واکنش احمد توکلی به مقاله الف درباره دستور منع واردات واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی

احمد توکلی،   3991021114 ۱۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۹ تکراری یا غیرقابل انتشار

بدنبال انتشار مقاله ای با عنوان "درنگی بر دستور منع واردات واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی" در الف ، دکتر احمد توکلی در ذیل این مقاله یادداشتی نوشته اند که به شکل مستقل تقدیم می‌شود .

واکنش  احمد توکلی به مقاله الف درباره دستور منع واردات واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی

بسم الله الرحمن الرحیم.

جناب آقای حسرتی منش نویسنده محترم

مقاله "درنگی بر دستور منع واردات واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی" از مطالب علمی، منطقی، دینی و منصفانه شما بسیار لذت بردم. 

در اطراف نظریه مترقی ولایت فقیه و نظرات و اقدامات ولی فقیه، انتقادات بسیاری مطرح است که متاسفانه زمینه مناسب برای طرح ندارد. از متعصبان که هرگونه بحثی در این باره را حرام و ضدیت با ولایت فقیه میشمارند، در میگذریم. طرفداران، از بیم حرمت شکنی و دسته ای از مخالفان، به دلیل توّهم خسارت احتمالی، از ورود به بحث خودداری میکنند. البته کسانی که به هر دلیل وظیفه خویش را انجام نمیدهند، منحصر به این دو دسته نیستند.

صرف نظر از سیاستمداران که غالبا در دسته اول هستند و شانه خالی کردن بسیاری شان از انجام وظیفه، به دلیل ضعف ایمان و فرصت طلبی است، آن مرجعی که در دلسوزی اش نسبت به رهبری شکی نیست و طرح و هدایت نقادی نهاد ولایت و رویکرد و کارکرد ولی فقیه از وظایف سازمانی اش شمرده میشود، دفتر رهبر است که در این باره باید تحرک درخور را نشان دهد. اگر نبود کار آن ها در پخش ملاقاتهای اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب که واجب و زیبا بود، بجای درخواست تحرک باید میگفتم از خواب برخیزند.

جناب حسرتی منش ارجمند!

شما غیر از پرداختن به یک مصداق، فرایند ورود و خروج به موضوع را نیز آموزش داده اید. از این  جهت هم مقاله شما درخور تقدیر است.

جا دارد از جناب آقای سید مسعود خامنه ای، عالمی مراقب،با سابقه ایثار و ادب که مسئولیت حفظ آثار رهبر بزرگوار را بر عهده دارند، درخواست کنم که این مهم را بر عهده گیرند. آثار زحمات طاقت فرسای رهبری وقتی بهتر حفظ میشود و بستر طبیعی تر برای بقا می یابد، که نقدی بحث شده، رواج یابد. در آن صورت چراغی با دوام، راه آیندگان را بیشتر و بهتر روشن خواهد ساخت.

به نظر میرسد ذکر خاطره ای در این زمینه مفید باشد. در دوره مجلس هفتم، نمی دانم بهار 84 یا 85 بود که برای سخنرانی به دانشگاه اصفهان دعوت شده بودم. در پایان طبق معمول پرسش و پاسخ حین خروج هم برقرار بود. دانشجویی با حجاب و چادری از من پرسید: استاد! به نظر حضرتعالی میشه از ولی فقیه انتقاد کرد؟ من به جای پاسخ به وی، پرسش او را با کمی دستکاری چنین تکرار کردم: پرسیدی به نظر تو میشه از ولی فقیه انتقاد کرد؟ با تعجب بلا فاصله گفت، من نگفتم تو، گفتم حضرتعالی! پرسیدم چرا نگفتی تو؟ خودم پاسخ دادم: برای آن که مرا جای پدرت تلقی کردی، مرا سیاستمداری با سابقه، عضو هیئت علمی دانشگاه، که مهمان هم هست دیدی و به احترام همه این ها، مرا حضرتعالی خطاب کردی! فوری تأیید کرد. به او گفتم همین ادب گفتگو را، نسبت به آقا(رهبر انقلاب) با توجه به مسئولیتش، رعایت کن، هر چه میخواهی بگو! و ادامه دادم: چون همه ما و ایران به هیمنه و قدرت همراه با احترام رهبری نیاز داریم. بعد خداحافظی کردم و رفتم.