بحران آفرینی جدید آمریکا در خلیج فارس؟

محمدرضا یزدی زاده، گروه سیاسی الف،   4011110034 ۱۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

بهره پرداختی دولت آمریکا در سال ۲۰۲۲ به بیش از ۸۵۳ میلیارد دلار رسید که این رقم بزرگتر از بودجه نظامی متورم شده آمریکا در سال ۲۰۲۳ بزرگتر است.

بحران آفرینی جدید آمریکا در خلیج فارس؟

بدهی دولت آمریکا بعنوان بزرگترین بدهکار دنیا به 31 هزار میلیارد دلار رسیده که 2/1 برابر حجم کل اقتصاد آمریکاست .( کل بدهی در اقتصاد آمریکا به 94 هزار میلیارد دلار رسیده که 6/3 برابر حجم کل اقتصاد آمریکاست . این حجم بدهی بیش از دوبرابر کل ثروت ملی آمریکاست در حالیکه بخش قابل توجه ثروت ملی آمریکا ، موهومی ، غیرواقعی و ناشی از قیمت گذاری های غیر واقعی برندها و شرکت های بورسی است .)
کسری تراز تجاری آمریکا به رقم 1،216 هزار میلیارد دلار رسیده ( که یک سوم آن مربوط به تجارت با چین است ). کسری بودجه دولت به رقم 1،567 هزار میلیارد دلار رسیده که در حدود 34 درصد بودجه دولت است .

دولت آمریکا طی چهار دهه گذشته برای رفع حباب تورمی ( و نیز برای چپاوول ثروت دنیا ) به جای استفاده از سیاست های پولی و افزایش نرخ بهره ، که بدلیل بدهی زیاد دولت ، بیشترین هزینه را به دولت آمریکا وارد میکرد ، با استفاده از ایجاد بحران های سیاسی ، نظامی و اقتصادی ، به اهداف خود رسیده است . در حالیکه در شرایط کنونی علیرغم برنامه ریزی برای ایجاد بزرگترین بحران ها ( جنگ اوکراین و قربانی کردن متحدان اروپایی خود و تحریک چین برای ورود به جنگ و قربانی شدن تایوان ) موفق نشد که بحران اقتصادی خود را برطرف کند. آمریکا ناچار به استفاده از ابزار مهلک افزایش نرخ بهره شد . نرخ بهره به بالاترین حد در چند دهه گذشته رسیده و فدرال رزرو ، افزایش یک چهارم درصدی بیشتری را برای هفته آینده اعلام کرده است . ادامه وضع موجود ، با توجه به شرایط فوق الذکر اقتصادی در آمریکا ، این کشور را بسمت تورم رکودی و بحرانی به مراتب وسیع تر و بزرگتر از بحران 1929 میرساند. بحرانی که مارپیچ سقوط آن در کاهش ارزش و پذیرش بین المللی دلار است و نه صرفا همانند بحران 1929 ، که یک بحران داخلی ، متاثر از کاهش تقاضای کل در اقتصاد آمریکا و تجمع سرمایه ها در قالب سرمایه های غیرمولدی چون طلا ، بروز کرد.

در چنین شرایطی وزیر خارجه دولت سعودی در حاشیه اجلاس داووس ، از آمادگی کشورش در فروش نفت با سایر ارزها ، خبر داد . همانطور که در مقاله مورخ 21/9/1401 با عنوان " آیا رفتار چین تغییر کرده است ؟ " پیش بینی کرده بودم ، مبادله نفت با یوآن و مواجه با پدیده پترو یوآن در مقابل پترو دلار ( که تنها پدیده ممکن برای تبدیل چین به اقتصاد اول دنیا و گذر از سد اقتصاد آمریکاست ) قطعا" از تفاهمات پنهان چین و عربستان است. بعبارت دیگر موضع گیری وزیر خارجه عربستان ، اقدامی برای علنی کردن یکی از بندهای پنهان تفاهم نامه این دو کشور است و نه یک مطلب جدید .

 به هرحال اهمیت موضوع برای آمریکا خصوصا در شرایط کنونی اقتصادی که از یکسو نیاز به حفظ شیشه عمر خود یعنی پذیرش جهانی دلار دارد و از سوی دیگر برای فائق آمدن به بحران اقتصادی خود ، نیازمند ایجاد یک جنگ و بحران بزرگ منطقه ایی در مرکز انرژی جهان است ، بسیار جدی است  . و بنظر میرسد  که عربستان بعنوان یک طرف این جنگ احتمالی از هم اکنون ، انتخاب شده است تا این دوست مطیع  قدیمی در نقش قربانی جدید آمریکا ، ظاهر شود.