بهترین کتاب برای آشنایی با فلسفه

دکتر علی غزالی‌فر*،   3990302006 ۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

چند روز پیش، خیلی اتفاقی کتاب‌های جدید‌ فلسفه ۱و۲ دبیرستان را دیدم که ظاهرا دو سه سال بیشتر نیست که منتشر شده‌اند. فقط خواندن چند صفحه از  این کتاب‌ها کافی بود که من مبهوت شوم. حقیقتا چندبار چشم‌هایم را مالیدم. این غیرممکن است!

بهترین کتاب برای آشنایی با فلسفه

1-ناظم با نیم متر خط‌کش همانند شوالیه‌های قرون‌وسطی کنار دروازه زنگ‌زده‌ی ورودی دبیرستان می‌ایستاد. با هیبت یک کاردینال و مثل یک اسقف زیر لب ورد می‌خواند تا ما دیر برسیم و  سلاحش را بر منحنی‌های بدن‌مان مماس کند. دیر می‌رسیدیم، کتک می‌خوردیم؛ زود برمی‌گشتیم، کتک می‌خوردیم؛ حرف می‌زدیم، کتک می‌خوردیم؛ جواب نمی‌دادیم، کتک می‌خوردیم. استثناء هم نداشت. هر کاری کم و زیادش کتک داشت. یافتن حد وسط هم از هیچ‌کس برنمی‌آمد. به همین دلیل من در همه مقاطع کتک خوردم؛ از ابتدایی تا دبیرستان. آن زمان مهدکودکی نبود. اگر هم بود، حتم داشتم، آنجا هم حداقل از پس‌گردنی بی‌نصیب نمی‌ماندم. کتک خوردن عادی بود و جزو شرور طبیعی مدرسه به شمار می‌آمد که همگی دیر یا زود به آن راضی می‌شدند. لذا خیلی بد نبود. بدترین چیز کتاب‌های درسی بود که هر سال ترسناک‌تر از سال قبل می‌شدند.

 

2-منظره کتاب ریاضی حسابان ۱و۲ هنوز جلوی چشمانم است. کتابی کاهی و خاکستری به رنگ مرگ و شبیه یک گورستان متروکه. حقیقتا چیز مخوفی بود و به زبان مبهمی نوشته شده بود که حتی مرحوم گالیله هم از آن سردرنمی‌آورد. اگر خودمان می‌رفتیم ریاضیات و انتگرال را از صفر اختراع می‌کردیم، راحت‌تر بودیم. اینها و دیگر مشکلات و مصائب باعث شد که هیچ‌گاه به پشت سرم نگاه نکنم و کتاب‌های دبیرستان را نبینم. از کابوس‌های شبانه هولناک‌تر بودند.

 

3-چند روز پیش، خیلی اتفاقی کتاب‌های جدید‌ فلسفه ۱و۲ دبیرستان را دیدم که ظاهرا دو سه سال بیشتر نیست که منتشر شده‌اند. فقط خواندن چند صفحه از  این کتاب‌ها کافی بود که من مبهوت شوم. حقیقتا چندبار چشم‌هایم را مالیدم. این غیرممکن است! آنچه دیدم در یک کلمه این است: بهترین کتاب دنیا برای آشنایی با همه فلسفه جهان. نه برای اینکه باور کنید، بلکه برای اینکه شگفت‌زده شوید، یک نمونه از مطالب آن را در بند بعدی نقل می‌کنم.

