تعارف با عراقی ها را کنار بگذارید

محمدحسن قدیری ابیانه، گروه سیاسی الف،   4021029001 ۴۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

محمدحسن قدیری ابیانه دیپلمات ایرانی و سفیر سابق ایران در استرالیا و مکزیک در این نوشتار به تحلیل حمله موشکی سپاه به تروریست ها در سه کشور پاکستان، عراق و سوریه پرداخته است.

در ابتدا باید گفت این حق ایران است که اگر از خاک کشور دیگری علیه ما اقدام خصمانه و متعرضانه‌ای شکل گرفت یا اینکه در آن خاک طراحی اقدامات تروریستی صورت می‌پذیرد، جمهوری اسلامی مقر و مراکز این تحرکات تروریستی را مورد هدف قرار دهد و با آنان به شکل جدی برخورد نماید.

درمورد کشور عراق باید گفت که بارها جمهوری اسلامی به دولت آن کشور درمورد حضور تروریست‌های تجزیه‌طلب هشدار و پیغام داده بود و آن‌ها هم در پاسخ گفته بودند که ما این تروریست‌های مسلح را از مرز ایران دور کرده‌ایم؛ اما موضوع دور یا نزدیک بودن این گروهک‌ها به مرز ایران نیست، مسأله مهم و اساسی این است که چرا عراق زمین و بستری را برای حضور این نیروهای مخرب فراهم آورده است!

البته گفتنی است که تروریست‌های تجزیه‌طلب در اقلیم کردستان ساکن هستند و در آن محیط دولت مرکزی عراق چندان حاکمیت قوی و محکمی برای کنترل و مهار آن‌ها ندارد، ضمن اینکه دولت عراق خود حضور این نیروها را در کشورش نمی‌پسندد، اما بارزانی‌ها در راستای سیاست‌ رژیم صهیونیستی فعالیت می‌کنند، با اسرائیل مراوده نزدیک دارند و فضا را برای پیاده‌سازی نقشه‌های اسرائیل آماده ساختند. همچنین اسرائیل خود بنا به سیاست از نیل تا فرات حضور در کردستان عراق را حق مشروع خود قلمداد می‌کند! این درحالی است که بنا به قانون اساسی عراق، اساساً صهیونیست‌ها حق حضور در این کشور حتی اقلیم خودمختار کردستان را هم ندارند. 

در این بین، عراق در قبال حمله موشکی سپاه پاسداران به مقر تروریست‌ها و صهیونیست‌ها از ایران در شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرده است. به نظرم، وقتش است که ما هم تعارف را کنار بگذاریم و از عراق بابت جا دادن و میزبانی از تروریست‌ها و صهیونیست‌ها شکایت نماییم. ضمن اینکه تا این جای کار، ایران به هوای دفاع از دولت مردمی و شیعه عراق، سعی کرد مسأله غرامت جنگی 8 سال دفاع مقدس را چندان پیگیر نشود، اما با این وضعیت باید ما اخذ غرامت را هم در برنامه‌های خودمان قرار دهیم و آن را از عراق مطالبه نماییم، چرا که به اذعان خود عراقی‌ها صدام متجاوز است و با سقوط دولتش، این بدهی همچنان پا برجاست!

در مورد سوریه، اما وضعیت شکل دیگری دارد. به تعبیری دولت سوریه باید از ایران بابت هدف قرار دادن تروریست‌های تکفیری در ادلب متشکر باشد چرا که این اقدام در راستای مقابله با کسانی است که بخشی از خاک سوریه را به اشغال خود در آوردند و حمله موشکی ایران همسو با آزادسازی این مناطق از چنگ تروریست‌های وابسته تکفیری است. 

اما در مورد پاکستان بیان چند نکته حائز اهمیت است. دولت پاکستان خودش را از همراهی و همکاری با تروریست‌ها مبرا می‌کند، این اعلام برائت و از سمت دیگر ادامه خشونت و ترورهای گروهک‌های تروریستی از دو حالت خارج نیست: یا دولت پاکستان در گفته خود صداقت ندارد و چشمش را روی جنایات فاحش تروریست‌ها بسته است، یا اینکه اشراف کاملی بر بعضی مناطق مرزی ندارد و توان مهار برایش سخت است. البته گفتنی است در بعضی مناطق کشور پاکستان، اشراف امنیتی و نظامی چندان بالا نیست و ما شاهدیم که حتی تروریست‌های تکفیری علیه خود نظامیان پاکستانی هم اقداماتی را مرتکب می‌شوند. حال اگر این گروهک‌های مستقر در پاکستان علیه ایران کاری انجام می‌دهند، حق ایران است که برای دفاع از خودش هم که شده با آن‌ها برخورد کند و مورد هدف قرار دهد.