محاصره ایران در حال تکمیل شدن است/ راهی جز اصلاح کابینه باقی نمانده 

گروه سیاسی الف،   4040518074 ۲۵۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۶۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

محاصره ایران در حال تکمیل شدن است/ راهی جز اصلاح کابینه باقی نمانده 

راهی جز اصلاح کابینه باقی نمانده

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

یک سال از شروع به کار دولت چهاردهم گذشته است. طرفداران دولت پزشکیان در یک سال اخیر تلاش کرده‌اند با تمرکز ویژه روی حواشی، برای دولت دستاورد‌سازی کنند. به عنوان نمونه، حامیان دولت، رفع فیلتر واتساپ یا‌ رفع حصر یکی از سران فتنه‌ را به عنوان دستاوردهای دولت چهاردهم دانسته‌اند. یا در جدیدترین مورد، اقدام دولت در بازپس‌گیری «لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» را یک دستاورد بزرگ برای دولت چهاردهم دانسته‌اند.‌ واقعیت این است که دست دولت پر نیست. بویژه در حوزه اقتصاد که مطالبه اصلی اکثریت جامعه ایرانی است.

قطعا مسعود پزشکیان بیشتر از سایرین نسبت به این موضوع مطلع و نسبت به ضرورت اصلاح این وضعیت واقف است. بویژه در شرایط فعلی که عزم همه بر قدردانی و قدرشناسی از مردم است و این قدردانی به صورت مستقیم در ارتقای امنیت ملی و شکست پروژه‌های خطرناک دشمن موثر است، تغییر وضعیت کارآمدی دولت و اصلاح کابینه بسیار ضروری‌تر می‌نماید و پزشکیان باید تصمیماتی مهم و بدون رودربایستی با رفقای هم‌جناحی‌اش اتخاذ کند.

شاید یکی از دلایلی که دوستان سیاسی پزشکیان در جناح اصلاح‌طلب، آدرس اشتباه از مصادیق قدردانی از مردم ارائه می‌دهند و به جای مسائل اقتصادی و معیشتی که مطالبه اصلی مردم و مصداق واقعی قدرشناسی از مردم است، رفع حصر میرحسین موسوی یا آزادی زندانیان امنیتی را به عنوان مطالبه مردم جا می‌زنند، تلاشی برای حفظ ترکیب کابینه و بقای دوستان و همفکران خود در مناصب کلیدی دولت است. با این حال تفاوت منافع آنها با پزشکیان اینجاست که مسؤولیت عملکرد دولت و ناکارآمدی بخشی از کابینه، بر عهده شخص مسعود پزشکیان به عنوان رئیس‌جمهور است.

به هر حال تداوم وضعیت فعلی و ادامه ناکارآمدی در بخش‌های مهمی از دولت که به صورت مستقیم با زندگی و معیشت مردم مرتبط است، نه‌تنها برای دولت هزینه‌ساز است، بلکه در نقطه مقابل قدردانی از مردم نیز حساب می‌‌شود. لذا پزشکیان ناچار به تغییر و اصلاح بخشی از کابینه است، البته این تقریبا یک اقدام معمول در دولت‌هاست. دولت‌ها معمولا در چنین زمانی دست به یکسری تغییرات در کابینه می‌زنند. کما اینکه در دولت سیزدهم نیز یک سال پس از شروع به کار دولت، رئیس‌جمهور شهید دست به تغییراتی در کابینه زد و برخی وزرا را جایگزین کرد. بنابراین اصلاح کابینه، هم یک رویه معمول در دولت‌هاست و هم با توجه به شرایط فعلی که افزایش ضریب کارآمدی دولت به مثابه قدرشناسی از مردم به واسطه رفتار سنجیده در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه است، یک الزام مرتبط با امنیت ملی است.

