«سه‌گانه‌ی خاورمیانه»؛ گروس عبدالملکیان؛ نشر چشمه چهره‌ام به جنگ رفته است

آرش محسنی،   3980815144

شعر فارسی در دوران معاصر از دایره‌های محدود مسائل اجتماعی و روزمره‌ی داخل ایران پا را فراتر گذاشته و با نگاهی جهان‌شمول، مسائل جهانی و دغدغه‌های مهم مردم دنیا را در خود منعکس کرده است. این نگاه می‌تواند و چنان که نشان می‌دهد، توجهی ویژه به خاورمیانه نیز دارد

چهره‌ام به جنگ رفته است

«سه‌گانه‌ی خاورمیانه»

نویسنده: گروس عبدالملکیان

ناشر: چشمه، چاپ اول 1397

۱۰۰ صفحه، ۱۴۰۰۰ تومان


****

ششمین دفتر شعر گروس عبدالملکیان با عنوان «سه‌گانه‌ی خاورمیانه» در نشر چشمه منتشر شده است. کتابی که می‌تواند نشانه‌گذاری تاریخی مهمی باشد بر تاریخ پر از خون، انقلاب، جنگ و جادوی خاورمیانه. شعرهای این کتاب وضعیت موجود خاورمیانه را تشریح نمی‌کنند بلکه برای زخم‌های این بخش ویران زمین مثل لالایی غم‌انگیزی عمل می‌کنند.

 

شعر فارسی در دوران معاصر از دایره‌های محدود مسائل اجتماعی و روزمره‌ی داخل ایران پا را فراتر گذاشته و با نگاهی جهان‌شمول، مسائل جهانی و دغدغه‌های مهم مردم دنیا را در خود منعکس کرده است. این نگاه می‌تواند و چنان که نشان می‌دهد، توجهی ویژه به خاورمیانه نیز دارد. ظهور گروه‌های افراطی مذهبی چون طالبان، القاعده و داعش، کشتار بی‌رحمانه و وسیع غیر نظامیان و مردم بی‌گناه، ویرانی‌های جنگ و آوارگی مردم تیره‌روز کشورهای سوریه، عراق و افغانستان یکی از مایه‌های قابل بررسی و مهم شعر معاصر فارسی است. حساسیت شاعران معاصر به حوادث پیرامون‌شان بروزی بسیار مشخص در صفحات مجازی و شبکه‌های اجتماعی‌ دارد. برای نمونه با تجاوز ارتش ترکیه به خاک سوریه و سرکوب و کشتار کردهای شمال آن کشور، بسیاری از شاعران معاصر به آن اتفاق واکنش نشان دادند و شعرهای‌شان نشان می‌دهد که آن‌ها دیگر چون گذشته در محدوده‌ی اتفاقات کم‌اهمیت روزمره و مسائل شخصی و مبهم‌ نمی‌نویسند. در بین اگر سخن از عشق یا مرگ است، در پیوند تنگاتنگ با مسئله‌ی جنگ، پناهندگی و آوارگی مطرح می‌شود.

 

دفتر شعر سه‌گانه‌ی خاورمیانه سه فصل دارد اما چنان‌که عبدالملکیان در آغاز کتاب نوشته است، آغاز فصل‌هایش مشخص نیست. در حقیقت این شعرها این‌گونه هستند که از هرجا احساس‌شان کنید شکل می‌گیرند و آغاز می‌شوند. سه عنصر نمادین و مهم این کتاب، جنگ، عشق و تنهایی است. عبدالملکیان سعی در ترسیم چهره‌ای از انسان خاورمیانه دارد که این سه عنصر خطوط اصلی تشکیل‌دهنده‌ی آن به شمار می‌روند. انسانی که تنهایی می‌کشد، همیشه چشم به دوردست‌ها و غرب دارد، چشم به دنیایی بهتر فراسوی مرزها و هم‌چنین مرزهای زندگی دارد، بمباران می‌شود، خانواده و اعضای بدنش را از دست می‌دهد و عاشق می‌شود.

