فواید ادغام سازمان تحقیقات کشاورزی در وزارت علوم

مهدی علوی، گروه تعاملی الف،   3970703092

امروزه تحقیقات کشاورزی در کشور ما اسیر موازی‌کاری، پراکندگی، تکرار و کمبود اعتبارات مالی است. برای رفع این مشکلات، تجمیع واحدهای تحقیقاتی مستقل در یک پیکره واحد برای مدیریت یکپارچه و کارامد پیشنهاد می‌گردد.


سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی که طی سال‌های اخیر نام‌های مختلفی به خود دیده، با دارا بودن سه وظیفه مهم پژوهش، آموزش و ترویج کشاورزی رسما در سال 1353 تاسیس شده است. این سازمان، بزرگترین سازمان تحقیقاتی کشور با حدود 2000 نفر هیئت علمی است و دامنه گسترده‌ای از موسسات ملی و استانی مانند پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور، موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع و غیره را مدیریت می‌کند.

همه ایرانیان از خدمات این سازمان استفاده کرده‌اند. برای ملموس شدن اثر بخشی سازمان باید گفت، که هیچ ایرانی نیست که از واکسن‌های ساخت موسسه تحقیقات رازی و گندم و سایر محصولات اصلاح شده توسط موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر و نهال استفاده نکرده باشد و یا هیچ کشاورز ایرانی نیست که از دستورالعمل‌های گیاه پزشکی موسسه تحقیقات گیاه پزشکی و دستورالعمل های تغذیه‌ای موسسه تحقیقات خاک و آب کشور بهره‌مند نشده باشد.

این سازمان دارای هزاران هکتار اراضی کشاورزی و باغات میوه، هزاران راس دام و مزارع پرورشی طیور و ماهی است. با این حال، به دلیل گستردگی این سازمان و موسسات تابعه در سراسر کشور و مشکلات ناشی از مدیریت این حجم انبوه از مراکز متنوع و نیز کمبود بودجه، آنگونه که شایسته است، امکان بهره‌برداری از امکانات آن وجود ندارد. امروزه بودجه سازمان تنها کفایت حقوق کارکنان را می‌دهد و بودجه‌های تحقیقاتی که موتور اصلی پیشرفت کشور و رفع مشکلات کشاورزی ایران است، بسیار محدود هستند. بدون وجود بودجه‌های تحقیقاتی کافی، چه انتظاری از محققان گمنام و پژوهشگران بی‌ادعای این مراکز می‌توان داشت؟ همچنین انجام بسیاری از تحقیقات کاربردی، نیازمند وجود دانشجویان جوان، خوش‌فکر و با انگیزه است، اما دسترسی به آن در موسسات تحقیقاتی کشاورزی با دشواری همراه است.

در حال حاضر در همه استان‌های کشور دانشگاه‌های استانی تاسیس شده‌اند و تقریبا همگی آن‌ها هم دارای دانشکده‌های کشاورزی هستند. امروزه دانشکده‌های کشاورزی صرفا به تولید فارغ‌التحصیل بیکار و بی‌تجربه کشاورزی مشغول هستند و بسیاری از آن‌ها حتی از داشتن اراضی لازم برای تربیت مهندسین کشاورزی محروم می‌باشند. نگاهی به طرح‌های اجرا شده در قالب پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکتری دانشکده‌های کشاورزی نیز گویای جدا و دور بودن این دانشکده‌ها از نیازهای اصلی کشاورزی کشور است و به نظر می‌رسد دانشگاه‌ها با وجود داشتن بودجه قابل توجه، تنها تولید مقالات متنوع (هر چند بی‌کاربرد در اصلاح مشکلات کشاورزی کشور) و افزودن بر تعداد فارغ‌التحصیلان کشاورزی را هدف خود می دانند و توانایی استفاده از ثروت ارزشمند دانشجویان مستعد کشور را ندارند.

