دو کار نیمه تمام احمد توکلی

علی ماهرالنقش، گروه سیاسی الف،   4040507019 ۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
دو کار نیمه تمام احمد توکلی

دکتر احمد توکلی پس از دست و پنجه نرم کردن طولانی با بیماری پارکینسون، از میان ما رفت. به عنوان کسی که در دوره‌ای ده ساله توفیق همراهی و همفکری ایشان را داشتم جای خالی نبودنش را در میان حکمرانان کشور به مقدار زیادی حس می‌کنم و بعدها مردم بیشتر نبودش را حس خواهند کرد. زیرا وجود سیاست‌مدارانی که عاقل، شجاع، انقلابی، متدین، با دانش و با بصیرت و نهایتاً جوانمرد باشند، کمیاب شده است!

درباره سوابق و تلاش‌ها و مجاهدت‌های ایشان در قبل از انقلاب و بعد از آن، گفته‌اند و خواهند گفت. همین‌طور درباره اخلاق و روش و منش او و جوانمردی و صداقت و پاک دستی و شجاعت او بعداً بیشتر خواهند گفت؛ اما من می‌خواهم درباره دو کار نیمه تمامش بگویم! همان‌هایی که آغازش کرد ولی نیمه تمام ماند. «مبارزه با ناکارآمدی» و «مبارزه با فساد»!

دکتر توکلی با بصیرت، دانش به روز، اطلاعات وضعیت موجود که به طور رسمی و غیررسمی به او می‌رسید، از روند درون نظام جمهوری اسلامی احساس خطر کرده بود و حکمرانی کشور را در مسیری خطرناک ارزیابی می‌کرد. او به درستی اعتقاد داشت که دشمنان این نظام، نمی‌توانند از بیرون ضربه‌ای جدی به انقلاب اسلامی و کشور بزنند؛ اما از درون، کشور را آسیب‌پذیر می‌دانست. چرا؟ برای اینکه تشخیص صحیحش آن بود که جمهوری اسلامی به شدت دچار دو بیماری خطرناک و مزمن «ناکارآمدی» و «سرطان فساد» شده است و باید برای علاجش چاره‌ای عاجل و عاقلانه اندیشید و برای وصول به آن نیز تلاش نمود. مروری بر مصاحبه‌ها و نوشته‌های ایشان - به‌خصوص در پنج سال آخر - کنید.

او در مجمع تشخیص مصلحت نظام عضو منتخب رهبری بود و جزو کسانی بود که رهبری در دیدارشان با اعضای مجمع اظهار امید کرده بودند که با ورودش در مجمع، خون تازه‌ای در رگ‌های مجمع به گردش بیفتد. برای همین بر اساس بینش سیاسی و عمق راهبردی که داشت به این تشخیص رسیده بود که پاره‌ای از مسائل بسیار مهم نظام، تبدیل به معضل شده‌اند که نمی‌توان آن‌ها را از طرق عادی و قوانین موجود حل کرد؛ زیرا یا قوانین خودشان جلوی اصلاح و رفع ناکارآمدی و فساد را بسته‌اند و یا حکمرانانی که مزه چرب و شیرین قدرت را چشیده‌اند! بدین جهت تلاش چند ساله‌ای کرد تا بر اساس بند 8 ماده 110 قانون اساسی کارگروهی با نام «حل معضلات» در مجمع تشخیص ایجاد کند و تأیید اصل کار را نیز از رهبری گرفت و تا جاهایی هم پیش برد؛ ولی عده‌ای نگذاشتند!

اما در موضوع دوم تلاش بیشتری نمود و با راه‌اندازی سازمان مردم نهاد دیده‌بان شفافیت و عدالت عمده هم و غم خود را بر این امر گذاشت و نتایج خوبی هم در بعضی قسمت‌ها حاصل گردید؛ مثلاً در باب طرح موضوع «اصل وجود فساد» و یا وارد نمودن ادبیات موضوع مبارزه با فساد، اصطلاحاتی مانند «تعارض منافع» یا «فساد شبکه ای» و ...!

ولی در اصل کار مبارزه با فساد کارش ناتمام ماند. زیرا تصمیم گیران اصلی، ابتدا باید اصل وجود و گسترش فساد و نظام‌مند بودن آن را می‌پذیرفتند تا حمایت کنند و اقدامی نمایند. ولی این اتفاق نیفتاد و فساد از مرحله سیستماتیک به شبکه‌ای و حتی در بعضی جاها قانونی تبدیل شد! البته بخشی از عدم توفیق هم به نوع نگاه دکتر توکلی به روش حل معضل فساد بر می‌گشت.

به هر حال احمد توکلی با همه فراز و نشیب‌هایش و همه قوت‌ها و ضعف‌ها از میان ما رفت و اکنون نوبت سیاستمداری عاقل و شجاع و انقلابی و جوانمرد و با دانش و با بصیرت است که بدون هراس از بی‌مهری‌ها و تهمت‌ها و بایکوت‌ها و ... کار نیمه تمام او را در حل دو معضل «ناکارآمدی» و «فساد» ادامه دهد!

حواسمان باشد که مبنای حمله آمریکا و اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران و شروع جنگ تحمیلی 12 روزه، امید آن‌ها به اعتراضات مردمی برای معضلات و فسادها و گرانی ها و ... بود که بحمدالله با عنایت خاص خداوند و هوشیاری مردم ناکام ماند؛ و الآن وقت آن است که حکمرانان به وظائف‌شان عمل کنند.