طرح افزایش حداقل سن ازدواج دختران؛ چالش حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران

گروه اجتماعی الف،   3970906135 ۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

چالش کلان‌ شهرهای ما ازدواج کودکان نیست چون با آن مواجه نیستند. این موضوع صرفاً یک چالش حقوق بشری علیه نظام جمهوری اسلامی است و هر گونه دامن زدن به این پدیده می­تواند مصداق آب در آسیاب دشمن ریختن باشد.

دکتر فائزه عظیم‌زاده اردبیلی، دانشیار دانشگاه امام صادق در پردیس خواهران، در رابطه با کودک همسری به خبرنگار الف گفت: از طرف گروه‌های اپوزیسیون و تفکرات فمنیستی سال‌هاست که مسئله‌ی مجرمانه بودن ازدواج با کودک علیه نظام اسلامی در حال شکل‌گیری است. همه ما به این اذعان داریم که کودک به دلیل عدم رشد کامل عقلی و جسمی و جنسی صلاحیت ازدواج ندارد و مسلماً ازدواج باید مقدمات و تمهیدات اولیه خودش را داشته باشد.

اما نکته مهم این جا است که در نظام جمهوری اسلامی امروزه ما با کاهش آمار ازدواج، کاهش جمعیت، بالارفتن سن ازدواج (در پسران ۳۰_۳۱ و در دختران ۲۸_۲۹) و افزایش نرخ طلاق در کشور مواجه هستیم. آیا به نظر شما اصلا بحث سن کودکان برای ازدواج مدخلیتی دارد؟ اگر در جمهوری اسلامی این موضوع محقق شده بود و یا آمار این مسئله را نشان می‌داد، قابل بررسی و تعمیق بود.

چگونه ممکن است طرح و لایحه‌ای در این مورد به مجلس برود، آن هم وقتی که ما در بحران‌های اقتصادی به سر می‌بریم و مسائل بسیار مهم فرهنگی از جمله کاهش جمعیت، حمایت‌های حقوقی از فرزندآوری و توجه به سیاست‌های کلان ابلاغی  مقام معظم رهبری وجود دارد که باید در جامعه مطرح شود و به آن‌ها بپردازیم. درون اینها مسائل بسیار مهمی وجود دارد که چالش‌های حقوقی و جامعه شناختی نظام ما است.

کودک همسری پدیده بسیار نادری در کشور است

وی در ادامه افزود: من به عنوان کسی که ۳۱ سال در دانشگاه تدریس می‌کنم و بالغ بر ۲۷ سال به طور خاص در حوزه مسائل حقوق کودک، زن، خانواده مطالعه و پژوهش کرده‌ام و بیش از ۹۸ مقاله علمی و ۱۸ جلد کتاب دارم، بر این باور هستم که چالش و دغدغه اصلی نظام جمهوری اسلامی الان ازدواج کودکان نیست زیرا بجز در قالب یک پدیده بسیار نادر، اصلا چنین چیزی وجود ندارد. ممکن است در یک روستا یا نقاط دور افتاده به دلیل فرهنگ بومی، پایین بودن سطح فرهنگ اجتماعی و یا فقر اقتصادی و معیشتی، پدری دخترش را به ازدواج در بیاورد. از طرفی به لحاظ شرعی و قوانین و قواعد حاکم بر مسئله­ی نکاح و آرایه­های فقهی و حقوقی ما تا زمانی که این دختر به سن بلوغ فکری و جنسی نرسیده است، ازدواج او ممکن است از نظر شرعی صحیح باشد ولی نافذ نیست. یعنی آثار مرتبط بر نکاح هرگز محقق نمی­شود.

تفکرات علیه جمهوری اسلامی را در نظام قانون­گذاری خود وارد نکنیم

تنها مسئله­ای که باقی می­ماند این است که بخواهیم مجموعه­ای از تفکراتی را که علیه نظام جمهوری اسلامی در حال شکل­­گیری است در مجموعه­ی نظام قانون­گذاری خود وارد کنیم و سیاست­های تقنینی خودمان را به این سمت ببریم. من کاملاً با ازدواج کودکان و شکل­­گیری یک نهاد حقوقی برای دامن زدن به این پدیده‌ها مخالف هستم. آن چیزی که امروز وظیفه­ی قانونگذار ما در مجلس است، سیاست‌های تقنینی در حوزه­ی فرزند‌پروری، مبارزه با پدیده کاهش جمعیت است.

جامعه ما دارد به سمت سالمندی حرکت می‌کند و ما جامعه‌ی جوان خود را از دست داده‌ایم که علت آن از نظر جامعه‌شناسی چیزی جز عدم ازدواج و به تک‌فرزندی بسنده کردن خانواده‌ها نیست. در واقع امروزه چالش کلان‌ شهرهای ما ازدواج کودکان نیست چون با آن مواجه نیستیم. آثار ثبت اسناد و سازمان‌های بین المللی نشان می‌دهند که این صرفا یک چالش حقوق بشری علیه نظام جمهوری اسلامی است و هر گونه دامن زدن به این پدیده می­تواند مصداق آب در آسیاب دشمن ریختن باشد.

