ما و هژمونی قشری‌گرائی در سیاست‌ورزی مدرن

گروه تعاملی الف،   4001218009
ما و هژمونی قشری‌گرائی در سیاست‌ورزی مدرن

گروه تعاملی الف - میثم محمودیان:

جنگ‌ها، نزاع‌ها، رفت و آمدهای دیپلماتیک، نشست‌های چند جانبه، قطعنامه‌ها، اخبار، رویدادها و... مجموعه‌ای بزرگ از داده‌های اولیه آماده قضاوت و تجزیه و تحلیل در اختیارمان قرار می‌دهد. اگر از حسن تصادف داده‌پرداز خیلی خوبی باشیم و متن دقیقی از سیاست در اختیارمان باشد و ذهنی آماده و تفکری سیال برای پذیرش رخدادها داشته باشیم فهم این کنش ها و تبیین مصادیق کار چندان دشواری نخواهد بود.

سیاست آنجا، گنگ، پیچیده و نامفهوم و آلوده به تناقض می‌شود که با داده‌های حداقلی و ذهنی خام به جنگ شناختی با آن برویم. و یا بدون هیچ تمرین مناسبی در حوزه سیاست و با نیم هضم انبوهی از داده‌های خام به مقام مسئله شناسی رسیده و با رویکردی صفر و یکی به تحلیل دنیای تودرتوی سیاست بنشینیم. لذا  همه چیز سیاه و سفید می‌شود. عده‌ای به چپ غش می‌کنند، معدودی به راست وقایع یا بر علیه ما می‌شود یا بر له و منافع ملی اولویتش را برای ما از دست می‌دهد.

اقتصاد، فرهنگ، هنر، معیشت، ورزش و جامعه ما سیاست زده شده و هم فهمی و مدارا به نقطه‌ای کور و بدون بازگشت تبدیل خواهد شد. در این چنین شرایطی است که کوچکترین رخداد سیاسی نیز اثرات منفی اش را بر سر سفره مردم دور دست‌ترین مناطق کشور برجای می‌گذارد. فرهنگ ابزار سیاست و هنر صحنه عقده گشائی بازیگران سیاسی خواهد شد. این روال تا زمانیکه ما اصرار بر بزرگی و حقانیت تفکر خودمان داشته باشیم و از همه محیط های پیرامونمان غیریت زدائی کرده و حاضر به گفتگو حتی بر سر مسائل روترین و روزمره مان هم نباشیم ادامه خواهد داشت.

در همین دنیای محدود راحت می‌توان فهمید چرا: جنگ در فلسطین و سوریه و افغانستان برای عده‌ای از ما مسئله و جنگ اوکراین برای معدودی دیگر مایه دغدغه و نگرانی است. ما خیلی عمیق در دوگانه‌های سیاست غرق شده‌ایم. تصور ما از منافع ملی برگرفته از دانش حداقلی‌مان است. چون نفهمیده‌ایم، خواندن چند مقاله نه سواد می‌آورد نه فهم! فقط بر آتش ظاهر بینی و قشری گرائی ما می‌دمد. برای توضیح این کوته بینی باید صحبت را کوتاه کرد و چاره‌ای مفصل به حال اندیشه و تفکرمان کنیم.