آينده‌انديشي آب، خاك و هوا

گروه اقتصادی الف،   4000905055

محمدكاظم انبارلويي در یادداشتی نوشت:
بحران آب حداقل در 5 استان مردم را به كنش اجتماعي كشانده است . تجمع كشاورزان اصفهاني در كف زاينده‌رود و طرح معقول و مشروع مطالبات خود در يك حركت هوشمندانه مدني آينده‌پژوهان را به فكر اين انداخته است كه بحران آب نه در مقطع كنوني بلكه تا 40 ، 50 سال آينده چاره‌انديشي كنند.
مردم ايران وارث يك تمدن 7 هزار ساله در اين سرزمين هستند . پدران و مادران ما اين تمدن را در سرزميني كه در آن گاهي 83 درصد خشكسالي بوده ، 20 ميليارد متر مكعب آب را در زيرزمين با 65 پارچه قنات كه طول اين قنات‌ها برحسب گزارش مورخان تا دو برابر فاصله زمين تا ماه بوده مديريت مي‌كردند.
قنات‌ها محصول خودياري، همياري و ديگرياري مردم بود و معمولا حكمرانان در سازه‌هاي شگفتي‌ساز قنات‌ها دخالتی نداشتند و اين كار بزرگ توأم با «قنوت» و «قناعت» توسط مردم صورت مي‌گرفته است.
امروز چگونه است با زدن هزاران سد روي رودخانه‌ها و كندن ده‌ها هزار چاه عميق و نيمه عميق نتوانستيم به مشكل و معضل آب غلبه كنيم.
سيستان انبار غله ايران بود گاهي 12 هزار نفر در لايروبي قنات‌ها با هم كار مي‌كردند و بدون اين‌كه حكمرانان در مديريت آن نقش داشته باشند مردم خود آن‌هم زماني كه سخني از آن ان‌اجي‌اوها  نبود مفهوم فرهنگ همكاري و همياري و مشاركت را درك مي‌كردند. آن‌ها هوشمندانه ستيزه ‌روي تصاحب آب را به رقابت و رقابت را به رفاقت تبديل مي‌كردند و محصول اين رويكرد افزايش بركت در زندگي خود و توسعه همه‌جانبه در زندگي براي برپايي يك تمدن الهي بود.
اما امروز ما در سيستان نصيبي جز طوفان شن و گرد و غبار نداريم. ما در حالي‌كه در فصل خشكسالي به‌سر مي‌بريم5 برابر استاندارد جهاني آب مصرف مي‌كنيم .آب شرب را در شستشو و همان را در تجارت و صنعت هم مصرف مي‌كنيم. با آنكه مي‌دانيم كشوري خشك هستيم 70 درصد در كشاورزي پرت آب داريم و هنوز از سيستم غرق‌آبي دست نكشيديم.
همين بساط را ما درحوزه خاك و هوا داريم. ميلياردها تن همه روزه از خاك اين كشور به خارج تحت عناوين حداقل 10 معدن فعال صادر مي‌شود. نه حساب آن را در رديف درآمدي «انفال» داريم نه حساب و كتاب آن‌را در ويراني محيط زيست اندازه‌گيري كرديم.
هوا را هم به خدا سپرديم اگر باد نيايد و باران نبارد بايد هفته‌ها در اتاق گازهاي سمي كلان‌شهرها روزگار بگذرانيم ده‌ها قانون و مقرره درباره حفظ هواي پاك را ناديده مي‌گيريم. هيچ تئوري علمي براي بيرون‌رفت از بحران گرد و غبار و آلودگي شهرها از باب آينده‌‌پژوهي و آينده‌انديشي نداريم. باید احزاب و گروه‌ها ، هيئت‌هاي علمي دانشگاه‌ها و مدرسان حوزه‌ها براي صيانت از آب، خاك و هوا به ميدان بيايند و دولت را در حل اين بحران‌ها ياري كنند . نهادهاي حاكميتي در سه قوه وظايف كليدي دارند بايد همه آنها به ميدان بيايند . حتي فيلسوفان و جامعه‌شناسان ، روانشناسان ، مهندسين آب، خاك و هوا و ... هر كدام گوشه‌اي از كار را به عهده گيرند.
آقاي رئيسي هنوز كارنامه 100 روزه خود را جمع‌بندي نكرده اما در اين مدت ثابت كرده است براي حل بحران‌هاي يادشده روي حركت‌هاي مردم‌پايه و نهادهاي مردمي حساب باز كرده است و حاضر است به سهم حكمراني در حل اين معضلات عمل كند.