اصلاح؛ نه عقب نشینی دومینووار

حسین علی زاده،   4010704020 ۳۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

چند روز پیش عزت الله ضرغامی رییس سابق رسانه ملی و وزیر کنونی گردشگری در یک توییت به نکته ای اشاره کرد که هر چند با تعابیر آشنای سیاسی در این روزها بیان شده (نظیر بن بست نداشتن نظام) اما واجد نکته بسیار مهمی هم بود که متاسفانه نشاندهنده ریشه برخی کاستی ها در نظام حکمرانی ماست. 

ضرغامی نوشته بود: «بزرگترین منکر، بدبین کردن مردم نسبت به اساس دین است. نظام بن‌بست ندارد.»
اما بلافاصله به این واقعیت هم اشاره کرده بود که ظاهرا هستند کسانی یا نهادهایی در نظام که معتقدند اصلاح امور یعنی عقب نشینی!: «برخلاف تصور برخی دوستان و دشمنان، تجدیدنظر در برخی قوانین و روش‌های ناکارآمد اجتماعی، به سقوط دومینووار نظام منجر نمی‌شود. تحولات اجتماعی را درک کنیم و برای آن برنامه داشته باشیم.»

   متاسفانه این تصور که برخی در داخل نظام معتقد به اصلاح برخی امور نیستند، چون آن را عقب نشینی می دانند، مدت هاست که در باور عمومی جای گرفته و اهمیت یادآوری ضرغامی به این است که او وجود این نگاه را در نظام حکمرانی ما کاملا تایید کرده است .

البته در هر نظام سیاسی طبیعتا اختلاف نظرها در اداره امور و تصمیم سازی ها وجود دارد اما متاسفانه در جامعه ما نشانه های آشکار حاکی از غلبه همان نگاه نادرستی است که در توییت وزیر گردشگری هم به آن اشاره شد، یعنی این تصور که اصلاح برخی امور یا پنداشته های قبلی به معنای عقب نشینی از «اصول» است! 

  این تصور نادرست را شاید بتوان با همان تعابیر قدیمی موجود در تحلیل های سیاسی رهبر انقلاب هم توضیح داد. ظاهرا کسانی از معتقدان به نظام، «اصول گرایی» و حفظ اصول را «تصلب» معنا می کنند (مانند آن نوع «اصلاح طلبی» که «اصول» ندارد) و حاضر نیستند از برخی اقدامات و رویه هایی که متناسب با اقتضائات امروز نظام نیست دست بکشند و از آن هم مهمتر این امر را نقشه پیچیده دشمن می دانند تا به تعبیر وزیر گردشگری دومینووار یا قدم به قدم نظام وادار به عقب نشینی شود! 

حقیقت این است که اگر قرار باشد یک نظام سیاسی در تصمیم گیری های خود دایما «نقشه دشمنان» را پیش چشم داشته باشد هیچ اقدامی را نمی توان خارج از این نقشه تصور کرد! چرا که به اذعان خود این پندار، دشمن همیشه پیچیده عمل می کند! در چنین حالتی چرا نباید القای همین پندار یعنی یکی دانستن تجدیدنظر در اقدامات با عقب نشینی را، نقشه دشمن برای اصلاح ناپذیر کردن نظام و نهایتا سقوطش خواند؟! 

پر واضح است که عقول فعاله یک نظام سیاسی در درجه نخست با منطق و استدلال تصمیم گیری و تصمیم سازی می کنند نه با تصورات و ظن و گمان ها درباره خواست دشمنانشان. البته رفتار و گفتار دشمن به عنوان نشانه همیشه مورد توجه است اما معنای این نشانه همواره در پرتو واقعیات و عقل تفسیر می شود و چنین نیست که صرف عمل و گفتار دشمن نظام تصمیم گیری را بلادرنگ به سمت تصمیمی بر خلاف آن بکشاند! 

به نظر می رسد راه برون رفت از برخی به ظاهر بن بست ها، پیش چشم داشتن همان انگاره نظری تلفیقی یعنی «اصلاح طلبی اصول گرایانه» یا «اصول گرایی اصلاح طلبانه» باشد. نه اصلاح برخی پنداشته ها و رویه ها اگر مبتنی بر اصول باشد به معنای «تجدیدنظرطلبی» و «عقب نشینی» است و نه تکیه بر اصول به معنای «تصلب» داشتن و زمینگیر شدن است.