«یادداشتهای بغداد»
نویسنده : نـُها الراضی
ترجمه : مریم مؤمنی
ناشر :چشمه، چاپ اول 1399
273 صفحه، 53000 تومان
****
امروز چشم هایمان را به آسمانی سراسر سیاه گشودیم ، معلوم نیست چه چیزی را بمباران کردهاند . همه جا بوی بنزین سوخته میآید ، یک روز کثیف ، بادی و ماسه ای . ای باران ، لطفآ ، ببار و گیاهانمان را آبیاری کن.
جنگ بدون شک نفرت انگیز ترین کلمه برای تمام مردم دنیاست ؛ کلمه ای که شنیدنش هم ، حتی برای جبهه به ظاهر پیروز فقط و تنها فقط یادآور نیستی و نابودی ست . جنگ برای ما مردمان خاورمیانه بیش از سایر مردم آشنا ست . وقتی به جنگ هایی که به مردم این منطقه مهم جغرافیایی تحمیل شده مینگریم از تعداد روزهای درگیری و آشوب در پنجاه سال اخیر متعجب خواهیم شد. کشورهای عربی از جنگ با اسراییل گرفته تا جنگ خلیج فارس همیشه پررنگ ترین بازیگر این ماجرا بودند. اما اسمی که در قریب به اتفاق این درگیری ها به چشم خورده و میخورد کشور همسایه ما و یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیاست.
عراق با طیف وسیعی از قومیتها و ادیان و اعتقادات، کشوری ست که سایه شوم جنگ و دیکتاتوری را دهها سال است که بر پهنه کم رمق خود حس میکند و مردمی که چاره ای جز رضا و تسلیم نداشته و ندارند .
جنگ جدای از تمام بدیها و پلیدیهای آن یکی از مهم ترین منابع برای اهل هنر و ادبیات بوده است. ماهیت عمیقا تراژیک جنگ و رخدادهای ریز و درشتی که در آن اتفاق میافتد به شکلی ناخودآگاه ذهن هنرمندان را به خود درگیر می کند تا در مدیوم های مختلف به روایت دیده ها و شنیدههای خود برای ثبت و ضبط در تاریخ بپردازند. همانگونه که در گونه ادبیات داستانی (هم رمان و هم داستان کوتاه) آثار مختلفی پیرامون جنگ نوشته شده است، برخی از نویسندگان نیز از مدیوم هایی دیگر همانند یاداشتهای روزانه و یا روایتهای مستند و... استفاده کرده اند که آنها را در زمره ناداستانها دسته بندی می کنند. «یادداشتهای بغداد» نوشته نها الراضی در زمره چنین آثاری در جای می گیرد.
نها الراضی (نقاش) عراقیست که در یادداشت های روزانهاش چهرهای متفاوت از عراق کنونی را برای ما ترسیم کرده. او از روایت های بزرگ و زندگی در دوره جنگ و تحریم برای ما میگوید . در عین حال رد پای زندگی و زیبایی را هم در کنار این فاجعه به ما نشان میدهد. شروع این یادداشت ها از ژانویه 1991 تا مارس 2003 است؛ یعنی هم زمان با جنگ اول خلیج فارس و اتمام جنگ 8 ساله ایران و هجوم امریکایی ها به کشور عراق و پایان دیکتاتوری صدام .
الراضی در این 12سال روایت علاوه بر مشکلاتی که جنگ برای کشور عراق به وجود آورده برای ما از رخداد های شخصی و اجتماعی خودگفته است؛ و از سفرهایی که به اردن ، لبنان و سایر کشورها داشته میگوید.
در لایههای درونی این کتاب شاهد تنهایی نها الراضی و مردم عراق و هجوم همه جانبه کشورهای خارجی به مردم بی پناه عراق هستیم. تماشای چهره بی رحم جنگ از دریچه نگاه الراضی بسیار تکان دهنده است. همانطور که در فصل اول کتاب یادداشت های بغداد میخوانیم: «جنگ شروع شده و حمله های هوایی از زمین و آسمان دنیای بیرون را به جهنمی پر از نور و صدا بدل کرده. باغ من اما مأمن و پناهگاه است . نخل های افراشته و درختان پرتقال و گل و گیاه هایی که من کاشته ام بهشت کوچکی ست در دل جهنم. »
عشق او به طبیعت زائد الوصف بود . زندگی جالب او با سگش که به یاد نقاش سورئالیست اسپانیایی اسم او را سالوادور دالی گذاشته بود هم از نکات جالب این یادداشت هاست . هرچقدر که به پایان کتاب و در واقع پایان روایت گری الراضی نزدیک میشویم این حس امید در آتش جهنم گویی در او کم رنگ تر میشود.
صفحه 196 : انگار امید از مردم عراق رخت بربسته. واقعیت دارد کم کم بدتر میشود. مثل اورانیوم ضعیف شده ای که علیهمان استفاده کردهاند داریم ضعیف و ضعیفتر میشویم. شاید هدف غایی شان همین است. نفت آلوده نمیشود. هرچی باشد کل ماجرا بر سر همین است، نفت بیشتر و بیشتر . اما دودش بیشتر از همه به چشم مردم عراق میرود ، جنگ، تحریم، هزاران نفری که هر ماه از کمبود مواد غذایی ، دارو و آلودگی هوا میمیرند .
این کتاب به همت نشر چشمه به چاپ رسیده است و خواندن آن به خواننده ایرانی کمک میکند تا سطوح پنهان تری از زندگی مردمانی در همسایگی شان که بالغ بر 30 سال به صورت مستقیم یا غیر مستقیم درگیر جنگ بوده اند را بهتر بشناسند .