نبردی سخت در سکوت فعال

محمد مهدی بهداروند، گروه سیاسی الف،   4040422063 ۱۲۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۷۹ تکراری یا غیرقابل انتشار
 نبردی سخت در سکوت فعال

در دنیای پساجنگ‌های کلاسیک، دیگر نبردها با توپ و تانک آغاز نمی‌شوند. حتی نیازی به آژیر خطر هم نیست. آنچه امروز به‌عنوان «جنگ» شناخته می‌شود، ترکیبی پیچیده و چندلایه از عملیات‌های روانی، اطلاعاتی، سایبری، تروریستی، رسانه‌ای و دیپلماتیک است که هدف آن، فرسایش دشمن و فروپاشی ساختارهای پنهان اقتدار اوست.

در چنین ساختاری، جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران در خردادماه ۱۴۰۴، مصداقی تمام‌عیار از یک جنگ ترکیبی چندبعدی و نامتعارف بود؛ جنگی که نه با شلیک رسمی، بلکه با ترورهای خاموش، اختلال‌های زیرپوستی، فشار رسانه‌ای هماهنگ‌شده و تحریک افکار عمومی کلید خورد. جنگی بدون میدان نبرد سنتی، اما با جبهه‌هایی باز در امنیت، روان مردم، تکنولوژی و سیاست منطقه‌ای.

این جنگ اعلام رسمی نشد، اما صدای آن در قلب تهران، حیفا، بغداد، اربیل و بیروت شنیده شد. در حالی‌که هیچ پرچمی به آتش کشیده نشد و هیچ یگانی به‌صورت علنی به خط مقدم نرفت، اما ایران و اسرائیل در یکی از خطرناک‌ترین رویارویی‌های تاریخ خود قرار گرفتند.

دشمن از پشت پرده آمده بود؛ نه‌تنها برای حمله به تأسیسات و فرماندهان ،دانشمندان و مردم عادی بلکه برای ضربه به روحیه ملی، تخریب ثبات داخلی و القای ناتوانی به مخاطب ایرانی. این جنگ، جنگ بر سر تانک و توپ نبود؛ جنگ بر سر اعتماد ملی، بازدارندگی، تصویر منطقه‌ای و قدرت نرم ایران بود.

در این میان، آنچه بیش از هر چیز بر صحنه مسلط بود، مدیریت آرام، دقیق و چندلایه رهبری ایران» بود؛ فرماندهی که اجازه نداد رژیم صهیونیستی صحنه را از دایره تهدید به دایره واکنش بکشاند. او بازی را با صبر اداره کرد، با تأخیر پاسخ داد، اما پاسخ‌هایی داد که تمام معادلات صهیونیستی را به هم زد.

در واقع، آنچه ایران را از لغزش به‌سوی جنگی فرسایشی نجات داد، نه فقط موشک‌ها و فناوری‌ها، بلکه تدبیر سیاسی و آرامش راهبردی یک رهبر بود که بحران را می‌دید، اما اجازه نمی‌داد دشمن زمان و میدان پاسخ را تعیین کند. و اینجاست که باید این جنگ ۱۲ روزه را نه صرفاً یک بحران امنیتی، بلکه نمایشگاهی از هوش راهبردی جمهوری اسلامی در مدیریت جنگ ترکیبی دانست.

این نوع واکنش، حکایت از بلوغ راهبردی ایران در مواجهه با تهدیدات نوین و جنگ‌های ترکیبی دارد؛ رویکردی که باعث شد دشمن در عین حمله گسترده و همه‌جانبه، نتواند انتظارات خود از واکنش سریع و آشکار ایران را تحقق بخشد و در نهایت مجبور به عقب‌نشینی و بازنگری در محاسبات خود شود.

 سکوت تاکتیکی و اعلام‌نشده؛ فرماندهی از پشت پرده

یکی از ویژگی‌های برجسته این دوره، «سکوت تاکتیکی» ایران بود. رهبر معظم انقلاب، در هیچ یک از سخنرانی‌ها و بیانات رسمی خود در طول ۱۲ روز نبرد، به طور مستقیم از «اسرائیل» یا کلمه «جنگ» نام نبردند. این سکوت انتخابی و هوشمندانه، بیشتر از آنکه نشانه انفعال باشد، حامل پیام و استراتژی عمیقی بود. ایشان در دیداری عمومی، جمله‌ای کوتاه اما سرنوشت‌ساز را بیان کردند که رمزگشایی سیاست کلی ایران در این جنگ محسوب می‌شود

«رژیم خبیث و رذل صهیونی دچار خطا و غلطی بزرگ شد که عواقب آن او را بیچاره خواهد کرد. ملت بزرگ ایران مطمئن باشند که نیروهای مسلح به پشتیبانی آنها با قدرت عمل خواهد کرد و ضربه‌های سنگینی به این رژیم خواهد زد و این رژیم از این خباثت بزرگ، سالم خلاصی نخواهد یافت.”

این بیان، نشانگر راهبرد «سکوت فعال» بود؛ یعنی آغاز پاسخ‌هایی که با هیاهو همراه نبودند اما عمق استراتژیک دشمن را هدف قرار می‌دادند. ایران نشان داد که به جای پاسخ‌های نمایشی و پر سر و صدا، در پی ایجاد اثرگذاری بلندمدت و استراتژیک است. این سکوت راهبردی، از یکسو رعب و سردرگمی در دشمن ایجاد کرد و از سوی دیگر، به حفظ آرامش داخلی و اجتناب از تشدید تنش‌های روانی کمک کرد.

این روند پاسخگویی به ایران امکان داد تا ضمن حفظ آرامش در عرصه داخلی، با استفاده از راهبرد جنگ سایه»، امنیت ملی خود را در برابر تهدیدات ترکیبی به شکل مؤثری تضمین کند. در این میان، پیام‌های قوی و مقتدرانه مقام معظم رهبری به عنوان رهبری هوشمند و فرمانده کل قوا، موجب تقویت روحیه ملی و انسجام نیروهای مسلح گردید.

واکنش ایران در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل، نمونه‌ای بارز از مدیریت بحران هوشمندانه، قدرت بازدارندگی چندلایه و تسلط راهبردی در مواجهه با تهدیدات نوین است. سکوت تاکتیکی رهبر انقلاب، عملیات‌های سایه و ضربات دقیق اطلاعاتی و سایبری، دشمن را در موضع ضعف قرار داد و نشان داد که هرگونه خطای محاسباتی از سوی اسرائیل می‌تواند پیامدهای بسیار سنگینی برای آن به همراه داشته باشد.

این تجربه گران‌بها، الگویی ارزشمند برای مقابله با جنگ‌های نوین در عصر حاضر است و نشان می‌دهد که قدرت نظامی صرف، بدون مدیریت هوشمند و اقدامات هماهنگ راهبردی، نمی‌تواند امنیت ملی را تضمین کند. ایران با واکنشی آرام اما هولناک، توانست معادلات امنیتی منطقه را به سود خود تغییر دهد و پیام روشنی به دشمن و جهان ارسال کند: بیچاره می‌شود اسرائیل .