گروه تعاملی الف - امجد برزنجی:
در گوشه و کنار نقاط مرفهنشین کشور کثیری از تابلوهای وکلای دادگستری نمایان است که میتواند بیانگر تفاوت معنی دار درآمد این عزیزان به نسبت سایر همترازان علمی باشد و شاید برای من و شما جای سوال بود این ثروتها از کجا آمده است؟ ایا انحصاری وجود دارد؟ پس چرا دهها هزار فارغ التحصیل حقوق بیکارند اما این افراد ثروتمند؟ یکی از مسئولان ارشد کانون وکلا در مناظره تلویزیونی صراحتا به انحصار در این زمینه اشاره کرد اما انحصار ناشی از قانون خواننده گرامی آیا این انحصار نباید شکسته می شد؟
خوشبختانه قانونی قدیمی و ناکارآمد با قانون تسهیل مجوزهای کسب و کار منسوخ شد که در آن افرادی برای آزمون وکالت تعیین ظرفیت میکردند که یا وکیل فعلی بودند و یا وکیل آتی که از کانونها پروانه وکالت میگرفتند لذا هیچ منطقی در تعیین ظرفیت وجود نداشت مثلا وقتی تعداد شرکت کنندگان آزمون وکالت حدود بیست هزار نفر بود حدود 4000 نفرکارآموز در سال توسط دو مرکز تربیت وکیل جذب میشد بعدها احتمال تعارض منافع سبب شد همین افراد در سال 95 در حالی که تعداد شرکت کنندگان در همین آزمون بالای شصت هزار نفر بود تعداد پذیرفته شدگان 1500 نفرشود کسی نپرسید که کسانی که از هر 5 نفر داوطلب یکنفر وکیل شدند با کسانی که از هر 40 نفر داوطلب یک نفر وکیل میشدند چه تفاوتی داشتند؟ آیا میتوان گفت قبولشدگان سری اول باسواد محسوب و سری دوم که به دلیل ظرفیت محدود وکیل نمی شدند بیسواد و درمانده وکالت و جان و مال و ناموس مردم با وکیل شدن آنها به خطر می افتاد؟
سوالی مهم در ادامه طرح میشود که آیا این نحوه جذب وکیل احتمال ندارد ناشی از همراهی وکلای فعلی و آتی با هم نباشد و تعارض منافع در آن به چشم نخورد اینجا بود که در سال 95 صدای اعتراض حقوقدانان بلند شد و مسئولان شنیدند و شنیدند تا عمل کردند و در نهایت آنچه که لازم بود تبدیل به قانون شد. اکنون مسولان کانون پاسخ دهند مگر شان شما از دبیران محترم کشور بالاتر است که عزیزان فرهنگی حاضر نشدند مانع تدریس خصوصی هزاران مدرس خصوصی شوند که درآمدشان از مردم است اما وکلا به چشم خود میدیدند که دهها هزار فارغ التحصیل حقوق در کشورند بیکارند و از سر ناچاری به اشتغال در رشته های غیر مرتبط با رشته تحصیلی میپردازند اما حتی حق یک مشاوره حقوقی ارزان به مردم را از آنان در جامه قانون سلب کردید و نگذاشتید حتی انها وکیل پایه 3 شوند تا به تدریج در طول تجربه کاری وکیل پایه یک شده و عملا این فارغ التحصیلان را به جای فرصت تهدید تلقی کردید؟
جالب است مسئولان کانون فارغ التحصیل حقوق بیکار را به کار در رشتههای غیر مرتبط وادار میکردند تا مزاحم مشاغل آزاد دیگر شوند اما حق نداشتند در رشته اصلی خود به نرخ ارزان کار کنند تا مردم به اختیار تشخیص دهند که به چه وکیلی مراجعه کنند نتیجه این شد بعضی از وکلا حتی بعد دو یا چند سال وکالت دهها برابر یک دبیر با بالای بیست سال سابقه کار درآمد داشته و فخر میفروختند که غیر مستقیم بیانگر این بود که ما قشر برتریم در صورتیکه این برتری ناشی از چیزی نبود جز انحصار در جامه قانون اکنون که با رهنمودهای مقام معظم رهبری بر اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی تحریمهای داخلی دارد به حداقل میرسد اکنون صدایی از افکار انحصاری بلند است که اسمان به زمین امد و جان و مال و ناموس مردم به خطر افتاده اما این را به صراحت نمیگویند که درد اصلی کم شدن درامد است مسئولان کانون وکلا لطفا پاسخ دهید چرا در سایر مشاغل از مزایای بازار رقابتی کامل استفاده میکنید یعنی چرا موقعی که به نفعتان است سوار اسنپ میشوید یا مدرس خصوصی غیر دبیر برای فرزندتان انتخاب میکنید یا در جایی خرید میکنید که در بازار رقابتی کامل بهترین و با کیفیت ترین خدمات را با نرخ ارزان ارایه میدهد.
اینجاست که باید منویات مقام معظم رهبری در اجرای سیاستهای اصل 44 قانون اساسی را هزاران بار تحسین کرد که با رهنمود خود زمینه ساز تصویب قانون تسهیل مجوزهای کسب و کار شدند همچنین باید تقدیر و تشکر کرد از طراح این قانون و نمایندگان گرانقدر مجلس و اعضای شورای محترم نگهبان و حامیان این قانون که تسلیم لابی قدرتمندانی که فقط مانده بود با موکتهای مجلس لابی کنند تا این طرح به قانون تبدیل نشود و برای انان آرزوی سلامتی نمود چرا که تا زمانی که تحریمهای داخلی به حداقل نرسد کشور ما در مبارزه با تحریم خارجی موفق عمل نخواهد کرد.