به گور خواهی برد!

محسن سلگی، گروه سیاسی الف،   4040412027 ۱۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۷ تکراری یا غیرقابل انتشار
به گور خواهی برد!

روان‌شناسی سیاسی ترامپ به ما می‌گوید او بسیاری مسائل را، و بسیار بیش از روسای جمهور پیشین ایالات متحده، شخصی می‌کند.

او هنوز ناراحت است که چرا نتانیاهو پیروزی بایدن را در دور قبل خیلی سریع تبریک گفت. این ناراحتی در واقع بخشی از الگوی کلی ترامپ است: او روابط سیاسی را همچون روابط دوستانه یا خانوادگی می‌بیند که در آن خیانت، وفاداری و تحسین شخصی جای استدلال‌های عقلانی را می‌گیرد.

در رابطه با ایران، ترامپ دوست دارد اولین باشد: اولین رئیس‌جمهور آمریکا که به قلب خاک ایران حمله کرد و اولین رئیس‌جمهوری که سفارت آمریکا را بازگشایی کرد. ولع او برای دیدار مستقیم با ایران نیز در همین زمینه قابل فهم است. او نه صرفاً به دنبال حل اختلافات، بلکه در پی برجای گذاشتن یک «نمایش تاریخی» است؛ لحظه‌ای که فقط متعلق به خود او باشد و در تاریخ ثبت شود.

در واقع، ترامپ برخلاف دیپلمات‌های کلاسیک، به‌دنبال پرونده موفق نیست، بلکه به‌دنبال قاب تصویری از پیروزی است. رؤیای او ایستادن در سفارت بازگشایی‌شده‌ای در تهران است، با پرچم آمریکا در پس‌زمینه و دوربین‌های CNN و فاکس‌نیوز مقابلش.

اما او آرزوهایش را به گور خواهد برد. محرومیت از دیدار مستقیم و توهم بودن بازگشایی سفارت، بزرگ‌ترین شکست برای او در پرونده ایران است. نه فقط از نظر استراتژیک، بلکه به‌لحاظ شخصی، این ناکامی ضربه‌ای به خودبزرگ‌بینی ترامپ است.

قابل تاکید است تمام مسائل دیگر، مانند مسئله هسته‌ای، برای او بهانه و مقدمه سفر به سفارت خیالی و موعود و بهره‌مندی از عواید اقتصادی ایران است. اما مهم‌تر از همه اینها، با توجه به دچار بودن ترامپ به طرحواره نمایشی، قدم زدن او در تهران در برابر دوربین رسانه‌هاست.

شخصیت نمایشی ترامپ سبب می‌شود سیاست خارجی او بر پایه «صحنه‌سازی» بنا شود. او می‌خواهد تاریخ را نه از دروازه واقعیت، بلکه از لنز دوربین‌های خبری فتح کند. از این منظر، ایران نه تنها یک چالش امنیتی، بلکه صحنه‌ای برای نمایش اقتدار او تلقی می‌شود.

شکست در بازگشایی سفارت یا گفتگو با ایران، برای او نه شکست سیاست، بلکه شکست داستان شخصی‌اش است. همین نگاه باعث می‌شود هرگونه مصالحه‌ای با ایران صرفاً در صورتی مطلوب او باشد که «او» بازیگر اصلی آن باشد.