 

4- «رمان‌نویس مشهور فرانسوی، آلبر کامو که برخی اندیشه‌های فلسفی نیز دارد، به این حقیقت توجه کرد که انسان در زندگی خود به دنبال نوعی «معنا»ست که مبنای آرمان‌ها و ارزش‌های او قرار گیرد، اما به علت اینکه نتوانست به وجود خدا پی ببرد و پشتوانه‌ای برای معناداری بیابد، گفت که جهان یک سکوت غیرعقلانی و نامعقول دارد. این تناقض درونی به شدت کامو را رنج می‌داد و از همین‌رو، او تلاش می‌کرد در برابر آن بایستد، لذا می‌گفت «انسان نباید تسلیم این پوچی و بی‌معنایی هستی شود». به همین سبب، در عین حال که علاقمند به کرامت انسان و عدالت و آزادی بود و با نظام سرمایه‌داری غرب و نظام کمونیستی شوروری مبارزه می‌کرد، از تبیین فلسفی این رفتار بازمانده بود.

با توجه به توضیحات قبل، به سوال‌های زیر پاسخ دهید.

تناقض درونی آلبرکامو چه بود؟ راه حل این تناقض چیست؟» (فلسفه2، ص 46). باور می‌کنید؟! بله چنین چیزی باورکردنی نیست!

 

5-برخی از ویژگی‌های این دو کتاب به نحو اجمال از این قرار است:

* توجه یکسان به دو جریان فلسفه غرب و فلسفه اسلامی.

* آشنایی با حوزه‌های گوناگون و جذاب فلسفه همچون معنای زندگی و فلسفه اخلاق.

* نقل به‌جای حکایت‌های حکیمانه و پرسش‌های فلسفی خوب که پاسخ به آنها به تأمل و گفتگو نیاز دارد.

* آشنایی با مهمترین آثار فلسفی تاریخ؛ برای مثال کتاب‌های اصلی کانت و دکارت و ارسطو و افلاطون و ابن‌سینا و ملاصدرا.

* استفاده از منابع متنوع ایرانی و غربی؛ مثلا تاریخ فلسفه کاپلستون، کتاب‌های بریان مگی و دنیای سوفی.

* آشنایی با بیشتر فیلسوفان بزرگ تاریخ. علاوه بر معدود فیلسوفان مشهور یونانی و ایرانی، بیشتر فیلسوفان مهم تاریخ معرفی شده‌اند؛ برای مثال: توماس آکوئیناس، فرانسیس بیکن، رنه دکارت، دیوید هیوم، ایمانوئل کانت، آگوست کنت، سورن کرکگور، کارل مارکس، هانری برگسون، ویلیام جیمز، آلبر کامو، برتراند راسل. 

* بی‌طرفی: در این دو کتاب هیچ گرایش سفت‌وسخت خاصی دیده نمی‌شود. روح کتاب‌ها خِرد فلسفی است. نه جزم و تعصب و نه شکاکیت. مؤلفان بر هسته سخت فلسفه تمرکز کرده‌اند و مطالب کلی و ارزشمند آن را گرد آورده‌اند.

مجموعه این ویژگی‌ها بدین معناست که این کتاب‌های درسی، کمالات همه کتاب‌های مشابه را در خود جمع کرده‌اند. هر کتابی که برای آشنایی با فلسفه نوشته شده، مزیت خاص و محدودی دارد؛ زیرا نویسنده بر جنبه خاصی تأکید کرده یا فقط همان را می‌دانسته. ولی این دو کتاب درسی با عنایت به همه آنها تألیف شده‌اند. به همین دلیل واجد همه مزایای آنها هستند.

 

6-هدف این نیست که گزارش کاملی از ویژگی‌ها و محتوای کتاب‌ها ارائه کنم. فقط می‌خواهم خوانندگان را متوجه وجود چنین چیزی کنم. بله، در کشور هم گاهی اتفاقات خوبی می‌افتد و باید آنها را قدر دانست و ارج نهاد. حالا اگر خبط و خطایی در کتاب‌های فلسفه دبیرستان رخ می‌داد، تاکنون صدها یادداشت منتشر می‌شد در دفاع از سرشت جاودان فلسفه غرب و شرق جهان و تبهگنی آموزش و پرورش معاصر ایران که باعث تنگیدن در حقیقت فلسفه جهان شده است. باشد، اما کارهای خوب آموزش و پرورش هم لحاظ شود. این کار که بسیار فراتر از خوب است. این کتاب‌ها محصول یک کار گروهی هستند که به‌خوبی می‌توان اثر عقل جمعی اساتید فرهیخته و باتجربه را در آن دید. این نشان می‌دهد که فرهیختگان کشورمان اگر جمع شوند، حقیقتا کارستان می‌کنند و این جای بسی امیدواری است. واقعا آدم می‌تواند به خودش ببالد که در کشورمان چنین کتاب‌های درسی شاهکاری تألیف می‌شود.