******

لبنان و قفقاز؛ آزمون‌های مهم و استراتژيک پیش‌پای شورای دفاع

روزنامه خراسان نوشت:

لبنان، بار دیگر در کانون یک تحول امنیتی - سیاسی عمیق قرار گرفته است. طرح «انحصار سلاح در دست دولت» که پس از ماه‌ها گفت‌وگو اکنون وارد فاز نهایی شده، گرچه به ظاهر هدفی چون تقویت حاکمیت ملی و سامان دهی نیروهای نظامی را دنبال می‌کند، اما در بطن خود حامل پیام‌های سنگین‌تری برای بازیگران داخلی و منطقه‌ای است؛ پیامی روشن برای مهار حزب‌ا... و بازتعریف جایگاه آن در ساختار قدرت.این طرح که از پاییز سال گذشته نشانه‌های اولیه‌اش بروز کرد، امروز به آستانه تصمیم‌گیری نهایی رسیده است. نقطه‌ای حساس که نه تنها برای حزب‌ا...، بلکه برای کل محور مقاومت معنای ژئوپلیتیکی و امنیتی ویژه‌ای دارد. 

در طراحی و پیگیری این مصوبه، به‌روشنی ردپای واشنگتن و تل‌آویو دیده می‌شود. آمریکا سال‌هاست پروژه خلع سلاح مقاومت را دنبال می‌کند و اینک با حمایت رسانه‌ای و فشارهای دیپلماتیک، این هدف را از مسیر نهادهای رسمی لبنان پیگیری می‌کند. اسرائیل نیز که از توان بازدارندگی حزب‌ا... به‌شدت نگران است، این طرح را سکویی برای تضعیف عمق استراتژیک دشمن اصلی‌اش در مرزهای شمالی تلقی می‌کند. در چنین بستری، طبیعی است که محور مقاومت و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران، نسبت به این روند واکنش نشان دهند. سید عباس عراقچی در اظهارنظری صریح هشدار داده بود که طراحان این پروژه «گمان می‌کنند فرصت مناسبی برای سوق دادن حزب‌ا... به سمت خلع سلاح فراهم شده است». او البته تأکید کرده بود که ایران، ضمن حمایت از مقاومت، در تصمیم‌گیری‌های داخلی لبنان دخالت نخواهد کرد.

واکنش ایران محدود به سطح دیپلماتیک نماند. سپاه پاسداران نیز با لحن تندتری به طرح واکنش نشان داد. ایرج مسجدی معاون هماهنگ‌کننده نیروی قدس سپاه با بیان این که سلاح مقاومت، سلاح مردم لبنان برای دفاع از سرزمینشان است، اعلام کرد آمریکا و اسرائیل این آرزو را به گور خواهند برد. او همچنین تأکید کرد که این پروژه نه در شورای دفاع لبنان و نه در هیچ نهاد دیگری به سرانجام نخواهد رسید.همزمان، علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبر انقلاب در امور بین‌الملل، در گفت‌وگویی با نوری المالکی نخست‌وزیر پیشین عراق، این طرح را بخشی از پروژه بزرگ آمریکایی ـ صهیونیستی برای تضعیف محور مقاومت در منطقه دانست.

در این میان، یک واقعیت کمتر مورد توجه قرار گرفته: تأسیس شورای عالی دفاع در ایران. نهادی که از آن انتظار می‌رود در تقاطع بحران‌های منطقه‌ای، نقش تحلیلی و هدایتگر ایفا کند. ماجرای زنگزور در قفقاز و همزمان پروژه خلع سلاح حزب‌ا...، اکنون به دو آزمون جدی برای این شورا در آغاز راه تبدیل شده‌اند.اتخاذ راهبرد صحیح در این دو پرونده می‌تواند موازنه را تغییر دهد. اگر ایران بتواند در هر دو جبهه ابتکار عمل را از طرف آمریکایی بگیرد، نه تنها بر اقتدار خود در منطقه می افزاید، بلکه با دست پُر‌تری در برابر فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب ظاهر خواهد شد. البته، بی‌گمان تصمیم‌گیری در این عرصه‌ها، با ریسک‌های بالای راهبردی و احتمال تقابل‌های امنیتی همراه است. تحلیل‌گران معتقدند که اگر آمریکا در قفقاز و لبنان زمین‌گیر شود، این ضربه می‌تواند امنیت راهبردی تهران را تقویت کرده و فضای تنفسی تازه‌ای در سطح منطقه و مذاکرات بین‌المللی فراهم کند.