 

زخم را نمی‌بندم

اصرار نمی‌کنم

می‌گذارم خونم بیاید بیرون

برود در اطراف خانه بچرخد

ببیند خودش

که هیچ خبری نیست

 

می‌گذارم خونم بیاید بیرون

هرچه می‌خواهد بر خاک بنویسد

در خاک فرو رود

زیر خاک بنویسد

کاری کند

که مرده‌ها هم شعر بخوانند…

کسی می‌گوید

این حرف‌ها را تمام کن

کاری می‌کنیم

که در خونت شنا کنی…

 

فصل‌های کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه با یک محور عمودی مشخص به هم ربط پیدا کرده‌اند و آن جنگ است. مردم این نقطه از کره زمین با این کلمه بسیار آشنایند. جنگ برای هزاران سال جزو جداناشدنی زندگی آنان بوده است. آن‌ها هرقدر که در طول تاریخ به رویاپردازی، شعر و نازک‌خیالی شهره بوده‌اند، به جنگ، خشونت و کشتار نیز سرآمد بوده‌اند. بسیار زمانی در رودخانه‌های خاورمیانه خون جاری بوده است و مردمش همیشه به بهانه‌ای به کشتن یک‌دیگر برخاسته‌اند. پس هنگامی که محوریت کار خود را خاورمیانه قرار می‌دهیم، بی‌تردید یکی از نمادهای مهم آن جنگ و خون‌ریزی است. شعرهای این دفتر با همین نخ نامرئی به هم وصل شده‌اند و خواننده از هرجا که خواندن شعری را آغاز کند بدون شک در جریان خون قرار می‌گیرد. خواه من فردی شعرها را در ایران تصور کنیم یا در نقطه‌ی پرآشوب دیگری:

 

زخم سینه‌ات را باز کردم

نشستم به تماشای آسمان

 

تو را نمی‌توان نوشت

چرا که مثل رودخانه‌های طولانی در جریانی

و هم‌زمان که آفتاب

بر پاهایت طلوع می‌کند

در سرت غروب کرده است…

 

یا:

 

به خانه‌ام آمدی

چند شاخه گل برایم آوردی

که پژمردن جهان را ببینم

 

در اتاق قدم زدی، نشستی

بلند شدی گفتی:

به دیدنم نیا

چرا که من قرن‌ها از تو دور شده‌ام

و تو چگونه می‌خواهی

قرن‌ها راه را

با یک تاکسی طی کنی؟

گفتی به دیدنم نیا!

چرا که من بال‌های مادرم را

در کمد پیدا کرده‌ام

و بال‌های بریده

تا ابد پرواز می‌کنند…

 

در شعرهای این کتاب هرلحظه احتمال فاجعه هست و درست آن‌جا که خواننده مسحور زیبایی تصاویر و آرامش فضا می‌شود، اتفاقی ناگوار می‌افتد. این شیوه‌ی زیست ما مردم خاورمیانه است. ما نیز همین‌طور صبح خودمان را آغاز می‌کنیم. در آرامش مطلق شکننده با احتمال شنیدن خبر ناگواری از سیل، زمین‌لرزه یا آتش‌سوزی و اگر تیره‌روزتر باشیم هرگز بیدار نمی‌شویم و سقوط بمبی ما را به رویای ابدی می‌برد.

 

طرح جلد کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه تصویری است که در انتخاب آن سلیقه‌ی بسیار به کار رفته است. تصویر دختری که به دوربین نگاه می‌کند و می‌گرید. عکس مشهور عکاس عراقی علی الفهداوی است از دختری اهل موصل زمانی که از اشغال داعش آزاد شده است. عبدالملکیان درباره‌ی این تصویر می‌گوید: «زمانی که این عکس را دیدم احساس کردم نماد تصویری از کتاب است؛ چهره‌ی دختربچه نمادی از جنگ داعش با سوریه است: چهره‌ام بیش‌تر به جنگ رفته است تا مادرم! این عکس بسیار معروف است اما هیچ‌گاه اسم عکاس آن آورده نشده بود و پیدا کردن عکاس کار سختی بود، اما عکاس را پیدا کردم و با او در ارتباط با عکس و حال و هوایی که درعکس بود، صحبت کردم و با مجوزی که برایمان فرستاد، آن عکس را روی جلد کار کردیم. کادر ذوزنقه شکلی که روی جلد طراحی شده نیز نماد نشر چشمه برای کتاب‌های شعر است که این طرح قسمتی از چهره دخترک را پوشانده است.»