نوشداروی بعد از مرگ سهراب!

محمدصادق کلبادی، اجتماعی،   4000120041 ۳۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۷ تکراری یا غیرقابل انتشار
نوشداروی بعد از مرگ سهراب!

با آنکه امیدی به خواندن این مطالب از سوی مسولان نیست و چنین نوشتارهایی به مثابه نشستن و گریستن پای روضه خود است ولی ما می‌نویسیم تا بدانند و بگویند و بنویسند که ما گفتیم آنچه می باید می‌گفتیم. در یاداشت منتشر شده با عنوان « دموکرات نیستیم اما دموکراسی می خواهیم» بر آن بودم که نقدی بر رفتار اجتماعی مردم در مواجهه با کرونا داشته باشم و به قولی سوزنی باشد بر خویشتن خویش که با خودمحوری و نادیده انگاشتن حقوق دیگران نمی‌توان دموکرات بود و توقع بر قراری دموکراسی داشت چراکه دموکراسی مترادف با دیگرخواهی و احترام به حقوق و نظر دیگران است. اما بسیاری از مخاطبان از نحوه مدیریت بخش سلامت کشور انتقاد داشتند که انتقادی به حق است؛ هرچند معتقدم باید نقد را از خود آغاز کرد. اما اینبار نوبتی هم که باشد ، نوبت نقد بی‌سامانی در نظام مدیریت سلامت کشور است و حوالت کردن جوالدوزی به مسولانی که بر کرسی وزارت و وکالت و ریاست تکیه زده‌اند و از ابتدای بحران کرونا با تصمیم‌های دیرهنگام و متناقض کارنامه ضعیفی در مدیریت کرونا از خود بجا گذاشته‌اند. در همین خصوص به چند نمونه از عملکرد متناقض و پر ابهام ستاد ملی مقابله با کرونا و وزارت بهداشت در ماه‌های اخیر اشاره می‌کنم.


پس از آنکه بسیاری از استان‌ها در وضعیت قرمز کرونایی گرفتار آمدند و آمار رسمی قربانیان کرونا به روزی 400 نفر رسیده بود ستاد ملی مقابله با کرونا تصمیم به وضع قانون منع تردد شبانه گرفت. قانونی که مثل بسیاری دیگر از قوانین هیچگاه درست اجرا نشد بطوری که بسیاری از مردم بی‌آنکه عذر موجهی داشته باشند به سادگی و به واسطه همان معضل دیرینه جامعه ما یعنی آشنا‌سالاری برگه‌های مجوز تردد در جیبشان بود و در خیابان‌ها جولان می‌دادند یا به سفر می‌رفتند و هنوز هم چنین است.


اما در نیمه نخست اسفند ماه سال گذشته بر اساس تصمیم ستاد ملی مبارزه با کرونا و سازمان سنجش و وزارت بهداشت دو آزمون نظام مهندسی و دستیاری پزشکی به اردیبهشت سال 1400 موکول شدند. اما به فاصله یک هفته پس از آن در تصمیمی عجیب در نیمه اسفند در حالی که خوزستان در تب کرونا می‌سوخت و مدیران بیمارستان‌ها و استاندار خوزستان به دفعات از رئیس جمهور و مسولان ذی ربط تقاضای تعطیلی چند روزه استان خوزستان را داشتند و فقط مانده بود که التماس کنند، که البته تلاشی بی‌حاصل بود، آزمون سراسری دکتری تخصصی با حدود 185هزار نفر داوطلب برگزار شد آنهم در شرایطی که به گفته بسیاری از داوطلبان بجز حوزه امتحانی که مسولان سنجش از آن دیدن کردند و عکس یادگاری گرفته شد، در برخی حوزه‌ها صندلی‌ها بگونه‌ای تعبیه شده بودند که داوطلبان نفس‌هایشان به پشت گردن هم می‌خورد و سختگیری خاصی در خصوص رعایت پروتکل ها وجود نداشت و با همان ویژگی تاریخی ما یعنی« مَشتی‌گری» و الفاظی چون «دَمِ شما گرم» و یا همشهری و هم لهجه با مراقبان جلسه بودن هرکس می‌توانست در میانه‌های جلسه ماسک خود را بردارد.
اصرار مسولان سازمان سنجش برای برگزاری آزمون دکتری و بی‌توجهی مسولان مربوطه به تقاضای انبوهی از داوطلبان که نگران سلامت خود بودند مبنی بر تعویق زمان آزمون آن هم در شرایطی که دو آزمون نظام مهندسی و دستیاری پزشکی به تعویق افتاده بودند این شائبه را ایجاد کرد که گویی خون برخی رنگینتر است و جانشان عزیزتر! با این حال هیچ مقام مسولی تا کنون توضیحی در این خصوص ارائه نکرده است!