در نهایت، آنچه در ظاهر تصویب یک مصوبه داخلی در لبنان است، در واقع بخشی از نبردی خاموش ولی تعیین‌کننده در منطقه است. نبردی که طرف‌های آن بازیگرانی محلی نیستند، بلکه در محورهای جهانی و منطقه‌ای تعریف می‌شوند. بی‌ثباتی در لبنان، جابه‌جایی در توازن قفقاز، تقویت یا تضعیف محور مقاومت و در نهایت، بازتاب امنیتی این تحولات در تهران، آنکارا، تل‌آویو و واشنگتن همگی به هم گره خورده‌اند.اگر تاریخ مقاومت در دو دهه اخیر چیزی به ما آموخته باشد، آن است که نبرد بر سر سلاح حزب‌ا...، فقط یک بحث داخلی نیست. این پرونده، بار دیگر نشان می‌دهد که خاورمیانه هنوز در آستانه بازتعریف نظم جدید است، نظمی که هر بازیگر باید جایگاهش را نه فقط پشت میز مذاکره، بلکه در میدان تقابل تثبیت کند.

******

ما و خواب سنگين ديپلماسی/ محاصره ایران در حال تکمیل شدن است

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت :خبر امضاء قرارداد صلح میان الهام علی‌اف و نیکول پاشینیان که دیروز جمعه در واشنگتن صورت گرفت، با قطع ‌نظر از محتوای آن، از دو نظر برای ایران قابل تأمل است. اول اینکه صلح میان جمهوی آذربایجان و ارمنستان به جای آنکه با میانجیگری ایران برقرار شود چرا باید به ابتکار آمریکا نیازمند باشد؟ و دوم اینکه ضعف دیپلماسی ما به آمریکا فرصت داده است با راهکار سیاسی به دالان زنگزور دست پیدا کند و به راحتی همسایه دیوار به دیوار ایران در منطقه حساس شمال غرب شود. درباره ضعف دیپلماسی ایران سخنان زیادی داریم که فقط بخشی از آنها را به مناسبت امضاء قرارداد میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان یادآور می‌شویم بدان امید که راهی برای جبران این ضعف مفرط باز شود.

1- در آخرین سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ در دور اول، زمانی که توطئه عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل تحت عنوان «پیمان ابراهیم» در حال اجرا بود، به دستگاه دیپلماسی کشورمان که در آن زمان هنوز در اختیار دولت دوازدهم بود تذکر دادیم و دادند که رژیم صهیونیستی با حمایت دولت ترامپ در حال محاصره اطلاعاتی و امنیتی ایران از طریق گسترش نفوذ خود در امارات و بحرین و حضور در جنوب خلیج فارس است. از همان زمان به بعد بارها تأکید کردیم که ما باید با دیپلماسی قوی با این توطئه برخورد کنیم ولی اقدامی صورت نگرفت و صرفاً شاهد رجزخوانی‌هائی با زبان تهدید بودیم که اگر اسرائیل چه کند ما چه خواهیم کرد!

2- تحرکات مستمر رژیم صهیونیستی در مرزهای شمال غرب کشورمان از چندین سال قبل کاملاً مشهود بود. زنگ خطر تهدیدهای مربوط به این تحرکات را نیز در همان زمان به صدا درآوردیم و بسیاری از صاحبنظران هشدارهای پیاپی دادند ولی اقدام قابل توجهی در عرصه دیپلماسی برای مقابله با این توطئه نیز صورت نگرفت.

