از خرمشهر تا کی اف!

مهدی نورمحمدزاده،   4001211059 ۳۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۷ تکراری یا غیرقابل انتشار
از خرمشهر تا کی اف!

بعد یک ماه مقاومت پر حماسه و جانانه، خرمشهر در آستانه سقوط قرار گرفته و به دستور فرماندهان جنگ، تخلیه شهر آغاز شده بود. مدافعان خونین شهر که ترکیبی از رزمندگان بومی منطقه و واحدهای اعزامی از دیگر شهرها و استانها بودند، هنوز باور نمی کردند که شهر در حال سقوط است و باید عقب بکشند! از بچه های خرمشهر هیچ کس حاضر به عقب نشینی نمی شد، تا وقتی که دستور مستقیم «جهان آرا» برای عقب نشینی فوری رسید و همه یقین کردند دیگر راهی برای نجات خرمشهر نمانده است! که اگر کورسوی امیدی هم مانده بود، غیرت جهان آرا اجازه نمی داد شهر را تحویل دشمن بدهند!

مدافعان ترک و لر و فارس و عرب، با چشمهای خیس و محض خاطر دستور جهان آرا، سنگرها را خالی کردند و سوار ماشین ها شدند. بعضی ها را به زور سوار کردند، رگ غیرتشان بیرون زده بود و چشم هایشان به خون نشسته بود، انگار تحمل این حجم رنج و شکست را نداشتند!

«سیده زهرا حسینی» در کتاب «دا»، در حال و هوای آن روز تلخ، از رزمنده غیوری روایت کرده است که بعد تلاش برای سوار کردن همه بازماندگان، خودش حاضر به عقب نشینی نشد و در برابر قسم و التماس و گریه دوستان، تیربارش را وسط خیابان گذاشت و از پشت تیربار فقط یک جمله گفت: «من شهرم را دست دشمن نمی دهم!»

بالاخره آخرین ماشین حرکت می کند و زهرا حسینی همراه دیگر رزمندگان، از پشت پرده اشک به تماشای مردی می نشیند که به تنهایی و فقط با یک تیربار به استقبال دشمن متجاوز می رود که لااقل تا او نفس می کشد و زنده است، مبادا ناموس شهر زیر قدمهای نحس دشمن بیفتد!

تویوتایی پر از رزمندگان خسته و زخمی که از مردی تنها و ایستاده پشت تیربار دور می شود، این قاب قهرمانی سالهاست همراه من است و همیشه با مرور آن رنگ و لعاب خیلی از تصاویر و چهره ها برایم بی رنگ شده است. اهل سیاست نیستم و کاری به تنوع دیدگاههای داخلی در مورد جنگ اوکراین ندارم، اما بالاخره ایستادگی نسبی رییس جمهور اوکراین و حضورش در پایتخت، در قیاس با امثال «اشرف غنی» جای تمجید و احترام دارد.

فقط ای کاش دوستان رسانه ای و فعالان فضای مجازی این احترام و تمجید را تا سطح قهرمان سازی برای مردم ایران بالا نبرند! برای ملت افتخارآفرین و تاریخ پرحماسه ایران زمین، نه «کی اف» خرمشهر است و نه «زلنسکی» کلاه خود به سر، قهرمان مقاومت و شجاعت!

هر تحلیل و نظری داریم ارائه دهیم و استدلال کنیم، اما تراز قهرمانی این ملت شجاع را که مزین به نام ستارخان و جهان آرا و باکری و سلیمانی است، آنقدر پایین نکشیم که تصویر یک سیاستمدار سلبریتی پرخطا چون زلنسکی که کلاه خود آمریکایی سرش گذاشته اند، بخواهد زیر سایه درد تحریم و مکر رسانه، کلاه سرمان بگذارد!

در جغرافیایی که سیزده ساله اش حسین فهمیده است و سی ساله اش مهدی باکری و شصت ساله اش قاسم سلیمانی، استخدام واژه قهرمان دقت بیشتری لازم دارد! فراموش نکنیم اینجا ایران است و مهد دلیران!