سازوکارهای بین‌المللی در خدمت منافع کشورهای غربی

علی اکبر رضایی، گروه سیاسی الف،   4040630046 ۱۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار
سازوکارهای بین‌المللی در خدمت منافع کشورهای غربی

سه کشور اروپایی، انگلیس، فرانسه و آلمان، تلاش کردند تا با فعال‌سازی مکانیسم ماشه، تحریم‌های پیشین سازمان ملل علیه ایران را بازگردانند. این اقدام، با وجود توافق قاهره بین ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تمایل ایران به همکاری کامل، غیرقانونی، ناموجه و تحریک‌آمیز توصیف شده و نشان‌دهنده اجماع غرب برای افزایش فشار دیپلماتیک، اقتصادی و حتی نظامی بر ایران است. در واقع، اروپا در شرایطی که می‌داند ایران مسیر همکاری‌های فنی را باز گذاشته، دست به چنین اقدامی زده تا از یک‌سو ناتوانی خود در اجرای تعهدات برجامی را پنهان کند و از سوی دیگر، با همسویی کامل با سیاست‌های واشنگتن و تل‌آویو، ایران را در موقعیت انزوا قرار دهد. این نشان می‌دهد که مکانیسم‌های بین‌المللی به جای ایفای نقش بی‌طرفانه، به ابزار چانه‌زنی قدرت‌های غربی تبدیل شده و اهداف سیاسی خاص آنان را دنبال می‌کنند.

ایران همواره اعلام کرده که مسیر دیپلماسی و همکاری فنی با آژانس را باز نگه داشته و تمامی اقدامات هسته‌ای این کشور تحت نظارت بین‌المللی بوده است. با این حال، آمریکا و اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه به تأسیسات هسته‌ای ایران که زیر نظر آژانس بودند حمله کردند و هیچ اهمیتی به قانونی بودن این تأسیسات ندادند. این موضوع نشان می‌دهد که حتی پایبندی ایران به شفافیت و همکاری با نهادهای بین‌المللی هم مانع از اقدامات خصمانه نشده و غرب و متحدانش از این نظارت‌ها تنها زمانی بهره می‌برند که بتوانند علیه ایران فضاسازی کنند. بنابراین، رفتار دوگانه و استانداردهای دوگانه‌ای که در برخورد با ایران اعمال می‌شود، نه تنها اعتماد به نهادهای بین‌المللی را تضعیف می‌کند، بلکه اعتبار آژانس و سازمان ملل را نیز به شدت زیر سؤال می‌برد.

در مقابل، دو کشور روسیه و چین در شورای امنیت از ایران حمایت کردند و تأکید کردند که سه کشور اروپایی به تعهدات خود در برجام عمل نکرده‌اند و بنابراین نمی‌توانند با برگرداندن تحریم‌ها، مدعی نقض تعهدات ایران شوند. این موضع‌گیری نشان می‌دهد که تقسیم‌بندی قدرت در نظام بین‌الملل تغییر کرده و تقابل جدی میان بلوک غرب و محور شرق شکل گرفته است. حمایت مسکو و پکن از ایران صرفاً یک موضع سیاسی لحظه‌ای نیست، بلکه بخشی از رقابت گسترده‌تر آنها با غرب در عرصه‌های مختلف اقتصادی، امنیتی و ژئوپلیتیکی است. در چنین فضایی، ایران توانسته است از موقعیت خود به عنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی بهره‌برداری کند و مانع از انزوای کامل در برابر غرب شود.

همچنین، وزارت امور خارجه ایران اعلام کرده است که اقدام اروپا، «تکمیل فرآیند بازگرداندن قطعنامه‌های لغو شده شورای امنیت، اقدامی غیرقانونی، ناموجه و تحریک‌آمیز است که روندهای دیپلماتیک جاری را به شدت تضعیف می‌کند» و هشدار داده که ایران حق پاسخ متناسب به هر اقدام غیرقانونی را محفوظ می‌دارد. این موضع‌گیری نشان‌دهنده آن است که تهران دیگر تنها به زبان دیپلماتیک بسنده نمی‌کند، بلکه پیام روشنی مبنی بر استفاده از ابزارهای متقابل برای دفاع از حقوق خود ارسال می‌کند. چنین هشدارهایی در شرایطی که تنش‌های منطقه‌ای و جهانی رو به افزایش است، می‌تواند نه تنها بازدارندگی ایجاد کند بلکه پیام آشکاری به اروپا و آمریکا بدهد که ایران آماده است از هر ابزار سیاسی، حقوقی و حتی امنیتی برای مقابله با اقدامات خصمانه استفاده کند.

فعال‌سازی مکانیسم ماشه می‌تواند پیامدهای متفاوتی داشته باشد: از فشار صرفاً اقتصادی و حقوقی برای کشاندن ایران به میز مذاکره، تا حملات سایبری و خرابکاری محدود، ضربات محدود به مراکز حساس و حتی درگیری‌های منطقه‌ای که می‌تواند تنش‌ها را به سطح گسترده‌تری برساند. تجربه سال‌های گذشته نشان داده است که غرب در مواجهه با ایران تنها به ابزارهای دیپلماتیک اکتفا نمی‌کند و معمولاً از طیف وسیعی از ابزارهای جنگ ترکیبی، شامل عملیات روانی، فشار اقتصادی، اقدامات امنیتی و نظامی استفاده می‌کند. بنابراین، چشم‌انداز آینده در صورت تداوم این سیاست‌ها، افزایش ناامنی در منطقه و احتمال گسترش دامنه درگیری‌ها خواهد بود. ایران تاکنون با دیپلماسی فعال، همکاری فنی با آژانس، هشدار نسبت به اقدامات غیرقانونی و تقویت قدرت آفندی و پدافندی خود، سعی کرده این فشارها را مدیریت کند و مسیر حل و فصل مسالمت‌آمیز را حفظ کند، اما روشن است که ادامه این وضعیت می‌تواند منطقه را در آستانه بحران‌های پیچیده‌تری قرار دهد.

در مجموع می‌توان گفت، تلاش سه کشور اروپایی برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران، با وجود همکاری کامل ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و حمایت روسیه و چین، نه تنها مشروعیت بین‌المللی ندارد، بلکه می‌تواند تنش‌ها را در منطقه تشدید کند و اعتبار سازوکارهای بین‌المللی را تضعیف نماید. این اق