3- با مسلط شدن طالبان بر افغانستان که در چارچوب معاهده دوحه میان آمریکا و این گروه صورت گرفت، اخطارهای پیاپی دادیم که حاکمیت طالبان بر افغانستان توطئه‌ای خطرناک برای تکمیل محاصره ایران توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی است و ما باید با این توطئه با هوشیاری کامل مقابله کنیم.

4- و اکنون با ورود دولت ترامپ به ماجرای ارمنستان و جمهوری آذربایجان، آمریکا هم برای حضور در مرزهای شمال غربی ما به رژیم صهیونیستی ضمیمه شده است. درباره نفوذ گسترده صهیونیست‌ها در جمهوی آذربایجان نیز سال‌های متمادی هشدارهای زیادی دادیم و دادند ولی اصحاب دیپلماسی، از خواب سنگینشان بیدار نشدند. حتی جنگ 12 روزه که رژیم صهیونیستی با استفاده از خاک این کشور برای حمله به ایران استفاده کرد نیز دیپلماسی ما را تکان نداد!

مهم‌ترین سؤال این روزها اینست که خواب سنگین دیپلماسی ما تا چه وقت ادامه خواهد داشت؟ محاصره در حال تکمیل شدن است، آیا زمان جبران ضعف دیپلماسی فرا نرسیده است؟

******

پروژه «زاویه‌دارها» با تابلوی دروغین «وفاق ملی»

روزنامه کیهان نوشت:

1- در قاموس سیاسی، «وفاق ملی» نماد همگرایی و کنارگذاشتن اختلافات سیاسی و جناحی برای رسیدن به منافع مشترک و از جمله منافع ملی است. اما متاسفانه بخشی از طیف مدعی اصلاحات و جریان غربگرا، شعارهایی از جمله وفاق ملی را فقط در بزنگاه‌هایی که در قدرت حضور دارند به یاد می‌آورند. به بیان دیگر، «وفاق» برای این طیف، فقط در شرایطی خوب است که آنها سکان دولت یا مجلس را در دست دارند.

2- جماعتی که این روزها، شعار «وفاق ملی» آنها گوش فلک را کَر کرده، در دهه 90 و پس از فتنه 88، شعار «آشتی ملی» سر می‌داد. این طیف هیچ‌گاه در اصرار خود برای «آشتی‌ملی» توضیح ندادند که مگر ملت با یکدیگر در قهر و تقابل به سر می‌برند که «آشتی ملی» ضرورت پیدا کرده باشد؟! 
در آن مقطع پیشنهاد «آشتی ملی» از سوی کسانی مطرح شد که برخی از آنان مطابق اسناد غیرقابل انکار در جریان فتنه ۸۸ در پیوند و ائتلاف با همه جریانات و گروه‌های ضدانقلاب نظیر بهایی‌ها، منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، مارکسیست‌ها، تجزیه‌طلب‌ها، نهضت‌آزادی‌ها، ملی‌گراها، تروریست‌های نشان‌دار نظیر کومه‌له و حتی عبدالمالک ریگی، مأموریت براندازی نظام را دنبال می‌کردند.

رهبر حکیم انقلاب- 27 بهمن 1395- به تعبیر مطرح‌شده با عنوان «آشتی ملی» اشاره و با بی‌معنی دانستن این تعبیر و انتقاد از پر و بال دادن به آن در برخی روزنامه‌ها و رسانه‌ها، فرمودند:«مگر مردم با هم قهر هستند که بخواهند آشتی کنند؟! قهری وجود ندارد، البته مردم ما با کسانی که در سال 88 به روز عاشورای حسینی اهانت کردند و با قساوت و لودگی و بی‌حیایی، جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر هستند و با آن‌ها آشتی هم نمی‌کنند.»

