ترامپ و بازگشت اعدام؛ پایان رمانتیسم حقوق بشری؟

فرهادخادمی روزنامه نگار و تحلیل گر سیاسی، گروه سیاسی الف،   4040622056 ۲۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۷ تکراری یا غیرقابل انتشار
ترامپ و بازگشت اعدام؛ پایان رمانتیسم حقوق بشری؟

در سال‌های اخیر، شعار «نه به اعدام» به یکی از پرچم‌های نمادین برخی فعالان حقوق بشری در ایران تبدیل شده است. از سال ۱۳۹۸ به بعد، این شعار نه‌تنها در تجمعات و بیانیه‌ها، بلکه در تریبون‌های رسانه‌ای و فضای مجازی به‌طور گسترده مطرح شد. مخالفان مجازات اعدام، با استناد به الگوهای غربی، به‌ویژه کشورهای اروپایی، خواستار لغو این مجازات در ایران شدند و آن را نشانه‌ای از عقب‌ماندگی حقوقی و بی‌عدالتی دانستند. سازمان‌های حقوق بشری نیز با صدور بیانیه‌های متعدد، ایران را به نقض حقوق شهروندان عرفی متهم کردند و خواستار توقف اجرای احکام اعدام شدند.

اما حالا ورق برگشته است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، نه‌تنها خواستار بازگشت گسترده مجازات اعدام در واشنگتن دی‌سی شده، بلکه در واکنش به ترور متحد سیاسی‌اش، چارلی کرک، صراحتاً از اشد مجازات برای عامل قتل سخن گفته و از اعدام به‌عنوان «ابزاری بسیار قوی برای بازدارندگی» دفاع کرده است. فرماندار ایالت یوتا نیز در واکنش به این قتل، خواستار اجرای حکم اعدام برای مظنون شده و تأکید کرده که این یک «ترور سیاسی» بوده است.

این موضع‌گیری‌ها، به‌ویژه از سوی چهره‌ای چون ترامپ که برای بسیاری از مخالفان داخلی ایران نماد قدرت و نظم غربی بوده، پرسشی جدی را پیش می‌کشد: حالا که آمریکا، همان کشوری که سال‌ها به‌عنوان الگوی حقوق بشر معرفی می‌شد، خود خواستار بازگشت اعدام شده، تکلیف شعار «نه به اعدام» چیست؟ آیا این شعار همچنان پابرجاست، یا باید با تبصره‌هایی همراه شود؟ آیا اعدام در ایران ظلم است، اما در آمریکا ابزار عدالت؟

دوگانگی در معیارها، نه‌تنها اعتبار گفتمان حقوق بشری را زیر سؤال می‌برد، بلکه نشان می‌دهد که بسیاری از مواضع اتخاذشده، نه بر اساس اصول ثابت، بلکه بر اساس مصلحت‌های سیاسی و وابستگی‌های فکری شکل گرفته‌اند. اگر مخالفت با اعدام یک اصل انسانی است، باید در برابر هر دولتی، از شرق تا غرب، یکسان اعمال شود. اما اگر این مخالفت، صرفاً ابزاری برای فشار بر حکومت ایران است، دیگر نمی‌توان آن را اخلاقی یا اصولی دانست.

ترامپ با صراحت اعلام کرده که «می‌گویند من دیکتاتورم، اما جلوی جرم را می‌گیرم». این جمله، نه‌تنها نشان‌دهنده نگاه اقتدارگرایانه او به عدالت است، بلکه پرده از واقعیتی برمی‌دارد که بسیاری از فعالان داخلی ایران از آن غافل مانده‌اند: غرب، به‌ویژه آمریکا، در بزنگاه‌های امنیتی و سیاسی، از اصول حقوق بشری عبور می‌کند و به ابزارهای سخت‌گیرانه‌ای چون اعدام متوسل می‌شود.

پس حالا نوبت پاسخگویی است. آنانی که سال‌ها چشم به آمریکا دوخته بودند و آن را معیار عدالت می‌دانستند، باید توضیح دهند که چگونه اعدام در ایران ظلم است، اما در آمریکا ضرورت؟ آیا عدالت، تابع جغرافیاست؟ یا شاید تابع سیاست؟