«خالکوبی»
نویسنده: پونه ابدالی
ناشر:چشمه، چاپ اول 1398
112 صفحه؛ 19500 تومان
****
از «منطق الطیر»عطار و داستان های«کلیله و دمنه» تا «قلعه حیوانات» جورج اورول و «کرگدن» اوژن یونسکو؛حیوانات همواره جز تاثیرگذارترین عناصر در داستان نویسی و ظهور و بروز درام بودهاند.
شاید بتوان مهمترین دلیل این اتفاق را همزیستی انسان و حیوان دانست. زمین در واقع خانه مشترک ما و حیوانهاست اما بهرهکشی انسان از حیوان این هم-زیستی را همیشه تحت الشعاع قرار داده. خودخواهیهای بشر در طول تاریخ باعث به خطر افتادن زیستبوم حیوان ها شده است.حال پرسشهایی که مطرح میشوند، این است که جایگاه حیوانات در این خانه مشترک کجاست؟ محدود کردن و از بین بردن منابع طبیعی چه آسیبهای جبران ناپذیری به حیوانات زده؟ و مهمتر از همه: چه کسی توان جبران این صدمات و کمک به حفظ جان گونههای جانوری را دارد؟
غالبا درادبیات داستانی کهن، حیوانات بیشتر در نقشها و قالب های انسانی قرار میگیرند، خواه به طور خاص در رابطه مستقیم با هم، خواه در رابطه با یک یا چند انسان؛ این نوع حکایتها «فابل»خوانده شده. «فابل» اصطلاحی است که از قرون وسطی، طرح افکنده شده و اشاره دارد به گونهای از داستان که در آن، حیوانات، کنشهایی انسانی را درقالبی انتزاعی از خود بروز می-دهند. از آشناترین نمونههای فابل در زبان فارسی، داستانهایی مانند منطق-الطیر یا کلیله و دمنه است.
پس از قرن بیستم و تغییرات نظام قدرت در هر گوشه از دنیا، ادبیات هم تغییراتی کرد و به طور مشخص کارویژه حیوانات هم از دایره حکمتآموزی صرف خارج شد. گویا تبدیل شدن به نمادی از اعتراض وانتقاد غیر مستقیم به نظام های سلطه گر، زحمت بعدی انسان بر گرده حیوانات بود. در دهه هفتاد میلادی، «پیتر سینگر»، رماننویس استرالیایی، جزء اولین نفراتی بود که در کتابش «آزادی حیوانات»، مستقیما به حقوق پایمال شده حیوانات پرداخت. این گونه از بدعتها کم کم زمینه تعلق دادن حقوق اجتماعی بیشتربه حیوانات شد ولی گویا کماکان کافی نیست.
رمان «خالکوبی» به قلم پونه ابدالی روی همین محور نوشته شده است، رمانی کوتاه و اپیزودیک با محوریت حیوانآزاری. داستان حول محور چهار شخصیت جوان است که دوستدار حیواناتند. بخشهای ابتدایی کتاب، فضایی فانتزی دارد و در یک شهر بازی متروک میگذرد. محورفضا سازی ابتدایی کتاب، تجمع افرادی است در حمایت از حیوانات از طرفی، و عدهای در برابر آنان، و چند تماشاچی که فقط بیننده هستند و به درگیری دو گروه میخندند. اما اوج داستان، اعلام خبر کشته شدن کودکی است به اسم سیاوش به دست یک بچهشیر که دایی سیاوش در منزل نگهداری میکرده، و سوال این-جاست که چه کسی یک بچهشیر را عنوان یک حیوان خانگی فروخته؟
نسیم، صاحب یک مرکز خصوصی حمایت از حیوانات بیپناه است. او میراث پدرش را خرج راهاندازی این مرکز کرده است. نسیم با شخصی به نام دکتر حجازی که باغی شبیه به باغ او داشته و از حیوانات بیپناه نگهداری میکرده و اسم آنجا را عمارت گذاشته بوده، همکاری میکرده. دکتر حجازی، توانایی بالایی در برقراری ارتباط با ثروتمندان و گرفتن پول از آنها و تزریق امکانات به مجموعه داشته و مرگ ناگهانی او و نداشتن وارث، باعث از رونق افتادن مجموعه او یعنی همان «عمارت» شده. نسیم هم به ناچار سرپرستی عمارت را هم (علاوه بر مرکز خصوصی خودش) به عهده میگیرد.دیدار نسیم با فردی به اسم «حسن مشکاتی» در عمارت که قبلاً از کارگران آنجا بوده و تا چند وقت قبل درباغ وحش کار میکرده، و دیدن خالکوبی تیر و کمان روی دست او، از نقاط تغییر مسیر داستان است.
در اکثر بخشهای رمان، شاهد دغدغههای چهار شخصیت جوان رمان برای حفظ جان حیوانات از طرفی، و در خطر بودن دائمی حیوانات از طرفی دیگر هستیم مثل اعتراض "مهام" به ماموران شهرداری که چرا سگهای ولگرد را میکشند تا دیدن فیلمی کوتاه از شکار غیرقانونی یک تولهخرس توسط دو نفر و شادی آنها پس از این اتفاق، و کشته شدن سگهایی که در عمارت نگهداری میشوند به خاطر غذای مشکوک و سرانجام سرنوشت شیرِ قاتلی که فقط رفتاری غریزی از خود نشان داده بوده اما به جای آدمهایی که باعث این حادثه بودهاند، محکوم میشود.
از دست رفتن یکدستی لازم برای زبان و التقاط سبکهای نوشتاری که میتواند باعث سردرگمی خواننده شود، لطمه هایی را به این رمان وارد ساخته؛ اما ضرف نظر از این جزئیات، کلیت این رمان، اثری بسیار قابل تأمل است و دست گذاشتن خالق اثر بر موضوعی تقریبا بکر و انسانی، جای تقدیر دارد.