نظر منتشر شده
۸
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 215946
آزادی جابجایی به شرط آنکه ...
بخش تعاملی الف - وحید توانا
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۰۶:۵۲
قوانین ایران به گونه‌ای تنظیم شده است که از حاکمیت اسلام و از باورهای مذهبی مردم دفاع کند. این ویژگی قوانین ایران همواره مورد اعتراض نهادهای بین‌المللی و فعالان داخلی و خارجی حقوق بشر بوده است. یکی از قوانینی که بیشترین اعتراض‌ها را برانگیخته قانون ارتداد است. این قانون در مخالف آشکار با ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر است.

ماده ۱۸) هرکس حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و مذهب بهره‌مند گردد، این حق شامل آزادی تغییر مذهب یا باور و نیز آزادی اظهار مذهب یا باور به شکل آموزش، عمل به شعائر، نیایش و بجای آوردن آیین‌ها چه به تنهایی و چه به‌صورت جمعی نیز می‌گردد.

هر ساله تعداد زیادی «کلیسای خانگی» در ایران کشف می‌شود و مبلغانی که سعی دارند مسلمان های ایرانی را مسیحی کنند به زندان می‌افتند. اولویت اول نهادهای مدافع حقوق بشر دفاع از مسلمانان مسیحی شده و رهبران آنهاست. به این دلیل روشن هر کسی حق دارد دین خودش را تغییر دهد و ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر هم بر آن تاکید داد.

از ماده ۱۸ بگذریم. یکی دیگر از ماده‌های اعلامیه جهانی حقوق بشر را بخوانیم. ماده ۱۳ بر یکی از دیگر حقوق اساسی بشر تاکید دارد: «آزادی جابجایی»

ماده ۱۳) هرکس حق دارد در محدودهٔ مرزهای هر کشور آزادانه رفت و آمد و اقامت کند.

بر خلاف ماده ۱۸ ملاحظه می‌شود که این «حق» اساسی بشر به قیدی مقید شده است. هر کس آزاد است در هر کجا می‌خواهد اقامت کند به شرط آنکه در محدوده مرزهای کشوری که در آن به دنیا آمده باقی بماند. برای رفتن به کشورهای دیگر باید اجازه بگیرد و اگر بدون اجازه قصد کند کشورش را تغییر دهد مجازات خواهد شد. چرا؟ آن اخلاقی که آزادی تغییر مذهب را بدیهی فرض می‌کند چرا آزادی تغییر کشور برایش به همان اندازه بدیهی نیست؟

جوابش را در اخلاق نخواهید یافت. جواب در استراتژی است و جواب ساده‌ای هم است. اگر قرار بود هر کس در هر کشوری که خواست زندگی کند به طرفه العینی همه اهالی کشورهای فقیر می‌خواستند به کشورهای برخوردار مهاجرت کنند. سیل جمعیت فقیر سرازیر می‌شد به آمریکا و کانادا و اروپا و استرالیا و شاید هم ژاپن و کره جنوبی. بعد چه می‌شد؟ طبیعی است! نظام اقتصادی دنیا از هم می‌پاشید. در هر صورت منابع جهان محدود است و به همه نمی‌رسد. قرار شده یک عده بخورند و دیگران تماشا کنند. بنابرین ماده ۱۳ به مرزهای جغرافیایی مقید شده است چون اگر چنان آزادی بی قید و شرطی به رسمیت شناخته شود یک تهدید استراتژیک متوجه کشورهای تنظیم کننده اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌گردد.

نسبت ماده ۱۸ با کشورهای اسلامی همان نسبت ماده ۱۳ است با کشورهای غربی. یعنی این ماده یک تهدید استراتژیک متوجه کشورهای اسلامی می‌کند به این دلیل ساده که اگر کشورهای اسلامی اجازه دهند غربی‌ها مسلمانانشان را کافر کنند نابود می‌شوند. حالا برگردیم به اخلاق. کدام نظام اخلاقی است که روا می‌دارد حقوق بشر آنجا که پای منافع استراتژیک غرب در میان است مقید باشد و آنجا که پای منافع استراتژیک مسلمانان وسط است بر بی قید و شرط بودن آن تاکید می‌کند؟

سوال را طور دیگری مطرح می‌کنم: نهادهای حامی حقوق بشر، فعالین حقوق بشری در داخل و در خارج چطور فکر می‌کنند، چطور استنتاج می‌کند که به این نتیجه می‌رسند که اگر حقوق بشر را منافع غرب محدود و مقید کند رواست ولی اگر به حکم اسلام برخی حقوق مقید و محدود شود ظلم است و باید با آن مبارزه کرد؟ دوباره جواب در اخلاق نیست. باز هم جواب را باید در منافع جست.

