به گزارش ایرنا، نحوه مواجهه حکومت پهلوی با مخالفان و زندانیان سیاسی برای کسانی که آن دوران را درک نکردهاند، بخشی از فضای سیاسی آن دوران را ترسیم میکند؛ دورانی که حکومت، زندانیان سیاسی را هم رده با تروریست ها قلمداد و حتی آنها را انکار می کرد.
نگاهی به خاطرات فعالان سیاسی آن زمان و نیز متن های به جای مانده از روزنامه های آن دوران، نمای نزدیک تری را پیش روی خوانندگان می گذارد؛ برای نمونه می توان به مصاحبه محمدرضا پهلوی با تلویزیون ان.بی.سی آمریکا در اردیبهشت سال ۱۳۵۴ اشاره کرد که در روزنامه اطلاعات نیز بازتاب یافت؛ او در این برنامه که به طور زنده پخش شد، در خصوص اتهامات مطبوعات آمریکا به رژیم پهلوی در مورد وضعیت زندانیان سیاسی در ایران اینگونه پاسخ می دهد:
«این اتهامات فقط در مطبوعات آمریکا درج نمیشود، بلکه در بسیاری جاهای دیگر نیز به چشم میخورد. مسلماً برای من پاسخ دادن به این اتهام آسان است و میتوانم بگویم که این اتهامات صرفاً تبلیغات کمونیستی است که به گوش برخی از مردم رسیده و یا چاپ شده است. اولاً حتی سه هزار زندانی سیاسی هم در ایران وجود ندارد و در واقع این عده را هم نمیتوان زندانی سیاسی به شمار آورد، زیرا همه آنها تروریست هستند[!]. آنها علناً میگویند که مارکسیست هستند. برخی از آنها میگویند مارکسیستهای اسلامی هستند. بنابراین میتوانید حدس بزنید چگونه افرادی هستند...»
البته روزنامه اطلاعات آن زمان اینگونه تیتر انتخاب می کند: «شاه: جز تروریست ها و مارکسیست ها در ایران زندانی سیاسی نداریم»
دو سال بعد و در آبان ۱۳۵۶ که سفر رسمی شاه و فرح به آمریکا رقم خورد، ورق برگشت؛ نشریه پیام دانشجو درباره این سفر چنین می نویسد: «همزمان با ورود شاه به کاخ سفید، تظاهرات چندین هزار نفرهای توسط دانشجویان ایرانی علیه رژیم شاه در جلوی کاخ سفید برپا شد. بر طبق گزارش مطبوعات آمریکا، این وسیعترین تظاهراتی است که پس از تظاهرات علیه جنگ ویتنام در واشنگتن اتفاق افتاد. بر طبق گزارش همین مطبوعات وسعت تظاهرات علیه شاه بین ۲ تا ۵ هزار تخمین زده شده است. دانشجویان ایرانی که اغلب برای جلوگیری از شناسایی ساواک ماسک به صورت داشتند، برای اعتراض به استبداد خونین شاه و حمایت دولت آمریکا از رژیم شاه از نقاط مختلف آمریکا در واشنگتن تجمع کرده بودند. گروههای مختلف دانشجویی در این تظاهرات با شعارهایی از قبیل «شاه قاتل است، مرگ بر شاه» و با تکرار این شعارها به زبان انگلیسی و فارسی مخالفت خود را با رژیم شاه اعلام میداشتند. در دست عدهای نیز پلاکاردهایی در اعتراض به خفقان سیاسی در ایران و وجود ۱۰۰ هزار زندانی سیاسی در سیاهچالهای شاه دیده میشد.»
سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که در گفتگوی روز اول بین شاه و کارتر، مسأله حقوق بشر در ایران «پیش کشیده نشد». همین سخنگو در مورد ملاقات روز دوم گفت که شاه دارد «در حمایت از این ایدهآل[حقوق بشر]» قدمهایی برمیدارد. و البته هیچ اشارهای به نحوه این «حمایت» نشد. موقعی که خبرنگاران از سخنگوی کاخ سفید پرسیدند که آیا کارتر از پیشرفت امر حقوق بشر در ایران راضی است، وی فقط به گفتن این نکته اکتفا کرد که «ما همیشه سعی کردهایم که از قضاوت همهجانبه در مورد هر کشوری خودداری کنیم.»
این موضوع از نگاه مطبوعات آن زمان فراموش نشد و در مصاحبه ای که اردشیر زاهدی سفیر ایران در آمریکا که سوم دی ماه ۱۳۵۶ در مجله خواندنیها به نقل از روزنامه آیندگان منتشر شد، بار دیگر بازتاب یافت؛ زاهدی در پاسخ به یکی از خبرنگاران که درباره ماهیت تظاهرکنندگان[=ایرانیان مقیم آمریکا] پرسیده بود، با اشاره به اثرات انقلاب شاه و مردم[=انقلاب سفید] و کوشش ارتجاع سرخ و سیاه برای خنثیکردن اثر این انقلاب گفت: «این عده از خائنان، از آزادی در آمریکا سوءاستفاده میکنند...».
