پایگاه خبری پراجکت سیندیکیت:  مضحک است که پیشرفته‌ترین کشورهای جهان کمترین آمادگی را در برابر کرونا دارند

گروه جهان الف،   3990213162 ۵۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۹ تکراری یا غیرقابل انتشار

اپیدمی جهانیِ ویروس کرونا، پیشرفته ترین تمدن بشری در تاریخ را تنها ظرف چند هفته، به زانو درآورده است. این بحران نشان می دهد که نهادهای سیاسی ما از کارایی لازم برخوردار نیستند و باید مورد اصلاح و بازسازی قرار گیرند.

به گزارش الف، "یوشکا فیشر" وزیر خارجه اسبق آلمان در مقاله ای برای "پایگاه خبری پراجکت سیندیکیت"، از شیوع جهانی ویروس کرونا به عنوان پدیده ای یاد کرده که همه چیز را تغییر داده و به ما نشان داده است، نظام بین المللی کنونی که عمدتا بر ملی گرایی مبتنی است، تا چه میزان در مواجهه با یک بحران مثل اپیدمی یک ویروس، ناکارآمد است. وی در این رابطه می گوید: 

«اپیدمیِ جهانی ویروس کرونا، به نحوِ قابل توجهی، سستی و ضعف نهادهای سیاسی که اغلب مردم جهان به نوعی به آن ها تکیه دارند را آشکار کرده است. در این میان باید هم به حکومت های ملی و هم نظام بین الملل اشاره کرد. هیچکدام از این دو در شکل فعلی خود، قادر به ادامه حیات نیستند و نباید هم باشند». 

مدت ها قبل از اینکه برخی نظریه پردازان و مفسران، از فرارسیدنِ عصر "آنتروپوسین"(انسان محوری، باور به اینکه انسان مرکز اصلی عالم و محور همه تغییرات در کره زمین است) خبردهند، این گزاره(یعنی حاکمیت بشر بر طبیعت و کره زمین) به مثابه حقیقتی عینی در اقتصادهای صنعتی پیشرفته، پنداشته می شد. با این حال، ناگهان ویروسی به نامِ کرونا ظاهر شد و جهان را با یک شوک جدی مواجه کرد. علی رغمِ تمامی دانش علمی و توانمندی های فناورانه که اکنون از آن ها برخورداریم، ویروس کرونا دستِ بالاتر را دارد(حداقل در شرایط و زمان فعلی).

مضحک است که پیشرفته ترین و قدرتمندترین کشورهای جهان، از کمترین آمادگی در مواجهه و مقابله با بحران کرونا برخوردار بوده اند. این دسته از کشورها، با بودجه های چندصدمیلیارد دلاری در حوزه تحقیقات علمی و پژوهشی، پیشرفته ترین فناوری ها و قوی ترین ارتش های جهان را در اختیار دارند با این حال، آن ها خطرِ بروز یک تهدیدِ جدی نظیر اپیدمی ویروس کرونا که از دامان طبیعت برخاسته را جدی نگرفته بودند و اکنون در برابر آن غافلگیر شده اند. آنچه غیرممکن به نظر می رسید، اکنون به واقعیت تبدیل شده و بشر با چالشی جدی مواجه شده است. 

در نگاه اول اینگونه به نظر می رسد که بحران کرونا، نهادهای مستقر را بیش از پیش تقویت کرده است. دولت-ملت ها(در قالب سنتی آن به شکل دولت های مستقل)، مسوولیت اصلیِ مهار و کنترل شیوع ویروس کرونا را بر عهده گرفته اند و همراه با نهادهای مرتبط با دیپلماسی چندجانبه(سازمان های بین المللی)، به حمایت از مردم پرداخته اند. با این حال، دولت ها، بازیگران اصلی در حمایت از مردم کشورهای خود بوده اند. حتی در قاره اروپا، دولت ها بیش از اتحادیه اروپا، در زمینه مبارزه با ویروس کرونا فعال بوده اند. 

این موضوع، به یک تصور و مفهوم غلط اشاره دارد. نظام بین الملل از دولت هایی تشکیل می شود که از لحاظ وسعت جغرافیایی، با یکدیگر متفاوتند و از درجات مختلفی از قدرت برخوردارند، با این حال، همه آن ها فقط به حاکمیت ملی در عرصه عمل تاکید دارند و چندان به نهادهای بین المللی توجهی نمی کنند. نظام بین الملل کنونی آنگونه که ما می دانیم، از خاکسترِ جنگ های مذهبی اروپا در قرن هفدهم سربرآورد و خود را در دوره استعمارگرایی و استعمارزدایی، بیش از پیش تقویت کرد. 

