصد معنایی ارسطو دشواریهای بسیاری را پیش روی مترجم میگذاشت؛ بخصوص مترجمی که آن را از زبانی واسطه به فارسی ترجمه میکرد. خود او که به همین ترتیب فن شعر را ترجمه کرده بود، افزون برسرگردانی مترجم میان اینکه به کدام ترجمه از میان برگردانهای گوناگون آن میتواند اعتماد کند، به دو اِشکال مهم کارش صحه گذاشته بود. یکی ناچار بودن مترجم برای غلبه بر ابهامات پیش رویش از طریق اجتهاد شخصی و دیگری ثبت درست نامها که در زبان یونانی به شیوه خاص خود ادا میشدند. زرینکوب با ورود به چنین میدانی به روشنی به اهمیت بسیار زیاد ترجمه این اثر مهم کلاسیک از زبان یونانی اعتراف کرده بود؛ کاری که نیم قرن بعد از ترجمه او توسط رضا شیر مرز انجام شده و به همت نشر ققنوس به بازار آمده است.
اما ثبت درست نامها و اسامی خاص و عدم ابهام و نزدیکی متن ترجمه حاضربه آنچه ارسطو قصد بیانش را داشته تنها امتیازهای برگردان حاضر که از زبان یونانی صورت گرفته نیست. مهمتر از این دو استفاده مترجم از زبان معیار امروز است که به فرصتی برای خواننده بدل شده تا رهیافت بهتری به متن کتاب داشته باشد. نکته ای که سه ترجمه معروف از این اثر (با وجود ارزشهایی که در زمان خود داشتهاند) فاقد آن هستند. این ویژگی کتابِ حاضر که مترجم عنوان «شاعری» را برای آن برگزیده آشکارا دایره کسانی که میتوانند از محتوای این متن کلیدی در حوزه نقد ادبی بهره ببرند را وسعت بخشیده است.
اما چرا ارسطو برای طرح نظرات خود در حوزه چیستی هنر ادبیات و تبیین چهارچوب نقد ادبی به سراغ «شاعری» و یا به بیان دیگر «فن شعر» رفته است؟ بیگمان نظم از مهمترین ابزارهای خلق شعر است، اما در یونان باستان گذشته از این که خطابه و شعر از جمله مهمترین و کارآمدترین هنرها بودند و تنها شاعران نبودند که از نظم بهره میبردند، بلکه دیگر مردم، حتی دانشمندان و پزشکان نیز در نوشتههای خود از نظم استفاده میکردند. اما این بدان معنا نیست که آنچه پزشکان و دانشمندان به نظم مینوشتند، شعر محسوب میشد. اما این نکته حکایت از آن دارد که شاعری به عنوان گونه غالب در آن زمان دردیگر شاخهها همچون تراژدی و کمدی نیز حضوری محسوس دارد.
از این رو چندان عجیب نیست اگر ارسطو برای بیان دیدگاههای خود به سراغ این حوزه رفته و برای آن بخشهایی که به لحاظ معنایی عنوان دیگر کتاب یعنی بوطیقا را نمایندگی میکند نیزازهمین شاخصها بهره میجوید.
رضا شیرمرز چنانکه در مقدمه نوشته به رسالتی که در برگردان فارسی کتاب از زمان مبداء صورت گرفته آگاه بوده است: «شاید مهمترین دلیل برای ارائه ترجمهای دیگر از این کتاب ارسطو آن است که برگردان این متن پیشتر از زبانهای دیگری همچون فرانسه و انگلیسی صورت گرفته بود و این ترجمههای با واسطه به ابهاماتی در متن کتاب مذکور در زبان مقصد –فارسی انجامیده است و از شفافیت موجود در اصل متن یونانی برخوردار نیست. برگردان افنان هم که با مقابله با زبان یونانی صورت گرفته از کهنگی واژگان و بیگانگی بافت زبانی با نسلهای امروز رنج میبرد، اگرچه به شدت خواندنی است و در دوره خودش حرکت مهمی محسوب میشده است. نکته دیگر در مورد برگردان افنان اینکه احتمالا مترجم و پژوهشگر با زبان یونانی به شکل مکتوب آشنایی بیشتری داشته و در بخشهایی به لحاظ آواشناسی واژگان یونانی دچار خلل جدی شده است»
از همین رو علاوه براینکه متن کتاب را به صورت دو زبانه (فارسی / یونانی) به چاپ سپرده است؛ بخشی بسیار کاربردی را به انتهای کتاب افزوده که یکی دیگر از ویژگی های مهم کتاب حاضر به ویژه برای علاقمندان جدی کتاب و همچنین دیگر پژوهندگانی است که با زبان یونانی آشنایی ندارند. «فرهنگ اساطیر یونانی به همراه تلفظ صحیح یونانی» عنوانی است که مترجم برای این صفحات برگزیده است. در این بخش مترجم به گرداوری اسامی خاص و نام اساطیر معروف یونان باستان پرداخته است؛ هم به اشاره ای درباره چیستی و کیستی آن اسم پرداخته و علاوه بر ثبت یونانی آن، شرح کوتاه عبارت، تلفظ یونانی، عبارت یونانی، تلفظ رایج و عبارت انگلیسی را نیز آورده است.
چنانچه مترجم کتاب «شاعری» اعلام کرده، اثر حاضر نخستین جلد از مجموعهای است که در آینده به ترجمههایی تازه از آثار ارسطو و همچنین افلاطون اختصاص خواهد داشت، مجموعهای که از زبان یونانی به فارسی برگردانده میشود. بنابراین انتشار این آثار فرصتیست مغتنم هم برای آنها که این کتابها را نخواندهاند و هم آنها که خواندهاند و با توجه به اهمیت این آثار فرصتی برای بازخوانی و درک بهتر آنها را در اختیارشان قرار خواهد گرفت.
ارسطو کتاب شاعری را (که به گفته محققان تنها یک پنجم متن اصلی آن بازمانده و به دست ما رسیده) با ارائه تعریفی از شعر و انواع آن آغاز کرده است. سپس از تقلید سخن گفته که به زعم او رکنی مهم و خلاقیت هنری محسوب می شود. البته تقلیدی که او مطرح میکند متفاوت با تقلیدی است اغلب ما در ذهن داریم. به زعم او تقلید هنر برداشت از زندگیاست و هنر دنیای غرب برپایهی آن استوار شده است. البته تقلید در دورههای مختلف به شکل های مختلف خود را نشان داده است.
اثر حاضر در 26 فصل کوتاه منتشر شده (متن یونانی هر فصل در انتهای ترجمه فارسی آن آمده است)، در طی این فصول ارسطو به طرح مباحثی پرداخته که نه تنها هنوز خواندنی هستند، بلکه همچنان از اعتبار پیشین برخوردار هستند. شعر و انوع آن، تقلید و انواع آن، تراژدی، حماسه، کمدی، پیرنگ و... در این کتاب مورد بحث قرارگرفتهاند و بیگمان برای آنها که به حوزه نقد هنری و ادبی علاقمند هستند ضرورت مطالعه بیش از هرکتاب دیگری احساس می شود، بخصوص در آغاز راه که میتواند فرصتی باشد برای شکل دادن درست به چهارچوب ذهنی مخاطب در این حوزه.