واقعیت این است که بر خلاف آنچه گفته می‌شود از حقوق بشر استفاده ابزاری نمی‌شود. حقوق بشر اساساً ابزار است. با همین نیت طراحی شده است که ابزار باشد. وسیله بسط سلطه دولت های غربی بر جهان باشد. دولت های دیگر از ساده‌لوحی این اعلامیه را امضا کرده‌اند. حامیان حقوق بشر هم می‌دانند دارند چکار می‌کنند و برای که کار می‌کنند و به خاطر همین هم هست که بین ماده ۱۳ و ماده ۱۸ با دیلمای اخلاقی مواجه نمی‌شوند.
 
کلمات کلیدی : وحید توانا
 
سید
۱۳۹۲-۱۱-۳۰ ۰۸:۱۵:۳۳
آقای وحید توانای عزیز : توجه شما رو به چند نکته جلب میکنم:
1-در گذشته مرز کشورها را با مذاهب تعیین میکردند اما اکنون با ملیت.
2-در اوایل اسلام هر مسلمان به سان لشکری بود که کاروان اسلام میپیوست و هر فردی که از دایره اسلام خارج میشد به سان حمله ای عظیم به دین بود.
3-ارتداد وقتی مطرح میشود که مجازاتش مرگ است، در حالی که اگر شما غیر قانونی وارد کشوری شوی مجازاتش مرگ نیست.
4-اتفاقا بر خلاف شما بنده معتقدم بحث، بحث اخلاقیات است.کسی که با منطق دین خود را عوض میکند، آیا کاری غیر اخلاقی میکند که مستحق اعدام است؟ اصلا به فرض کارش هم غیر اخلاقی باشد آیا بین جرم ارتکابی و مجازات رابطه منطقی وجود دارد؟
و در پایان متذکر میشوم آزادی مذهب جزو آزادی اندیشه است اما آزادی در مرزها جزو آزادی در رفتار است که قطعا این نوع آزادی مطلق نیست. (1982676) (alef-10)
 
SMAH1
۱۳۹۲-۱۲-۰۱ ۱۲:۲۸:۵۸
ذوست من،یعنی شما اعتقاد دارید،رفتار از اندیشه سرچشمه نمی گیرد؟ (1984736) (alef-6)
 
حجت
۱۳۹۲-۱۲-۰۲ ۱۲:۳۴:۱۳
به نظرم این نویسنده قصدش دفاع از حکم ارتداد نبوده است گرنه ماده 18 اعلامیه حقوق بشر را با ماده 13 مقایسه کردن اصلا کمکی به استدلال نویسنده نمی کند که هیچ اورا در تنگنا هم قرار داده است من به کلیت بحث کاری ندارم چون نه فقیهم و نه استاد حقوق در مورد حکم ارتدادفقهای شیعه میتوانند مشکل را در ایران حل کنند امابه لحاظ منطقی در هر صورت کسی که با تبلیغ سایر ادیان به دین اسلام پشت کند معلوم است که مسلمان معتقدی نیست و هرچه از تعداد این به ظاهر مسلمانان کم شود نه تنها به ضرر اسلام نیست بلکه به نفع اسلام خواهد بود منطقی به نظر نمی رسد کسی که به اسلام انتقاد دارد را با تهدید و اجبار مسلمان نگاه داریم ضرر مسلمان بودن منافقانه که بیشتر از کافر بودن صادقانه است و البته در دنیای امروز افکار عمومی سرکوب عقاید را نمی پسندد بحثی که در بین خود مسلمانان اختلافی است معلوم است که در نظر سایر ملل چه نمودی به ضرر اسلام دارد. (1985866) (alef-13)
 