3- وقتی به وقایع تیر ۷۸، فتنه ۸۸، اغتشاشات دراویش داعشی در زمستان۹۶، ناآرامی‌های آبان ۹۸ و اغتشاشات ۱۴۰۱ نگاه می‌کنیم، رد پای برخی از اعضای همین جریان‌ در دامن‌زدن به التهاب و فتنه و آشوب و ایجاد دودستگی آشکار است. در همه این موارد، این طیف به جای تلاش برای آرام‌کردن فضا و حفظ انسجام ملی و وفاق، میدان را برای شرارت و گستاخی دشمنان ملت ایران مهیا کرد. حالا همان بازیگران، در مقام قدرت، منتقدان را به رعایت «وفاق ملی» دعوت کرده و کوچک‌ترین انتقاد و نقد کارشناسی به دولت را با برچسب‌هایی از جمله «حمله تندرو‌ها به دولت» و «افراطی‌ها علیه وفاق ملی» و...به حاشیه می‌برند و نمی‌گذارند که «صدای منتقدان» و البته «صدای مردم» به «گوش دولت» برسد.

4- رفتار دوگانه این جریان سیاسی، کاملاً شناخته‌شده است: بیرون از قدرت، اقدامات مثبت طیف مقابل سانسور و حتی تحریف و وارونه جلوه داده می‌شود؛ اما درون قدرت، کوچک‌ترین نقد فنی و محترمانه و دلسوزانه هم «افراط» و «تندروی» خوانده می‌شود. این رویکرد نه‌تنها توهین به شعور مردم است، بلکه مفهوم وفاق را به یک شوخی سیاسی تبدیل می‌کند.

******

بهانه‌تراشی و توجیه عملکرد دولت 

محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی در دولت اعتدال و از اعضای حزب اعتدال و توسعه در گفت و گو با روزنامه هم‌میهن، ارزیابی خود را از عملکرد دولت مسعود پزشکیان ارائه داده که اظهارات او بیشتر شبیه به بهانه‌تراشی و توجیه عملکرد نامطلوب دولت در یک سال اخیر است. بخشی‌هایی از مصاحبه وی به شرح زیر است:

* در ارزیابی عملکرد دولت ضروری است توجه به شرایط کشور دریک‌سال گذشته لحاظ شود. از همان شامگاه روزی که آقای رئیس‌جمهور جهت اجرای مراسم تحلیف در صحن مجلس شورای اسلامی حضور یافتند، مهمان ویژه مراسم، شهید هنیه هدف ترور رژیم صهیونیستی قرار گرفت و از همان شب وارد فاز جدید شرایط امنیتی در کشور شدیم. به این دلایل دولت نتوانست برنامه‌های خود که نیازمند ثبات و آرامش بود اجرا کند. به شکل طبیعی، در هر کشوری که شرایط امنیتی پدیدار شود، از منظر روحی و روانی، کلیه ارکان کشور از جمله حوزه‌های اقتصادی، صنعتی و تولید، متاثر و متعاقباً پدیده افزایش نرخ، تورم و گرانی در کشور پدیدار می‎شوند.مدیریت شرایط امنیتی برای مردم سخت و برای دستگاه تنظیم‌گری دولت پرفراز و نشیب است.البته دولت و مخصوصاً شخص آقای رئیس‌جمهور تلاش‌های خودشان را کردند.

* در حال حاضر مع‌الواسطه تحریم‌های سختی که با آنها مواجه هستیم، هر دولتی بر سرکار بیاید، تاثیرات مستقیم این تحریم‌ها بر صادرات، واردات و گرانی کالا ادامه دارد. این تحریم‌ها در افزایش نرخ تورم و انواع ناترازی‌های امروز سهم بسزایی دارد.مضافاً شرایط امنیتی که به واسطه جنگ غزه و دو مرحله درگیری میان ایران و رژیم صهیونیستی پدیدار شده نیز تاثیر بسزایی دارد.لذا وقتی با چنین شرایطی روبه‌رو هستیم، یک نفر قادر به حل و فصل همه مشکلات نیست.آقای دکتر همتی برنامه‌های مختلفی داشت اما به نظرم با ایشان برخورد سیاسی شد.

