خطای شناختی دولت

سعید ونکی، گروه سیاسی الف،   4020129123 ۹۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۵۶ تکراری یا غیرقابل انتشار

رئیس‌جمهور محترم گفته‌‌اند: «جابجایی آقای میرکاظمی نباید در افکار عمومی و رسانه‌ها این‌طور مطرح شود که تغییر او طی اشکال یا ارزیابی عملکردشان انجام شده است، بلکه این مسئله درخواست خود ایشان بود. او خدمات بسیاری انجام داده که یکی از آن‌ها تهیه بودجه‌های انقباضی این سال‌هاست و مهم‌تر از این‌ها عدم کسری بودجه در سال گذشته با وجود سختی‌ها و مشکلات بسیار بود. ایشان انسانی مجربی است و تصمیم ما این است که در صورت سلامتی و بهتر شدن شرایط، حتماً از تجربه او در دولت استفاده کنیم.»

صحبت‌های سید ابراهیم رئیسی ناظر به این مسئله است که از عملکرد مسعود میرکاظمی در قامت ریاست سازمان برنامه و بودجه راضی بوده و صرفاً بیماری وی سبب جدایی از سازمان شده و اگر غیر از این بود،‌ فعالیت او در دولت همچنان ادامه داشت. 

با توجه به این اظهارات، رئیس‌جمهور باید روشنگری کند که این رضایتی که ابراز کرده‌اند ناشی از تعارفات مرسوم دنیای سیاست و ترجیحات شخصی خود به دلیل سابقه طولانی همکاری و دوستی با ایشان است یا اعتقاد راسخ به کارنامه مسعود میرکاظمی؟

اگر گزاره اول باشد که این‌گونه اظهارات تا حدی قابل دفاع است اما اگر این اعتقاد از باور و اعتقاد به کارنامه او برخاسته باشد باید به جد نگران این برداشت رئیس‌جمهور محترم باشیم. زیرا با خطای شناختی مواجهیم که اثرات  سیاست‌های غلط اعمال‌شده را در نظر نمی‌گیرد. 

اینکه آقای رئیسی افق دید خود را محدود به طیف خاصی از اقتصاددانان و کارشناسان منحصر کند بزرگترین خطری است که ایشان و دولتش را تهدید می‌کند.

 موید این نکته، سیاستهایی است که  دولت تحت تاثیر القائات اقتصاددانان نئولیبرال به آن  تن داده است.

قدری صریح‌تر صحبت کنیم. موضع رئیس‌جمهور این شائبه‌ را ایجاد می‌کند که بناست به هر شکل ممکن مصرانه از سیاق کنونی دولت و نقش‌آفرینان آن دفاع کرده و نشانه‌هایی از تغییر ریل‌گذاری‌ها و جهت‌گیری‌ها را هم از خود بروز نمی‌دهند و صرفاً این اقتضائات و اجبارات است که ترکیب دولت را در سطوح فردی دستخوش جابجایی می‌کند و در جهت‌گیری و رویکرد کلی قوه مجریه خبری از تحول نیست. 

این رضایت رئیس‌جمهور از عملکرد معاون پیشین خود را در صورت خارج بودنش از مختصات تعارفات مرسوم ما ایرانیان در چنین مواقعی، می‌توان به مقیاسی بزرگتر تعمیم داد؛ رضایت از مجموع عملکرد دولت طی این مدت و تاکید بر ادامه این مسیر. و چه تفاوت زیادی است بین این احساس رضایت و آن چیزی که در واقعیت وجود دارد و بسیاری از ما در زندگی روزمره لمس‌شان می‌کنیم.

واقعیت آن است که بین روایت دولت از وضعیت کنونی و زندگی قاطبه مردم، تفاوت‌های بسیاری وجود دارد؛ البته این نوع تصویرسازی‌ها منحصر به دولت کنونی نیست و در دولت‌های قبل هم به کرات روایت‌ها و آمارهایی ارائه و مشاهده می‌شد که نمود عینی در زندگی ما نداشت. 

انتظار داریم رئیس‌جمهور محترم - که می‌دانیم دغدغه اعتلای کشور و زندگی میلیون‌ها ایرانی را دارند - با افق دید گسترده‌تری به مسائل نگریسته و حداقل سرنوشت دولت‌های قبل را مورد کنکاش قرار دهند.

بخش عظیمی از آشفته‌بازار اقتصاد ایران نتیجه تمکین دولت‌های قبل به فرامین همان نئولیبرال‌هایی است که از قضا دولت کنونی را هم در تله حذف ارز ترجیجی، شوک درمانی و سرکوب دستمزدی قرار دادند که این افراد همچنان مشغول کار و تجویز نسخه‌های خسارت بار هستند و یا ممکن است دوباره در مقام مشاور و معاون به صحنه بازگردند و جالب اینکه از چنان نفوذ و قدرت تاثیرگذاری برخوردارند که گزاره‌های‌ القائی‌شان به کلام شخص رئیس‌جمهور راه یافته. برای اثبات این مسئله، به اظهارات سید ابراهیم رئیسی در خصوص علل و ریشه‌های تورم و خطای ارجاع آن به چالش نقدینگی بنگریم.

تغییر وضعیت کنونی و رهایی از مسیر غلطی که دولت در آن قرار گرفته، جز با اراده و اهتمام شخص رئیس‌جمهور میسر نیست و امیدواریم فردی چون سید ابراهیم رئیسی که دغدغه برقراری عدالت را داشته و همواره از آن دم زده، بتواند رویکرد و مناسبات جدیدی را در دولت حاکم کند.