1- استراتژيست‌هاي نظامي جهان معتقدند جنگ فارغ از محاسبات سياسي و اجتماعي داراي يك محاسبات رياضي و هندسي است. اگر ژنرال‌هاي پاي كار جنگ از آن بي‌اطلاع باشند، شكست آن‌ها قطعي است. جنگ يك صفحه هندسي دارد كه اضلاع «خطوط عمليات» و «نقاط تعيين كننده» در آن مهم است.
هنر يك فرمانده نظامي، شناسايي اين نقاط و درك درست از خطوط عملياتي است.
اندازه‌گيري قواره خطوط عملياتي و نقاط تعيين‌كننده در حوصله حوزه رياضيات جنگ است.
فرمول رياضي جنگ از تمركز روي نقطه‌هاي تعيين‌كننده و درك خطوط عملياتي به دست مي‌آید.
2- عمليات طوفان‌الاقصي كه در آستانه دوسالگي آن هستيم يك اتاق فكر داشت كه «يحيي سنوار» و ژنرال‌هاي حماس ازجمله «محمد ضيف» روي رياضيات جنگ و هندسه نبرد تمركز داشتند. بيرون از صحنه نبرد اسماعيل هنيه و كادرهاي سياسي به صلاحيت‌هاي علمي و عملي فرماندهان جنگ اطمينان داشتند.
در همان ساعات اوليه نبرد دژ پولادين خطوط دفاعي رژيم صهيونيستي سقوط كرد. آن‌ها با گرفتن ده‌ها اسير و صدها كشته از صهيونيست‌ها كليد پيروزي جنگ را پيدا كرده بودند.
آن‌ها امنيت ملي اشغالگران و آرامش‌ خيالي آن‌ها را هدف قرار دادند و ده‌ها هزار آواره جنگ روي دست تروريست‌هاي كابينه نتانياهو به جاي گذاشتند.
بمباران‌هاي وحشيانه، ويران كردن خانه‌ها، قتل‌عام كودكان و زنان، گرسنگي دادن به مردم و كوچ آنان، مشكل آن‌ها را حل نكرد. ژنرال‌هاي شكست‌خورده صهيونيستي خود را به در و ديوار سوريه و لبنان و يمن زدند. حتي هزينه جنگ با ايران را قبول كردند، مشكل آن‌ها حل نشد.
اكنون دولت حماس در غزه پس از دو سال نبرد هنوز مستقر است. ارتش حماس از صهيونيست‌ها تلفات مي‌گيرد. مردم با استقامت و پايداري حيرت‌انگيزي پاي هزينه‌هاي مادي و معنوي جنگ ايستاده‌اند.
اين حقيقت نشان مي‌دهد تمركز حماس روي «خطوط عمليات» و «نقاط تعيين‌كننده» حفظ شده و محاسبات رياضي و فهم هندسي جنگ آن‌ها درست بوده است.
3- سالگرد شهيد سيدحسن‌نصر‌الله و شهيد سيدهاشم صفي‌الدين فرصتي بود در كنار سفر برخي گروه‌‌هاي جهادي كه از ايران به لبنان رفته بودند، حال و هواي لبناني‌ها و بچه‌هاي حزب‌الله را از نزديك درك كنم. آنجا جواناني با گردن‌هاي افراشته و بازوان ستبر و فولادين خود را فاتح نبردهاي اخير در ضلع خطوط عملياتي هم مرز رژيم صهيونيستي مي‌دانستند و منتظر  فرمان جديد براي حضور در اين خطوط و اضلاع بودند.
همين آرايش در يمن، غزه، كرانه باختري و نهايتا ايران وجود دارد. اتاق جنگ ناتو در غرب‌آسيا و چكمه‌پوشان تروريست ارتش رژيم صهيونيستي از اين حجم از آمادگي بي‌خبر است. دلش را به شكستن چند ديوار صوتي، بمباران‌هاي بي‌هدف و ترور رهبران مقاومت خوش كرده است. لذا در دره «بيچارگي» و «له‌شدگي» دست و پا مي‌زند.
4- طوفان‌الاقصي افسانه «شكست‌ناپذيري» صهيونيست‌ها را ابطال كرد. طوفان‌الاقصي «نفوذناپذيري» صهيونيست‌ها را بر باد داد. طوفان‌الاقصي «ضربه‌پذيري» راهبردهاي آمريكا در غرب آسيا را نشان داد.
صهيونيست‌ها و ناتو پس از دو سال جنايت جنگي و كشتار جمعي و كاربرد بمباران‌ در حجم سه بمب اتمي در غزه آثار اين تمركز حماس روي «نقاط ضعف» رژيم صهيونيستي را نتوانستند از بين ببرند.
حزب‌الله در لبنان هنوز قدرت فائقه است. در عراق گروه‌هاي جهادي دست به ماشه هستند. در يمن صهيونيست‌آزاري در سرزمين‌هاي اشغالي يك جيره روزانه براي نقض امنيت اشغالگران است.
ايران سه ضربه كشنده در سه وعده صادق، چكش موشكي و پهپادي خود را روي پايگاه‌هاي نظامي آمريكا و صهيونيست‌ها در سرزمين‌هاي اشغالي تست كرده است.
آمريكا و رژيم صهيونيستي عملا وارد يك گودال جنگ فرسايشي شدند. هر چه جلوتر مي‌رويم «قدرت معنايي» ايران و جبهه مقاومت از ميان گردوخاك و خاكستر اين جنگ در سپهر سياست منطقه و جهان رخ نشان مي‌دهد.
5- بازي كودكانه «اسنپ‌بك» سه كشور شرور اروپايي و دلخوش بودن ترامپ به اين بازي، آن‌ها را از محاسبات «رياضيات جنگ» و درك ابعاد هندسي اين نبرد دور كرده است. آن‌ها هيچ تمركزي روي «خطوط عمليات» ندارند و مدام از «نقاط تعيين‌كننده» ضربه مي‌خورند.
ما اكنون وسط معركه اين نبرد هستيم. وضعيت ما آمادگي براي هر نبردي است وضعيت ‌آن‌ها ترديد در ادامه شرارت!
پاييز آغاز شده است جوجه جنگ را آخر پاييز مي‌شمرند. آمريكايي‌ها و صهيونيست‌ها هيچ افق روشني از پايان جنگ ندارند.