درس و پندهای تجمع اصفهان...

محمد فیروزی، گروه سیاسی الف،   4000829063 ۶۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۴ تکراری یا غیرقابل انتشار

بالاخره بعد از سال‌ها یک اقدام مدنی بزرگ در ایران شکل گرفت که طیف‌های مختلف مردمی و فعالان اجتماعی در آن شرکت کردند و علاوه بر شنیده شدن صدای منتقدان، رسانه‌های رسمی هم صدای معترضان بودند و اعتراض‌ها به حاشیه نرفت. 

درس و پندهای تجمع اصفهان...

در تجمع مردم اصفهان در روز جمعه (27 آبان) طیف‌های گوناگون مردم این کلانشهر شرکت داشتند، از کشاورزان تا فعالان محیط زیست. در این تجمع آنها کوشیدند صدای خود را به گوش مسئولان برسانند و باوجودی که ذینفعان مختلفی در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند می‌کوشیدند خواسته واحدی را که همان «کمبود آب» بود مطرح کنند و این اتفاق از این جهت که سال‌هاست در ایران برپایی تجمع‌های مدنی به یک مطالبه تبدیل شده است حائز درس و پندهای مهمی بود. 

اصفهان یکی از کلانشهر بزرگ ایران است که به جرات می‌توان آن را بعد از تهران پایتخت دوم ایران نامید و البته با وجود حضور صنایع مادر از نظر اقتصادی جایگاه بسیار مهمی دارد. از جنبه اهمیت تاریخی، فرهنگی و مذهبی هم اصفهان جایگاه غیرقابل انکاری در کشور دارد.

با وجود این استان اصفهان از مشکلات عمیقی در خصوص تامین آب و حق‌آبه هم رنج می‌برد. در گذشته مدیریت کلان منابع انرژی کشور تلاش می‌کرد آب استان اصفهان را به کمک منابع آبی استان‌های همجوار تامین کنند. اما به‌نظر می‌رسد با وجود مسائل اقلیمی و درگیر شدن کشور با مشکل کم‌آبی و خشک‌سالی دیگر تدبیرهای پیشین جوابگو نیست. 

اهمیت تجمع بزرگ اصفهانی ها

در چنین شرایطی برگزاری تجمع‌های بزرگ طی این دو هفته در اصفهان از چند جنبه مهم می‌شود .

پاسخگویی مسئولان به مطالبات
اول اینکه مسئولان دولت جدید در بالاترین سطوح به‌همراه استاندار اصفهان و استانداران سایر استان‌های همجوار صدای مردم معترض را مستقیم شنیدند و به سرعت  آنها پاسخ دادند. حداقل نشان دادند که مشکل را می‌فهمند و در پی چاره‌جویی هستند. 

برچسب نزدن به معترضان
دوم اینکه مردم این استان حق دارند نگران آینده و سرنوشت زندگی‌شان در کلانشهر زیبای اصفهان و سایر شهرهای این استان نسبتا پهناور باشند. در میان اعتراض‌های اصفهانی‌ها هرچند مطالباتی مطرح می‌شد که جنبه واقع‌بینانه آنها به مشکل کم بود اما کسی به آنها برچسب منحرف و معاند نزد. خود آنها هم اعتراض‌شان را مدیریت کردند و به اعترض‌شان جنبه خشونت آمیز ندادند. معترضان فقط می‌خواستند بگویند کشورشان و اصفهان را دوست دارند. 

خویشتنداری 

سومین اتفاق خوب را می‌توان از سوی مسئولان نظامی و انتظامی استان اصفهان دید که خویشتنداری نشان دادند و حضور انبوه جمعیت بهانه ای برای نشان دادن واکنش نشد. در واقع تجمع روز گذشته نشان داد سیل انبوه جمعیت عاملی برای واکنش دستگاه‌های انتظامی و رفتن در لاک دفاعی و تحریک معترضان نشد. همین موضوع می‌تواند در مورد سایر اعتراضات و تجمعات مدنی دیگر نیز تسری پیدا کند. تجمع‌های صنفی،‌ اجتماعی، سیاسی و تجمع‌های مربوط به افراد مالباخته در کلاهبرداری‌های کلان اقتصادی می‌تواند همواره به همین شکل تحمل شود. 

حضور به موقع صداوسیما

چهارمین اتفاق خوب را صداوسیما رقم زد،‌ رسانه ملی در این تجمع تلاش کرد تا به هر شکل ممکن صدای معترضان را منعکس کند. حتی بحران و چالش اعتماد به این رسانه را نیز نشان داد آن‌گاه که مردم معترض دوست نداشتند با خبرنگاران این سازمان مصاحبه کنند. صداوسیما در این تجمع نشان داد که علاوه بر اینکه درحال بازیابی رسالت خویش در عرصه سیاسی- اجتماعی است به مشکلات خودش نیز واقف شده و درحال رفع عیوب و نواقص خویش است تا در بستر زمان اعتماد به آن بیشتر شود. 

تقسیم‌بندی مطالبات  اصفهانی‌ها 

در بین این چهار اتفاق خوب مربوط به تجمع اخیر اصفهان توجه به یک موضوع هم ضروری است.  این تجمع بر چند دغدغه اصلی استوار بود، یکی از آنها مطالبات زیست محیطی و تهدیدات بزرگ پیش‌روی اصفهان بود. فعالان زیست محیطی شعارهای آن را مطرح می‌کردند و مشکلاتی مانند فرونشست زمین در آن برجسته بود.

دغدغه‌ دیگر که قرابت زیادی با دغدغه‌مندان زیست محیطی داشت مربوط به کشاورزان بود. این گروه هرچند مانند دسته اول نگرانی‌هایی دارند (در تجمع 2 هفته گذشته حضورشان پررنگ‌تر بود) اما آنها به شکل دیگری ذینفع اوضاع آتی اصفهان هستند. دغدغه اصلی آنها فرونشست نیست بلکه ادامه کار و تامین معاش‌‌شان است. بدون شک فعالان زیست محیطی هم با کشاورزان احساس همدلی می‌کنند اما جنس دغدغه‌ها یکسان نیست، فقط در اصل خواسته‌هایشان که موضوع آب است اشتراک پیدا کرده‌اند. 

لزوم واقع‌بینی در مطالبات

گروه دیگر دغدغه‌مندان تجمع اخیر اصفهان شهروندان نگرانی هستند که علاوه بر درک خواسته دو گروه پیشین و اشتراک نظر در مورد آب نسبت به صنایع فلزی و مادر در  اصفهان مانند کارخانجات ذوب‌آهن و صنایع فولادی یک علاقه قلبی و شاید تعصب دارند. آنها می‌خواهند هم زاینده رود پر آب باشد هم کارخانجات مادر با تمام ظرفیت در خاک اصفهان فعال. این تعارض به خصوص هنگامی که پای مطالبات استان های همجوار اصفهان یا حتی سایر استان های دیگر کشور  نیز به میان می آید  بیشتر خودنمایی می کند. بنابراین نمی توان در مطالبات استانی وضعیت کلی کشور و مقدورات اقلیمی کشور را نادیده گرفت . به عنوان مثال نمی توان مطالبات اجتماعی ناشی از  نبود آب شرب در یک استان را با خواسته پر شدن زاینده رود به هر قیمت یکی دانست.