حامد
۱۳۹۲-۱۱-۳۰ ۰۸:۲۰:۵۵
باتاسف نویسنده درک نکرده است ثروتمندی مردمی ارتباطی با موقعیت جغرافیائی نداردمثلا کشورهای حوزه خلیج فارس ویا شمال افریقا وونزوئلا روی دریای نفت زندگی میکنند وفقیراند اما زاپنی ها نه معدن دارند ونه نفت وثروتمنداندوچینی ها که تاهمین چند سال پیش درفقربسر میبردندحالا با غولهای اقتصادی تن میزنندپس ثروتمندی ورفاه حاصل کار مردمان است وحتی انگلیس ها هم که به بدترین القاب نزد ما شناخته اند درسایه کار وتلاش به جهان چنگ انداخته اند اما درباب آژدی تغییرمذهب مرز مذهب جغرافیائی نیست وبه احترام انسان است که برای او قائلند مذهب خویش خود گزیند حتی اگر فرزند بوجهل باشدودرخانه بوجهل او درخانه پدر که احترامش لازم است می تواندبرخلاف پدر بگونه ای دیگر بیندیشد اما درایران بزرگ هیچ ایرانی نمی تواند برخلاف منافع ایران عمل کند که مجازات او امری پذیرفته وبدیهی است . (1982682) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۱-۳۰ ۰۹:۱۰:۰۶
نكته جالبي بود اما توجه داشته باشيد كه:
اگر آزادي جابجايي بدون قيد "مرز يك كشور" بود و به قول شما بسياري از افراد از كشورهاي فقيرتر به كشورهاي غني تر كوچ مي كردند، مسئله شخصي نمي شد بلكه كليت اقتصاد، سياست و جامعه كشور غني تر درگير اين قضيه مي شد. در نتيجه آزادي افراد براي جابجايي بدون قيد بر كيفيت زندگي بقيه تاثير مي گذاشت و حتي ممكن بود اين آزادي به ضرر بخشي از انسانهاي ديگر تمام مي شد.
اما در خصوص دين، برداشت خيلي از جوامع از دين اين است كه دين و مذهب يك امر خصوصي است و هيچ كس حق دخالت در امور خصوصي ديگران را ندارد. در نتيجه اگر شخصي دين خود را عوض كند و در اين امر آزادي بدون ثيد داشته باشد ضرري به ديگران نمي زند. بر فرض يك مسيحي كه مسلمان شود يا بالعكس از ديد خيلي از كشورها هيچ ضرري به بقيه افراد اون كشور يا حتي كشورهاي ديگر نمي رساند پس چرا بايد محدود شود اين نوع آزادي؟ (1982755) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۱-۳۰ ۰۹:۱۶:۱۲
در مورد اول آزادی عقاید و دین اگر در کشوری قانون عادلانه بر اساس عقل و دموکراسی حاکم باشه و به دین کسی کاری نداشته باشن مشکلی پیش نمیاد اما در مورد دوم همچنانکه خودتون گفتید سنگ رو سنگ بند نمیشه . مشکل دولت هایی مثل ما اینه که میخواد تشخیص بده که کی دین داره کی نداره و همین میشه که همه منافق میشن و امثال رحیمی و ... تا بالاترین سطوح پیش میرن (1982764) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۱-۳۰ ۱۷:۵۸:۳۲
دوست گرامی: آزادی دین ومذهب آزادی اندیشه و در حیطه مباحث معنوی است. اگر کسی دین خودرا عوض کند هیچ تعرضی به اطافیان و منافع دیگران نکرده است. اما ازادی جابجایی بدون قید مرز میتواند باعث تعرض به منافع دیگران شود.
ظاهرا از نگاه شما یعنی هر کس از هرجای دنیا بتواند برود به کشورهای پولدار! مثل اینکه هر کس در مسیر خود خانه زیبا و شیکی دید وارد آن شود!! (1983803) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۲-۰۲ ۱۰:۴۵:۱۲
بنده هنوز برفلسفه حذف رای منفی به نوشتارهای افراد پی نبرده ام اما درج بعضی اظهار نظرها که بزعم من دقیقا با مبانی اعتقادی ما هماهنگ نیست بدون امکان اظهار نظر به نوعی ظلم به اعتقادات ماست ودرج بعضی از اظهارات که معلوم است نویسنده اصل مطلب را درک نکرده نیز به نوعی توهینی به مخاطب شماست فکری به حال این گونه اظهار نظرها ضروری است (1985815) (alef-13)