* درست است که وضعیت اقتصادی کشور، با تغییر وزرا و برخی از سیاست‌ها، می‎تواند بهتر شود اما مادامی که تحریم‌ها پابرجا و شرایط امنیتی بر کشور حاکم است تغییر محسوسی را شاهد نخواهیم بود. عمده گره و نارسایی‌های اقتصاد کلان وابسته به موضوعات مهم سیاسی و امنیتی هستند که حل و فصل آن در حوزه روابط خارجی میسر خواهد بود. اینکه چگونه در عرصه سیاست خارجی برای رفع تحریم مذاکره کنیم و چه استراتژی‌هایی داشته باشیم، در اختیار دولت نیست و تصمیم‌گیری در این حوزه به سیاست‌های کلان کشور برمی‌گردد.باید توجه داشت که مدیریت و کنترل همه عرصه‌ها در اختیار دولت نیست.

******

باهنر: پزشکیان دست به جراحی بزند

محمدرضا باهنر، نماینده ادوار مجلس و فعال سیاسی اصولگرا در گفت و گو با سایت تابناک، درباره مسائل مختلفی چون جنگ ایران و اسرائیل و همچنین مسائل سیاست داخلی صحبت کرده که بخش‌هایی از مصاحبه او به شرح زیر است:

* رژیم صهیونیستی، روی این عملیات خیلی کار کرده بود. بعضی‌ها می‌گویند یک سال دو سال. اما من معتقدم که اینها ۱۰، ۱۲ سال کار کرده‌اند. در کشور ما هم اگر دوستان اطلاعاتی ما ناراحت و عصبانی نشوند، ما دو سیستم اطلاعاتی داریم؛ یکی واجا، وزارت اطلاعات است و دیگری هم سازمان اطلاعات سپاه. این دو سیستم اطلاعاتی اولا با همدیگر رقابت می‌کنند. خیلی هم مواظب هستند که مثلا باهنر با چه کسی ملاقات کرد؟ با چه کسی ملاقات نکرد؟ از چه کسی پول گرفته از چه کسی پول نگرفته. البته این نگاه‌ها ضرورت دارد. اما وظیفه اصلی اینها این مسائل نیست.  

* رژیم صهیونی، قطعا دنبال فروپاشی ایران است. می‌خواهد ایران مثل سوریه، لبنان و ... شود. خواب‌های خوشی هم برای خودش دیده بود. اما در این ۱۲ روز که درگیر شد، ضرباتی که خورد و آمادگی که ایران نشان داد، بعد از ترور‌های وحشتناکی که انجام داد و خیلی از سران نظامی و دانشمندان هسته‌ای ما را به شهادت رساند، یک داغ سنگینی را بر دل ما گذاشت. دنیا دید که ایران توانست کمتر از ۲۴ ساعت خودش را جمع و جور بکند و پاسخ‌های کوبنده داد. به صورتی که آنها درخواست آتش بس دادند. آنها آمده بودند که کار را تمام بکنند فکر می‌کردند که کار را می‌توانند تمام بکنند، یک زمانی صدام این فکر را می‌کرد.  

* از نظر استراتژی، کلا حکومت ها، نیرو‌های نظامی ما باید دست به ماشه باشند. فرضشان بر روی این باشد که امشب حمله خواهد شد. فرضشان این باشد که دو ساعت دیگر حمله خواهد شد. اما نیرو‌های نظامی در حرکت، جنگ و دفاع خودشان مستقل نیستند باید حکومت تصمیم بگیرد و تحلیل بکند که شلیک بکن یا نکن. روی موشک هایت به کدام سمت باشد و چکار بکنید و یا چکار نکنید؟ نیرو‌های نظامی در جلسات تصمیم گیری می‌روند نظر می‌دهند، اما تصمیم نهایی را مقام معظم رهبری می‌گیرند. ما شورای عالی امنیت ملی داریم، در این شورا همه عضو هستند، ارتش، سپاه، ستاد کل، وزارت اطلاعات و ... همه اینها حضور دارند.

