نوبت به آموزش و پروش که می‌رسد آسمان می‌تپد؟!

ابوالفضل فيضي خواه،   3990611131 ۳۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۷ تکراری یا غیرقابل انتشار

« باید سطح و کیفیت مدارس دولتی از لحاظ آموزشی و تربیتی به گونه‌ای شود که دانش‌آموزان احساس نکنند با تحصیل در این مدارس امکان قبولی آنها در کنکور کمتر است و خانواده‌ها نیز تصور کنند فرزندانشان را به یک جای بی‌پناه می‌فرستند.» 

این بخشی از اظهارات مهم رهبر انقلاب است در ارتباط تصویری روز گذشته با وزیر، معاونان، مدیران و رؤسای وزارت آموزش و پرورش در سی و چهارمین اجلاس آموزش و پرورش. 

درباره اهمیت آموزش و پروش در شکل گیری یک جامعه سالم هر چه بگویند کم گفته اند اما حتی نیم نگاهی به اوضاع آموزش و پروش ما از بی توجهی و بی اعتنایی مزمن به این امر حكايت مي كند. امروزه نه معلمان در جامعه ما دارای شان و جایگاه گذشته هستند و نه خود موضوع علم آموزی به اندازه گذشته ارج و قرب دارد. 

اما جدا از وضعیت کلی تنزل جایگاه مقوله آموزش و پرورش در کشور ما، این نهاد مهم اجتماعی از بی عدالتی آموزشی نیز در رنج است. 

 موضوع گسترش مدارس غیر دولتی و اثر منفی آن بر عدالت آموزشی سالهاست که مورد توجه کارشناسان و برخی مسوولان بوده است. اما متاسفانه علیرغم هشدارها و توصیه‌های راهبردی در سطوح کلان تصمیم گیری کشور، اثر منفی یاد شده روز روز بیشتر شده است تا جایی که برای مثال بنابر اعلام معاون سابق وزارت آموزش و پرورش در سال ۹۸

« نتایج اخیر آزمون امسال نشان می دهد که ۶۰ درصد رتبه ‌های برتر متعلق تهران هستند و ۴۰ درصد دیگر استان‌ ها در مدارس خاص تحصیل کرده ‌اند و این بدان معناست که کنکور در خدمت کسانی است که پول دارند، نظام ما دچار یک نابرابری آموزشی شده و این وضع در سال‌های اخیر بدتر شده است. بر اساس آمار قبول شدن کنکور طی سال های اخیر، معمولا ۴۰ نفر برتر کنکور و حتی کسانی که رتبه ۳ رقمی دارند در مدارس دولتی تحصیل نکرده ‌اند. »

معتقدان به نظام آموزشی خصوصی معمولا با مقایسه نسبت عددی ناچیز این مدارس با مدارس دولتی به این موضوع اشاره می‌کنند که هزینه‌های دولت در آموزش و پروش بسیار زیاد است و چه اشکالی دارد اگر مدارس خصوصی کمک حال اموزش وپروش باشند؟

 آنچه در این پاسخ نادیده گرفته شده اثرگذاری کیفی و منفی رویکرد خصوصی سازی در نظام آموزشی دولتی است. وقتی کم توجهی به نظام آموزشی رایگان و دولتی ادامه پیدا کند طبیعتا هم دانش آموزان و هم معلمان جاذبه های بیشتری در مدارس خصوصی خواهند یافت و رفته رفته این رویکرد به بهای گسترش نابرابری آموزشی و تضعیف مدارس دولتي تمام مي شود، واقعیتی که متاسفانه رخ داده است. بسیاری از شهروندان در سال های گذشته این جمله آشنا را از برخی مدیران مدارس دولتی شنیده اند که  اگرراضی نیستید، فرزندتان را به مدرسه غیر دولتی ببرید ! 

این در حالی است که اگر چنانکه رهبر انقلاب نیز به آن اشاره کردند هزینه کردن برای آموزش و پرورش را نوعی سرمایه گذاری ببینیم نه مصرف، طبیعتا باید دغدغه بیشتری نیز برای تامين مالي آن از سوی دولت ‌ها صورت بگیرد. به خصوص آنکه گاهی برای کارشناسان و ناظران این تصور ایجاد می شود که خرج کردن دولت‌ها در سایر امور بعضا نالازم به جای خود باقی است و فقط وقتی نوبت به آموزش و پروش می رسد گویی آسمان می تپد ! 

در حال حاضر نوع برخورد دولت‌ها با مقوله آموزش و پروش به گونه ای است که گویی براساس همان محاسبات عددی صرفا در پی خلاصی از وظیفه سنگینی که بر عهده دارند، هستند. 

طبیعتا نمی توان انتظار داشت در حالی که نظام ایده ال در هیچ نهادی از نهادهای مختلف کشور وجود ندارد آموزش و پروش ما در بهترین شرایط خود باشد اما تفاوت کیفی این نهاد مهم اجتماعی با دیگر نهادها و وضعیت نابسامان کنونی آن ایجاب می‌کند که هر چه زودتر شاهد تحول اساسی در آن باشیم.