 

7- این کتاب‌ها، به‌خاطر زیبایی صوری و غنای محتوایی، طوری هستند که واقعا هوس کردم دوباره دانش‌آموز شوم تا آن کتاب‌ها را بخوانم و در کلاس درباره مطالب‌شان بحث کنیم و آنها را امتحان دهیم. حتی می‌توانم بگویم که تا حدی حس حسادت در من برانگیخته شد. ولی متأسفانه بسیار بعید است که دانش‌آموزان دبیرستان به‌خودی خود قدر این کتاب‌ها را بدانند. فقط کسی ارزش آنها را درک می‌کند که پیرِ پدرجدش در فلسفه درآمده باشد. ولی واقعا امیدوارم حتی دانش‌آموزانی که رشته آنها علوم‌انسانی نیست، باز هم بروند و آن کتاب‌ها را بخوانند و استفاده کنند و چیزهای سودمندی یاد بگیرند. ای کاش قدر این ایام را بدانند و دائما سرشان توی دانلود نباشد.

 

8-این درباره اثر و کارکرد این کتاب‌ها در دبیرستان و برای نوجوانان. اما سود و کارکرد این کتاب‌ها فراتر از کلاس‌های مدرسه است. این دو کتاب برای من هم بسیار راهگشا هستند و فکر مرا راحت کردند. از این به بعد برای آشنایی با فلسفه فقط و فقط همین‌ها را معرفی خواهم کرد.

نه اینکه من کشته‌مرده فلسفه باشم. نه واقعا. اما به‌خاطر دو واحد فلسفه‌ای که در دانشگاه خوانده‌ام، هر کسی مرا می‌بیند به‌یاد فلسفه می‌افتد و هوس می‌کند فیلسوف می‌شود و لذا می‌پرسد که برای شروع فیلسوف شدن چه کتاب‌هایی را باید خواند. بدبختی اینجاست که تقریبا همه ایرانیان می‌خواهند فیلسوف شوند. لذا چنان علاقه‌ای نشان می‌دهند که من به خودم شک می‌کنم که نکند واقعا فلسفه این‌قدر خوب و خوش است. چیزی که ما دیدیم و خواندیم اصلا چنین احساسی در ما برنمی‌انگیخت. لذا گاهی هوس می‌کنم دوباره بروم به فلسفه نگاهی بیندازم ببینم شاید واقعا خیری در آن باشد که من ندیده‌ام.

در هر صورت برای معرفی منبع مناسب، همیشه‌ی خدا مجبور بودم همه کتاب‌های مقدماتی فلسفه را بخوانم تا بهترین‌ها را پیشنهاد کنم. این کار اصلا راحت نیست و باید همیشه چشم به راه کتاب‌های جدیدالانتشار داشته باشم؛ زیرا بیشتر کتاب‌های فلسفه که ترجمه می‌شوند در همین سطح هستند. حالا با چنین سابقه‌ای به‌راحتی نظر می‌دهم که این دو کتاب روی‌هم‌رفته بهترین منبع برای آشنایی با فلسفه هستند.

 

9- و سخن آخر خطاب به گروه مؤلفان این کتاب‌ها: آقایان کارتان بسیار عااالی بود. گل کاشتید. نه‌فقط لایک، بلکه همه استکیرهای خوب و زیبای حال و آینده تلگرام تقدیم شما باد!

 

* دکترای فلسفه