* ما سالیانه به قیمت جهانی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار در کشورمان یارانه می‌دهیم. اما این یارانه به شدت ناعادلانه است. کسی که ماشین ندارد، یک لیتر بنزین هم مصرف نمی‌کند کسی که ۵ ماشین دارد ماهی ۲۰۰ لیتر بنزین مصرف می‌کند. بنزینی که وارد می‌کنیم قیمت هر لیتر آن ۷۰ الی ۸۰ سنت است. این بنزین را لیتری ۵۰ هزار تومان وارد می‌کنیم با نرخ‌های ۱۵۰۰ و ۳۰۰۰ هزار تومان می‌فروشیم. باید در مورد اینها تصمیم گیری کرد. یک تعداد از بانک‌های ما عملا ناتراز هستند. اینها جراحی‌هایی هست که باید نسبت به آنها اقدام شود.  

* به دکتر پزشکیان گفتم شما ممکن است بگویید که سرمان شلوغ است این جراحی را بگذاریم برای دو سال دیگر. گفتم هر ماه که این جراحی‌ها را به تاخیر بیندازیم یک سال عقب می‌افتیم. باید برای اینها فکری بشود.  

******

زنگزور و اشتباهاتی که ایران را به این نقطه خطرناک رساند

دکتر رضا شیبانی تحلیلگر مسائل حوزه قفقاز و اوراسیا در خصوص توافق سه‌جانبه میان ارمنستان، آذربایجان و آمریکا برای راه‌اندازی کریدور زنگزور و تهدید‌های آن برای امنیت ایران نوشت:

مسیر اتفاقاتی که ما را به اینجا رساند باید به درستی تبیین شود. می‌بینم کسانی که تا یک هفته‌پیش منکر ناتویی بودن پروژه دالان زنگزور بودند و می‌گفتند حضور آمریکا، شایعه روسیه است برای ترساندن ایران و روسیه را همه کاره قفقاز معرفی می‌کردند راه افتاده‌اند و با پررویی می‌گویند: دیدید ما هر چه می‌گفتیم درست بود؟

طرف صحه را سهه می‌نویسد و با هوش مصنوعی کتاب بافته که ثابت کند: بازیگردان کریدور زنگزور روسیه است! حالا نصفه شب از خواب پا شده توییت زده: دیدید من هر چه گفتم راست بود!

هنوز ظاهرا ماموریت کارنشناس‌های پانترک تمام نشده و تولید انبوه تحلیل یاوه ادامه دارد. خوب البته این نشانه خوبی است که هنوز قفقاز برای ما نمرده و می توانیم ورق گردانی کنیم. به شرط اینکه سیر واقعی ماجرا را بشناسیم و مسیر واقعه را هر چند دیر، اما مسدود کنیم:

سیر ماجرا این است: محور ترکی – ناتویی - عبری دهه هاست به دنبال رسیدن به خزر و تشکیل این کریدور هستند. ارمنستان مانع بود. تا سرانجام با تعلل و تحلیل‌های غلط خود ما و سرکوب جریان ملی گرای ارمنی و ناامیدی محافل ارمنی از ما، توانستند با دخالت مستقیم ترامپ، بخشی از "روح کریدور" را بر ارمنستان تحمیل کنند. اما دقت کنیم هنوز در متن توافقنامه اسم کریدور نیامده و روح کریدور به طور کامل در بندهای توافقنامه حلول نکرده است. این فرصت را داریم که ورق گردانی کنیم؛ البته اگر عرضه داشته باشیم و سیاست خارجی کشور را از دست قومگرایان و ترسوها نجات دهیم. دقت کنیم که پاشینیان یک ماه پیش از امضای این قرارداد که در صورت اجرا، به نابودی ارمنستان و از بین رفتن روح تمدنی نیز منجر خواهد شد، تعدادی از رهبران مذهبی کلیسا را به زندان فرستاد؛ به یاد داشته باشیم مسیری که به اینجا رسید، با سکوت و حمایت نابخردانه ما از ماجراجویی نظامی پان ترکیسم در قره‌باغ همراه بود. در این مسیر ما خطاهای دیگری نیز داشتیم:

