دولت سیزدهم در حوزه اقتصادی نتوانسته آنگونه که وعده کرده بود عمل کند؛ عملکرد ۲۱ ماهه دولت و آماری که بر جای گذاشته، دال بر اثبات این موضوع است و همین امر موجب فشار معیشتی و نارضایتی بخش عمدهای از مردم شده اما به موازات معضلات اقتصادی، دولت در حوزه دیپلماسی موفقیتهای قابلتوجهی داشته است.
حل و فصل پروندههای اقتصادی مورد اختلاف با همسایگان، تقویت ارتباط با کشورهای منطقه، تعمیق روابط با قدرت نوظهوری چون چین و اتخاذ رویکرد مبتنی بر عقلانیت در مواجهه با غرب و توافق برجام، بخشی از این موفقیتهای قابل ذکر دولت سیزدهم به شمار میروند.
احیای روابط با عربستان و امارات، توافق قریبالوقوع با مصر، حل اختلاف گازی با ترکمنستان، عمیقتر کردن ارتباط با کشورهای تاجیکستان و ارمنستان، امضای توافقنامه امنیتی با عراق و حتی تلاش در جهت بهبود رابطه با کشورهای شرق آسیا چون اندونزی، گوشهای از کارنامه دولت است که از تغییر رویکردهای گذشته و قدمبرداشتن در مسیر صحیح حکایت میکند.
حتی در پرونده برجام هم تا کنون سعی شده به هر قیمت به خواسته غرب تن داده نشود و شاهد مثال این گزاره، عدم توافق در اواخر تابستان سال گذشته است؛ زمانی که غرب از احیای برجام سخن میگفت و ایران روی مواضع اصولی خود از جمله لزوم خاتمه و بستهشدن پرونده ادعاهای نادرست آژانس انرژیاتمی پافشاری میکرد و دیدیم که در ادامه هم با ملتهبشدن خیابانها و تصور نادرست آمریکاییها بر قرار گرفتن ایران در موضع ضعف و نیاز مبرم به برجام، باز هم به خواستههای آنان تن داده نشد و در حال حاضر به نقطهای رسیدیم که غرب با بازگشت از مواضع خصمانه ماههای گذشته خود مبنی بر اولولیتنداشتن دیپلماسی با ایران، از لزوم تعامل و مذاکره سخن میگوید.
هر چند از نگاه مدافعان دولت قبل و طرفداران برجام، این رویکرد دولت سیزدهم به منافعملی ضرر وارد کرده ولی واقعیت آن است که آنچه که به منافع کشور خدشه وارد میکند، هواخواهی از هر توافقی و به هر قیمت ممکن است. این رویکرد است که کشور را به توافق وابسته و باعث قرار گرفتن در موضع ضعف و قبول خواستههای طرف مقابل میشود؛ مثل برجام که بر مبنای ایده «هر توافقی، بهتر از عدم توافق است» شکل گرفت و تبعات آن را از جمله خروج بدونهزینه ایالاتمتحده و ضرر و زیانی که ایران متحمل شد، به وضوح دیدیم.
هر چند با وجود رویکرد ستودنی دولت در حوزه دیپلماسی، ضعفهای اساسی هم به چشم میخورد؛ از جمله مسئله جمهوریآذربایجان که تا کنون پاسخ درستی به آن داده نشده و تاخیر در حل و فصل مشکلات موجود، آن را به یک معضل امنیتی تبدیل میکند.
فراتر از این مسائل و با وجود عملکرد مناسب و متوازن، باید دید که نتایج این دیپلماسی قابل توجه، تا چه اندازه در زندگی روزمره مردم قابل مشاهده خواهد بود. اگر قرار باشد که تعمیق ارتباط با همسایگان و تقویت مناسبات اقتصادی و به تبع آن افزایش درآمد کشور منجر به منفعت صاحبانسرمایه و طبقات بالای جامعه شده و توده مردم از برکات این ارتباط بینصیب بمانند، تمام این دستاوردها بر باد خواهد رفت. دولتسیزدهم مدنظر داشته باشد که میوه دیپلماسی باید در سفره قاطبه مردم قابل مشاهده باشد.