زاهدی همچنین در مصاحبهای با خبرنگاران در واشنگتن درباره زندانیان سیاسی ایران توضیح داد:«این عده روی هم بیش از ۲۲۰۰ نفر نیست، ولی استفاده از عبارت «زندانیان سیاسی» درباره آنها صحیح نیست، چرا که بیشتر آنها تروریست هستند[!] و ما هیچگاه اجازه نخواهیم داد که در ایران قانون جنگل برقرار شود.»
نگاه زندانیان سیاسی آن دوران نیز به نحوه رفتار و مواجهه حکومت با آنان قابل تامل است؛ مرتضی نبوی از زندانیان سیاسی آن دوران در بیان خاطرات خود می گوید: «وقتی مرا در کمیته مشترک، شکنجه میکردند، بازجو با صدای بلند میخندید و میگفت "اینها میخواهند حکومت تشکیل بدهند" این حرف برای آنها خندهدار بود.»
انور خامهای از زندانیان سیاسی دوران پهلوی و از اعضای گروه ۵۳ نفر که از بنیانگذاران حزب توده نیز محسوب می شود، در خاطرات خود از زندانهای دوران ستمشاهی، مطالبی بیان می کند که در تناقض با قرائت رسمی آن دوران درباره زندانیان سیاسی است و بر این نکته تاکید دارد که با تشکیل اداره سیاسی در شهربانی، زندانیان مطبوعاتی و سیاسی تفکیک شدند؛ یعنی حکومت قبول داشت که زندانی سیاسی وجود دارد.
به گفته خامهای، «پیش از سطنت رضاشاه و اوایل سلطنت او، زندانیان مطبوعاتی و سیاسی در شهربانی که بعدها به اداره سیاسی تبدیل شد نگهداری میشدند. محل آن هم ضلع غربی میدان توپخانه بود و بعد از این که شهربانی را ساختند، آن جا شد اداره سیاسی».
او می گوید: «در زندان قصر ما را شکنجه نمیکردند. فقط زمانی که ما در زندان اداره سیاسی، یعنی همان جایی که الان موزه شده، به عنوان متهم تحت بازجویی بودیم شکنجه میشدیم. خود من هم آن جا مفصل کتک خوردم...»
مخفیکاری و انکار زندان سیاسی در حکومت ستمشاهی پهلوی دیری نپایید و در سال ۱۳۵۶ و با اوج گیری نهضت انقلاب اسلامی، شاه مجبور شد برای خوشایند رئیس جمهور آمریکا برگ دیگری از تزویر خود آشکار کند.
در تحقیقی که هدایتالله بهبودی درباره «زمینه های قیام ۱۹ دی» نگاشته شده، آمده است: «سفر جیمی کارتر، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، به ایران نزدیک بود. محمدرضا پهلوی برای استقبال از کارتر پیامهای ریز و درشتی فرستاد. به دستور او ۲۱ زندانی سیاسی در سالروز جهانی اعلامیه حقوق بشر آزاد شدند. در همان روز، ۲۰ آذر ۱۳۵۶، شاه در پیامی ابراز داشت که ایران سهم خود را در اجرای اعلامیه حقوق بشر به انجام رسانده است. پیام درشت او، محاکمه و اعدام سرلشکر احمد مقربی، جاسوس اتحاد جماهیر شوروی، شش روز مانده به ورود کارتر، بود.»
اما تعداد زندانیان سیاسی پیش از انقلاب چند نفر بود؟ موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی در گزارشی در این خصوص می نویسد: در دوران پهلوی، خفقان به حدی زیاد بود که حتی مهمترین هم پیمانان شاه هم مجبور به اعتراف دراین باره می شدند؛ برای مثال جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق آمریکا، در خاطراتش نوشته است: «در دوران شاه، حداقل ۲۵هزار زندانی سیاسی در ایران وجود داشت.» ( کتاب خاطرات دو سفیر نوشته ویلیام سولیوان و آنتونی پارسونز).
فرد هالیدی در کتاب دیکتاتوری و توسعه سرمایه داری در ایران نوشته است: «در سال ۱۳۵۴ تعداد زندانیان سیاسی در ایران را بین ۲۵ هزار تا ۱۰۰هزار نفر اعلام می کنند.»
بر اساس تحقیقی که موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در این زمینه انجام داده، بازه زمانی زمستان ۱۳۵۵ تا سقوط رژیم شاهنشاهی که با دوره ریاست جمهوری جیمی کارتر دموکرات و تاکید او بر آزادی ملت ها و گسترش حقوق بشر، شاه را مجبور کرد تا برای آنکه همچنان آمریکا را در صف حامی اصلی خود نگه دارد، از برخی مواضع خود عقب نشینی کند؛ برای مثال ۱۲ بهمن ۱۳۵۵ روزنامه ها از ممنوعیت شکنجه در ایران خبر دادند و دو روز بعد خبرها از باز بودن زندانها برای دیدار افراد بیطرف حکایت داشتند. علاوه بر این طی سال ۵۶ تعداد ۵۶۱ زندانی سیاسی آزاد شدند و سازمانهای بینالمللی ناظر بر حقوق بشر پس از سالها انتظار راهی ایران شدند.