در آن روزها پیش‌بینی وقوع شرایط بحرانی در فروردین ماه 1400 به دلیل تراکم بالای مردم در خیابان‌ها و شلوغی بازارهای شب عید و دیدو بازدیدها و سفرهای نوروزی، کار سختی نبود و همچون روز روشن بود که در کنار شلوغی‌های شب عید، صدور فله‌ای مجوزهای تردد و اصرار به برگزاری آزمون سراسری دکتری و بسنده کردن به توصیه برای ممانعت از سفر، کشور را به چه شرایط مهلکی نزدیک خواهد کرد. بطوری که از نخستین روزهای سال جدید آمار رسمی مبتلایان و قربانیان روز به روز افزایش یافت تا آنجا که این روزها بار دیگر مسولان وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا از خواب بیدار شده‌اند و تازه فهمیده‌اند که این‌بار نیز همچون گذشته وقت آن رسیده است تا  نوش داروی بعد مرگ سهراب را آماده کنند!


در این میان عملکرد رسانه ملی به ویژه در ویژه برنامه‌های نوروزی را نباید از قلم انداخت. رسانه ملی که پیشانی تبلیغاتی نظام محسوب می‌شود و نقش برجسته‌ای در مقوله فرهنگ سازی بر عهده دارد عملکردش در برنامه‌های نوروزی به گونه‌ای بود که گویی رسانه ملی مسولیت ستاد عادی سازی کرونا را عهده دار شده است! مجریان و میهمانان برنامه‌ها با رعایت پروتکل‌های بهداشتی بیگانه بودند و این رفتار ناخودآگاه امر را بر مخاطبان مشتبه می‌ساخت که گویی شرایط کاملا عادی است!


حال اگر تمامی آنچه که تاکنون اشاره شد را در یک سو قرار دهیم و در سوی دیگر سخنان رئیس جمهور روحانی در هفتم فروردین ماه که به عنوان رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا ، درست در روزهایی که آمار مبتلایان رشد صعودی پیدا کرده بود خبر از پایان پیک کرونا داد و مدعی شد که مقابله با آن از روز اول هم آسان‌تر شده است!  آنگاه فهمیدن وضعیت کنونی کشور چندان سخت نیست . البته مسولان در تنگنای پاسخ گویی که قرار می‌گیرند عموما از اختیارات محدود خود سخن می‌گویند و گلایه‌هایی از این دست. اما هرگز دیده یا شنیده نشده است که مسولان علیرغم اعتراف به بی‌اختیاری و کم اختیاری خود در مسند قدرت، قدری از آن کرسی ریاست فاصله بگیرند و مسولیت را به آنهایی بسپارند که شاید تدبیر و نیرو و تخصص بهتر و بیشتری داشته باشند. البته دیگر توقع آن نیست که خدایی ناکرده مسولیت را به نیروهای تازه نفس و جوان واگذار کنند چرا که نخبه کشی و آشناسالاری نهادینه شده عملا تربیت نیروی انسانی جوان باتجربه مناسب برای سطوح مدیریتی را غیرممکن کرده است و شایسته سلاری را فلج! 
کار از این حرفها گذشته و حال که باردیگر نقشه کشور قرمز پوش شده است و آمار قربانیان و مبتلایان به اوج خود رسیده مسولان ستاد ملی مقابله با کرونا تصمیم به تجویز نوش دارو بعد مرگ سهراب و تعطیلی چند روزه کشور گرفته اند! تعطیلی از جنس همان قانون منع تردد شبانه..!