در نیمه اول قرن بیستم، جراحت های دو جنگ جهانی و رقابت های هسته ای، نشان داد که باید در نظام بین المللی، اصلاحات اساسی ایجاد شود. ابتکار اصلی در این زمینه، تشکیل سازمان ملل متحد به عنوان نمودی مهم از دیپلماسی چندجانبه در برابرِ دعاوی و اقدامات دولت-ملت ها بود. در این راستا، فراملی گرایی به نحو قابل توجهی مطرح و برجسته شد. انتظار می رفت تمامی دولت ها، خودخواهی خود را کنار بگذارند و صلح و امنیت بین المللی را در چهارچوب یک سازمان بین المللی(نظیر سازمان ملل) و دیگر سازمان های جهانی، دنبال کنند. 

با این همه، در عرصه عمل و واقعیت، قدرتی به سازمان ملل متحد منتقل نشد و این سازمان جنبه تشریفاتی به خود گرفت. ابرقدرت ها در این سازمان، نقش برتر را داشته و دارند و در این راستا، اعضای دائم شورای امنیت، جایگاه برجسته و خاصی را در قیاس با دیگر کشورها برای خود تعریف کرده اند. در این راستا، نظام بین الملل برای دهه ها، محلی برای مصالحه ضمنی میان ملی گرایی و فراملی گرایی بود. آمریکا نیز در چهارچوب همین قاعده، بازی می کرد با این حال، در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، وی هرگونه تعهد به هرچیزی را(مثل سازمان های بین المللی) عمیقا زیرپا گذاشته و بیش از پیش نهادهای بین المللی را بی اعتبار کرده است.

در سال های پس از جنگ جهانی دوم، جهان شاهد تفوق مجدد آرا و تفکراتی بود که انسان را محور تمامی تغییرات در کره زمین می دانستند. در این دوره، صنعتی شدن بیش از پیش شدت گرفت تا جایی که مصرف منابع طبیعی افزایش یافت و اکنون شاهدیم که معضلی نظیر گرم شدن آب و هوای کره زمین به درجه خطرناکی رسیده است، حال آنکه ما هیچ راهکار درستی برای مقالبله با آن نداریم.

در شرایط فعلی نیز، شیوعِ جهانی ویروس کرونا که تقریبا موجب تعطیلی بخش های مختلف جهان شده است این نکته را به ما در مورد اقتصاد جهانی(که قدرت بشر تا حد زیادی در راستای معادلات آن ارزیابی می شود) یادآوری می کند که این اقتصاد، شبیه یک اتومبیل مسابقه ای است که کارکرد و سرعت قابل توجهی دارد اما بسیار شکننده است.

آنچه توجه به آن مهم است این نکته می باشد: شکلِ سنتیِ دولتِ ملی حتی اگر در قالب دولت های قدرتمندی نظیر آمریکا و چین باشد، قادر نیست جهانی که 8 میلیارد نفر در آن زندگی می کنند و مسائل و مشکلات مختلف و گسترده ای را دارند مدیریت کند. دیدگاه دولت ها در مورد منافعشان به شدت تنگ نظرانه و معطوف به منافع خودشان است. بحران شیوع ویروس کرونا بار دیگر نشان داد که برای مقابله با بحران های وسیع بین المللی نیاز به همکاری های بین المللی است و دولت-ملت ها به تنهایی، توان چندانی برای مقابله با مساله ندارد. باید از این تجربه در مواجهه با دیگر بحران ها نظیر بحران تغییرات آب و هوایی که گسترده تر است و پیامدهای بازگشت ناپذیری دارد، به دقت استفاده شود. 

تفکراتِ مبتنی بر ملی گرایی و تاکید بر دولت-ملت، فقط بحران های آتی بشر را وخیم تر خواهند کرد. بحران شیوع جهانی ویروس کرونا باید از منظرِ همکاری های بین المللی و تقویت نهادهای بین المللی خطاب قرار گیرد. ما نیاز به فضا و روحیه ای نظیر آنچه پس از سال 1945 شاهد بودیم، هستیم(نیاز به ایجاد همکاری و سازمان های بین المللی). کشورهای قدرتمندی نظیر آمریکا و چین باید رقابت های خود را کنار بگذارند و با فراهم کردن زمینه ای مناسب برای همکاری جهانی در بحث مقابله با ویروس کرونا، پاسخی جمعی به این بحران را تشویق کنند. بحران کرونا به ما آموخت که نظام بین المللی کنونی(مبتنی بر ملی گرایی)، دیگر قادر به تامین سلامت و امنیت انسان های جهان نیست. اگر این مساله را نیاموزیم و  بحرانی دیگر اتفاق بیفتد، باید منتظر هزینه های سنگین جانی و مادی بود که شاید ما از پسشان برنیاییم.

*نویسنده: یوشکا فیشر، وی وزیر خارجه اسبق آلمان در فاصله سال های 1998 تا 2005 است.
*لینک: https://www.project-syndicate.org/commentary/covid19-exposes-inadequate-nternational-system-by-joschka-fischer-2020-04