۱- عدم حمایت از جریان ارمنی هوادار خود به رهبری باگرات گالاستانیان و رها کردن آنان در زیر ضربات جریان غربگرای ارمنی

۲-  نشان دادن ضعف در برابر همکاری نظامی باکو با اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه که جریان ملی گرای ارمنی را به این ناامیدی رساند که: ایرانی که در برابر تجاوز نظامی از باکو به خاک خود سکوت کرد چگونه می تواند امنیت مرا در برابر تجاوز باکو و ترکیه حفظ کند....

ماجرا را درست ببینید و درست تصمیم بگیرید و درست عمل کنید. ما از داخل خوردیم... آخرین میخ بر تابوت اراده قفقازی ما زمانی کوفته شد که پزشکیان، الهام علی اف را بعد از جنگ ۱۲ روزه در آغوش گرفت. دنیا بر اساس رفتارهای ما، ما را محاسبه و روی ما حساب می‌کند.

******

کلید غیرفعال سازی مکانیزم ماشه در دست کیست؟

خبرگزاری فارس نوشت:

فعال‌سازی مکانیزم ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل دیگر بحث محافل اقتصادی ایران نیست و به جدل‌های تاکسی‌های خیابان انقلاب تهران هم کشیده شده است. عده‌ای معتقدند، بازگشت تحریم سازمان ملل تیر خلاص به اقتصاد ایران است و در مقابل کارشناسان اثر واقعی این تحریم‌ها را ناچیز دانسته و تنها کارکرد مکانیز ماشه را کارکرد روانی از مسیر افزایش انتظارات در اقتصاد کشور می‌دانند.

«منطقی است با فعال‌سازی مکانیزم ماشه، نسبت به ارزش تحریم‌های بازگردانی‌شده سازمان ملل تردید داشته باشیم، با توجه به چالش‌های اجرایی که وجود خواهد داشت، مکانیزم ماشه مستقیماً اقتصاد ایران را هدف قرار نمی‌دهند». این جمله یک کارشناس ایرانی موافق بی‌تاثیری مکانیزم ماشه بر اقتصاد ایران نیست، بلکه بخشی از مقاله نیچارد نفیو، معمار تحریم‌های ایران است که ساعاتی پیش در صفحه شخصیش منتشر شد.

نفیو معتقد است که «بازگرداندن بالاترین سطح تحریم‌های تعلیق‌شده در سال ۲۰۱۵ بود، از سال ۲۰۱۸ برقرار بوده است». به این معنا که اثر واقعی تحریم سازمان ملل چیزی بیشتر از آن نیست که ایران از دور اول فشار حداکثری ترامپ با آن دست و پنجه نرم کرده و امروز می‌تواند رکوردهای صادرات نفت را یکی پس از دیگری جا‌به‌جا کند.

در شرایطی که حتی معمار تحریم‌های ایران هم معتقد به بی‌تاثیر عملیاتی مکانیزم ماشه بر اقتصاد ایران است اما اثر روانی ماشه از مسیر افزایش انتظارات نباید نادیده گرفته شود. تهدیدات پیاپی اروپا و آمریکا درباره فعالسازی مکانیزم ماشه گواه بر این است که غرب نیز بر اثر روانی یادگار برجام دل‌بسته است اما کلید غیرفعالسازی تنها کارکرد مکانیزم ماشه در دست تهران است.

تمرکز بر رسمی کردن فعالیت‌های اقتصادی با شریک‌های اقتصادی کشور از مسیر تعریف کلان معامله‌های بین‌المللی، روان کردن ابزارهای مدیریت بازارهای سرمایه‌ای ایران از جمله بورس، ارز و طلا در کنار تزریق رونق به اقتصاد ایران از راه کاهش هزینه تولید و هدایت اعتبار بخشی از اقداماتی است که می‌تواند ایران را به طور کامل مقابل مکانیزم ماشه بیمه کند.