ضمن اینکه باید سازوکارهای حقوقی ازدواج دختران طراحی بشود. یعنی دختران بایستی اگر آمادگی جسمی، فکری و جنسی برای ازدواج دارند توسط نهادهای حقوقی مثل پزشکی قانونی مورد تایید قرار بگیرد.همانطور که در متون روایی و آیات قران هم هست باید دارای بلوغ فکری و جسمی و جنسی باشد که برای افراد مختلف سنش فرق دارد پس تشکیل خانواده بر اساس سن ملاک درستی نیست.

ازدواج دختران در سنین پائین مربوط به دوره قاجاریه بود

عظیم‌زاده در مورد انتشارعکس‌هایی با مضمون ازدواج یک دختربچه با یک پیرمرد در سایت‌های خبری، اظهارداشت: در دوره‌ی قاجار و پهلوی اول چنین ازدواج‌هایی داشته‌ایم اما در دوره‌ی پهلوی دوم این آمار کاهش پیدا می‌کند به دلیل اینکه دختران تصمیم می‌گیرند تحصیل کنند و بعد در ابتدای انقلاب بر حسب نقطه نظرات حضرت امام(ره)و و بعد مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه دختران باید مشارکت علمی و اجتماعی در جامعه داشته باشند. به محض اینکه دختران پا به این عرصه‌ها می‌گذارند کاملا مشاهده می‌شود که دیگر حاضر به ازدواج در سنین کم نیستند.

اگر بخواهیم بر اساس برهان خلف این نظریه را ثابت کنیم و امر را بر این بگذاریم که بله ازدواج کودکان صورت بگیرد پس نتیجه ازدواج متعدد بایستی ازدیاد نسل باشد. پس چرا آمارها این را نشان نمی‌دهد؟ مرکز ثبت احوال و سازمان بین‌المللی دارند اعلام می‌کنند که ایران به سمت میانسالی در حرکت است. این نظر پدیده­ی جمعیت شناسی معنا و مفهومی جز این ندارد که ازدواج در نظام ایران مختل شده است، آمار ازدواج پایین آمده است و اگر هم ازدواجی صورت می‌گیرد در سنین بالایی است که دختر ویا پسر آمادگی باروری ندارد.

ازدواج کودکان را در هیچ یک از کلان‌شهرهای کشور نداریم

این پدیده­ی جمعیت شناسی و تمام این شبهات کذب محض است و آمارها نشان می­دهد که  نه تنها ازدواج بزرگسالان بلکه آمار ازدواج در سنین پایین هم کاهش پیدا کرده است. ممکن است در بعضی از روستاهای دور افتاده به دلایل فرهنگ بومی و .. این اتفاق بیفتد ولی امروزه به یقین می­گویم در کلان شهرها، در مراکز استانی، در شهرهای حتی متوسط که دختران در عرصه­های علمی و فرهنگی ورود پیدا کرده‌اند ما پدیده­ی ازدواج کودکان را نداریم.

عظیم زاده با بیان اینکه نمی‌شود قانون واحدی را برای تمام کشور درخصوص سن ازدواج داشته باشیم گفت:  ممکن است دختری ۱۵ ساله ساکن استان‌های گرمسیر جنوبی با داشتن مراتب سه‌گانه‌ی بلوغ آمادگی ازدواج داشته باشد اما با وضع این قانون، این اجازه به او داده نخواهد شد. بنابراین نصب گذاشتن برای این تصمیمات به کیفیت مسائل بومی و وضعیت جغرافیایی انسانی برمی­گردد. نهوتنها کار عاقلانه‌ای نیست بلکه به نظر می­رسد یک جبر‌زدگی نسبت به دستورات غربی ها است که به نظام ما دیکته می‌شود.

وی در خصوص این نظر که ازدواج دختران مانع تحصیل آن‌ها می‌شود، تصریح کرد: طبق آمارها 67 درصد ورودی‌هایی امسال دانشگاه دختران هستند. پس به طبع همینطور به مقاطع تحصیلی پایین برویم متوجه می‌شویم که آمار ورود به مقاطع راهنمایی و دبیرستان برای دخترها زیاد بوده است.پس طبق این آمارها این شبهات درست نیست.

وی در پایان ادامه داد: ببینید اصلا ازدواج کودکان صورت نمی‌گیرد که بعد بچه بخواهد از مدرسه انصراف بدهد یا به صورت  شبانه تحصیل کند. همانطور که گفتم شما همچین موردی را در سطح شهرهای بزرگ و .. پیدا نمی‌کنید مگر در یک روستای دور افتاده همچین کاری کرده باشند.