آناتومي قدرت ايران

محمدکاظم انبارلویی،   4021211108 ۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۵ تکراری یا غیرقابل انتشار
آناتومي قدرت ايران

1- آناتومي قدرت ايران، عنوان اتاق فكر انديشكده‌های متعددی در آمريكاست. صدها كارشناس سياسي، نظامي، فرهنگي، اقتصادي و حقوقي در اين انديشكده‌ها، مدام روي تشريح و كالبدشكافي قدرت در ايران بحث و تبادل نظر مي‌كنند. مشتري فراورده هاي فكري و نظري اين انديشكده‌ها ميز ايران در پنتاگون و سيا و وزارت خارجه آمريكاست.
سرويس‌هاي سياسي و نظامي امنيتي سه كشور شرور اروپايي يعني آلمان، انگليس و فرانسه از اين فرآورده‌ها بي‌بهره نيستند. آمريكا از اين طريق گردش اطلاعات در محافل دوستان خود در اروپا و غرب آسيا را كنترل مي‌كند. تا با اين داده‌ها هم‌خواني، هم‌سازي و هم‌گرايي هم‌پيمانان به هم نخورد.

2- چينش پايگاه‌هاي نظامي آمريكا در غرب آسيا و تنظيم آرايش سياسي اين كشورها وفق اين آناتومي و كالبدشكافي صورت مي‌گيرد.
ترامپ اخيرا در يكي از نطق‌هاي خود گفت: «كلينتون، بوش و اوباما 24 سال به آمريكا حكومت كردند هر كدام 8 سال زمام امور را در دست داشتند. آنها به 9 كشور حمله كردند 11 ميليون نفر را قتل‌عام كردند.»
اين گزاره ترامپ، دست‌پخت و كاركرد فكري، نظري و تئوريك آن انديشكده‌ها را نشان مي‌دهد.

3- يكي از پرسش‌هاي مطرح در اتاق آناتومي قدرت ايران در انديشكده‌هاي ياد شده اين است كه چرا بايد روي انقلاب اسلامي و آثار و نتايج آن بر سرنوشت بشر متمركز بود؟ آنها در پاسخ به اين حقيقت رهنمون شدند كه وقتي يك فيلسوف، فقيه، سياستمدار و حكيم مي‌ايستد و لباس انقلابي به تن مي‌كند و سازه‌اي از حكومت را متفاوت از نظام‌هاي سياسي مرسوم خود مهندسي و نظام سياسي خود را وراي جغرافياي خاك خود تعريف و عملياتي مي‌كند مي‌خواهد معادلات قدرت را تغيير دهد، آنها در ترسيم معادلات قدرت در منطقه به اين نتيجه رسيدند كه جغرافياي سياسي، نظامي و فرهنگي ايران فراتر از جغرافياي طبيعي آن است. اين جغرافيا نه‌تنها غرب آسيا بلكه چتر خود را در 5 قاره پهن كرده است.
آنها مي‌گويند نبرد حماسي طوفان‌الاقصي، رونمايي از بخشي از قدرت ايرانيان در منطقه و جهان است. آن‌ها علنا در جهان مي‌گويند ما از كجا آمديم، براي چه آمديم و كجا مي‌خواهيم برويم. سه پرسشي كه فيلسوفان سياسي غرب يا به آن پاسخ ندادند يا نمي‌خواهند بدهند.

4- ايرانيان با انقلاب اسلامي تعريف جديدي از قدرت را ارائه داده‌اند و كم‌هزينه‌ترين و كم‌تلفات‌ترين انقلاب را با پرثمرترين و پربارترين نتایج پديد آورده‌اند. ايرانيان چندين نبرد سخت و نرم را با ابرقدرت‌هاي جهان و منطقه با پيروزي پشت سر گذاشتند و در حال بسط و نفوذ خود در جهان هستند. آنها فرياد شعار مرگ بر اسرائيل را حتی به پايتخت‌هاي اروپا و ايالات آمريكا رساندند.

5- حكومت در ايران بر پايه اسلام و بر بنيان رأي مردم است.
سازه‌هاي آن را يك فقيه، مدير، مدبر و آگاه به زمان مهندسي مي‌كند. ملات اصلي اين سازه «صدق» است.
خدا رحمت كند مرحوم استاد پرورش را يك وقتي آن ايام ارتحال امام (ره) كسي از او سؤال كرد بعد از امام (ره) چگونه رهبري جديد مي‌خواهد كشتي ايران را در طوفان حوادث سياسي جهان مديريت كند.
او گفت: «آیت اله العظمي خامنه‌اي فرد صادقي است در صدق، قدرتي نهفته است كه يك ذره از آن را به كوه‌ها بزنيد متلاشي می شود.»
قدرت‌هاي جهان به‌ويژه آمريكا بساط قدرت‌طلبي خود را روي فريب، نيرنگ، دروغ‌پردازي و وارونه‌گويي بنا نهاده‌اند.
آن‌ها در مواجهه با انقلاب اسلامي ايران كه رهبري صادق و پيرواني صديق و مردماني پاي كار دارد، شكست خورده‌اند و سنگر به سنگر مشغول عقب‌نشيني هستند.

6- اشرار عالم مي‌گفتند ايراني‌ها 40 سالگي انقلاب را نمي‌بينند. بوق‌هاي داخلي آنها هم همين ساز را كوك مي‌كردند. ملت ايران 11 اسفند در 45 سالگي انقلاب با حضور حماسي خود به پاي صندوق‌هاي رأي آمد.
ملت آمدند مجلس شوراي اسلامي آينده را براي تدبير امور خود شكل دهند. ملت آمدند تا مجلس خبرگان را براي تحكيم و تداوم رهبري صادقانه و تضمين استقلال و آزادي در اين كشور سامان دهند. اين رويداد تلخ‌ترين خبر براي صاحبان ميز ايران در انديشكده‌هاي غرب است. آنها در آناتومي قدرت ايران به بيراهه مي‌روند انقلابي كه به نام خدا آغاز شد و براي پياده‌شدن احكام خدا تلاش مي‌كند را نمي‌شود روي ميز تشريح و كالبدشكافي جماعتي نشاند كه با خدا اعلام جنگ كرده‌اند.