هفته‌ تأمین اجتماعی، زیر سایه‌ پرسش‌های بی‌پاسخ

حمید نجف، گروه اقتصادی الف،   4040425079 ۱۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار
هفته‌ تأمین اجتماعی، زیر سایه‌ پرسش‌های بی‌پاسخ

هفته تأمین اجتماعی در حالی به پایان رسید که بسیاری از مطالبات اساسی بیمه‌شدگان، بازنشستگان و کارگران همچنان در سکوت یا با پاسخ‌هایی کلیشه‌ای مواجه شد. این هفته، که می‌توانست فرصتی برای گفت‌وگوی صادقانه و باز با مردم باشد، متأسفانه بیش از آن‌که به تبیین واقعیت‌های موجود بپردازد، به صحنه‌ای برای رپرتاژ و مناسک تبلیغاتی بدل شد.

سازمان تأمین اجتماعی به‌عنوان بزرگ‌ترین نهاد بیمه‌گر کشور، سالانه هزاران میلیارد تومان از منابع مردم را در اختیار دارد. اما پرسش اینجاست که سهم واقعی مردم از این منابع چیست؟ آیا درآمدها و سود شرکت‌های تابعه، واقعاً به سفره بیمه‌شدگان بازمی‌گردد یا در لایه‌های مدیریتی و هزینه‌های پرسنلی و پاداش‌ها و طرح‌های نمایشی گم می‌شود؟

در این هفته، به جای انتشار گزارش‌هایی شفاف درباره دخل و خرج‌ها، وضعیت صندوق‌ها، پروژه‌های نیمه‌تمام، و عملکرد واقعی شرکت‌های زیرمجموعه‌ای همچون شستا، با افتتاح‌های عجولانه، کلنگ‌زنی‌های نمایشی و وعده‌های بی‌سرانجام مواجه شدیم؛ گویی قرار است با ظاهرسازی، بحران‌های جدی و مزمن سازمان پنهان شود.

سازمان تأمین اجتماعی مالک ده‌ها شرکت بزرگ اقتصادی‌ست، اما هنوز روشن نیست چه میزان از سود این بنگاه‌ها صرف خدمات درمانی، بازنشستگی و رفاه اجتماعی شده است. آیا بنگاه‌داری در خدمت مردم است یا فقط به سود گروه‌های خاص و بوروکراسی درون‌سازمانی؟

در چنین شرایطی، نقش وزیر کار و دولت در این وضعیت قابل چشم‌پوشی نیست. متأسفانه طی سال گذشته، وزارت کار به‌جز انتصاب‌های فرمایشی و غیرشفاف، هیچ برنامه‌ یا سیاست مؤثری برای نظارت، اصلاح ساختار یا حتی مطالبه‌گری از مدیریت سازمان ارائه نکرده است. این در حالی است که سازمان تأمین اجتماعی، نه نهادی خصوصی، بلکه صندوقی عمومی‌ست که سرنوشت میلیون‌ها ایرانی با آن گره خورده است. بی‌اعتنایی دولت به سرنوشت این سازمان، در آینده‌ای نه‌چندان دور، تبعات اجتماعی سنگینی به دنبال خواهد داشت.

از سوی دیگر، در شرایط خاص پسا‌جنگ و فشار مضاعف بر بودجه عمومی کشور، انتظار می‌رفت که سازمان با درک شرایط سخت اقتصادی، از برگزاری مراسم‌های پرخرج و چاپ گزارش‌های فانتزی بپرهیزد و به جای آن، با مردم درباره آینده‌ صندوق‌ها، ورودی و خروجی منابع، و ضرورت اصلاحات ساختاری سخن بگوید.

اکنون باید صریح گفت:
اگر شفافیت، پاسخگویی و مشارکت واقعی مردم در تصمیم‌سازی‌ها جای خود را به مناسبت‌بازی و گزارش‌سازی بدهد، نه‌تنها اعتماد عمومی ترمیم نخواهد شد، بلکه خطر فرسایش سرمایه اجتماعی این سازمان بیش از همیشه جدی خواهد بود.

تأمین اجتماعی در آستانه یک انتخاب تاریخی است، یا باید با مردم و برای مردم باشد، یا در حصار گزارش‌های ظاهری، به تدریج از درون تهی خواهد شد.