چرا کتاب نمی خوانیم؟

گروه فرهنگی الف،   4010404106

رئیس بنیاد ایران‌شناسی گفت:بعد از ورود ایران به دوره سازندگی، معیشت و اقتصاد، بیش از پیش برای مردم در اولویت قرار گرفت. بعضی معضلات اقتصادی توده‌های مردم را با وضعیت اقتصادی به شدت درآمیخت و تب و تاب مطالعه پایین آمد.

چرا کتاب نمی خوانیم؟

محمدحسین رجبی دوانی رئیس بنیاد ایران‌شناسی در مورد فضای مطالعه و جایگاه آن در بین مردم کشور به خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس گفت: یک اصل وجود دارد و آن این است که برای پیشرفت در هر زمینه‌ای باید ابتدای امر احساس نیاز به آن وجود داشته باشد و اهمیت آن برای مردم شکل بگیرد. وقتی احساس نیاز نسبت به موضوعی نباشد بالطبع پویایی لازم هم به وجود نمی‌آید و رشد و نمو خاصی را در آن حیطه شاهد نخواهیم بود. در ایام منتهی به انقلاب و اوایل پیروزی نهضت اسلامی، با توجه به تحولات فکری و اندیشه‌ای که در کشور به وجود آمد، مردم خود احساس نیاز به مطالعه و کتاب داشتند.

باید احساس نیاز به مطالعه پدید آید

وی افزود: وقتی چپ‌های مارکسیست و دیگر گروه‌های فکری دست به انتشار عقاید و دیدگاه‌های خود زدند، مردم چاره کار را در این دیدند که با مطالعه و ارتقای دانستنی‌ها به یک تقابل فکری وارد شوند. استقبال از آثار متفکرینی نظیر شهید مطهری دقیقاً در همین راستا بود. وقتی این احساس نیاز در بین مردم آن زمان شکل گرفت، شاهد آن بودیم که فضای مطالعه و کتابخوانی در کشور بسیار جدی، عمیق و کاربردی بود. در برهه‌ای از زمان که جمعیت کشوری نصف جمعیت حال‌‌حاضر را هم نداشت، شمارگان تیراژ آثار فکری و اندیشه‌ای حداقل۱۰ هزار نسخه بود. این به خوبی نشان می‌دهد که با توجه به میزان جمعیت آن دوره ترغیب به سمت کتب آن هم آثاری با رنگ و بوی فکری تا چه اندازه بالا بود. 

تولید اندیشه به فکر آسوده نیاز دارد

این مورخ و تاریخ‌پژوه در ادامه بیان کرد: متأسفانه بعد از جنگ و ورود ایران به دوره موسوم به سازندگی، بیش از پیش برای مردم معیشت و اقتصاد در اولویت قرار گرفت. بعضی معضلات اقتصادی توده‌های مردم را با وضعیت اقتصادی به شدت درآمیخت و تب و تاب مطالعه در این گیرودار پایین آمد. زمانی که انرژی‌ها چند برابر بخواهد صرف درآمدزایی و تأمین بایسته‌های معیشتی بشود، سایر مسائل به حاشیه خواهند رفت. به عقیده من، تولید اندیشه خیال راحت و فکر آسوده می‌خواهد بالاخص در زمان کنونی. وقتی یک فرهیخته جامعه بسان یک استاد دانشگاه، قرار باشد برای تأمین معیشت خود چند نوبت کار کند، طبیعی است که کیفیت تولید علم و فعالیت پژوهشی از سوی او کم شود و چنگی به دل نزند. با نگاهی به سایر کشورهای جهان درخواهیم یافت که تولید علم و اندیشه بیش‌تر از سوی کسانی است که در وضعیت رفاهی بهتری قرار دارند. وقتی ذهن آسوده باشد راه کشف مجهولات برایش هموارتر خواهد بود. پس تا زمانی که معیشت سامان نیابد و وضع اقتصادی در وضع نامطلوب خود باشد، نباید انتظار تولید علم داشت. 

رمان خوب است، اما چه رمانی؟

رجبی دوانی در ادامه در مورد رمان‌زدگی موجود در کشور بیان داشت: رمان اگر بر مبنای فکر و اندیشه‌ای نوشته شده باشد و با فطرت آدمی سازگار باشد، می‌تواند در ارتقای معنوی شخص و بالا بردن سطح دانسته‌های او اثرگذاری ژرفی داشته باشد. اگر بتوان از طریق مطالعه رمان برخی مفاهیمی چون اهمیت عدالت، مبارزه با ظلم، وحدت و... را به مخاطب انتقال داد، توانسته‌ایم از این بستر بهره لازم را ببریم؛ اما در مقابل اگر رمان حقیقتاً چیزی برای مخاطب نداشته باشد، جز مشتی کلمه و جمله، این ضرر است و چه بسا این کلمات او را به انحراف بکشانند؛ به هرحال باید پذیرفت بنا به آنچه که اهل فن می‌گویند اکثر آثار موجود در بازار در طیف رمان، از همین آثار زرد و بی‌محتوا هستند.