حل مشکلات امروز، محتاج راه‌حلی امروزی است. به نظر می‌رسد امروزه ساختار سازمان تحقیقات کشاورزی که برای رفع نیازهای 45 سال پیش طراحی شده بود، کارایی ندارد. از سویی دانشگاه‌ها نیز برای حل مشکلات کشاورزی کشور آنگونه که باید؛ مفید نبوده‌اند، به عنوان مثال انبوه دانشکده‌های کشاورزی و اساتید دانشگاهی تاکنون چه تعداد رقم زراعی، باغی یا دامی، واکسن یا سموم دفع آفات را به جامعه کشاورزی مملکت معرفی کرده‌اند؟

پیشنهاد اینجانب برای رفع مشکلات بخش کشاورزی، ادغام بخش‌های تحقیقاتی و هیئت علمی سازمان تحقیقات کشاورزی به همراه موسسات کنونی تخصصی در ساختار دانشکده‌های کشاورزی استانی است. به این وسیله مشکل عدم دسترسی موسسات تحقیقاتی کشاورزی غیرپایتخت‌ نشین به تجهیزات گران‌قیمت آزمایشگاهی و دانشجویان مستعد حل خواهد گردید. از سویی، با توجه به پراکندگی موسسات تحقیقاتی سازمان در همه استان‌ها، این مسئله موجب فشار ازدیاد نیروی انسانی به یک یا تعدادی دانشگاه نخواهد شد، اما می‌تواند با منتزع کردن بخش‌های آموزشی (که امروزه شامل آموزش ده‌ها هزار دانش‌آموز کارودانش و فنی‌حرفه‌ای می‌شود) و ترویجی (که هزاران کارمند و نیروی انسانی دارد) از بخش تحقیقات، باعث تمرکز بودجه‌ بر روی تحقیقات کاربردی گردد. از سویی دیگر با امکان دسترسی دانشگاه‌ها به اراضی و باغات و به‌کار‌گیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی در اجرای طرح‌های کاربردی موسسات تخصصی کشاورزی، می‌توان بخش قابل ملاحظه‌ای از مشکلات کشاورزی کشور را حل نمود.

کاملا واضح و مشخص است که با روند کنونی، حل مشکلات بخش کشاورزی به کندی صورت می‌گیرد. سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی مانند مرد عیالواری است که از نگاهداری همسران و فرزندان متعدد خود در رنج است. از سویی دانشکده‌های کشاورزی نیز مانند ثروتمندانی هستند که از رفع احتیاجات ضروری مردمان شهر خود غافل شده‌اند و بیشتر به چشم و هم‌چشمی مشغولند (رقابت بر سر افزودن تعداد مقالات ISI و بیشتر شدن ضریب تاثیر (Impact factor) آن‌ها فارغ از این‌که برای رفع احتیاجات کشور مفید هستند یا خیر؛ بر همگان واضح است). امروزه مانند 50 سال پیش تعداد دانشکده‌های کشاورزی محدود به چند استان خاص نیست و باید این دانشکده‌ها که در همه استان‌ها قرار دارند، برای رفع نیازهای استانی و محلی همت کنند. در این شرایط جداکردن بخش تحقیقات از سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی و تجمیع محققان در یک ساختار واحد (دانشکده‌های کشاورزی) و الزام این دانشکده‌ها به اولویت دادن به مشکلات محلی (همانند موسسات تخصصی کشاورزی) ضروری است.

ادغام پیشنهاد شده بار مالی خاصی برای دولت ایجاد نمی‌کند، چون حقوق و مزایای هر دو گروه توسط دولت پرداخت می‌شود و استخدام جدیدی هم در کار نخواهد بود. مشکلاتی مانند کاهش سطح زیر کشت ناشی از خشکسالی، شوری آب و خاک و تحریم‌های بین المللی که تامین نیازهای غذایی مردم را با خطر مواجه کرده است، ایجاب می‌کند هر چه سریعتر برای اصلاح وضع موجود و تجمیع تمام توانمندی‌های تحقیقاتی کشور در یک پیکر واحد اقدام نمود. با تحقیقات پراکنده، موازی، تکراری‌ و جزیره‌ای کنونی، آینده بخش کشاورزی و بالطبع ایران در خطر است.