چرا «جمهوری اسلامی» همیشه از خودش عقب است !

محسن سلگی، گروه سیاسی الف،   4001026119 ۷۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۵ تکراری یا غیرقابل انتشار
چرا «جمهوری اسلامی» همیشه از خودش عقب است !

جایگاه ولایت فقیه به عنوان امتداد نبوت و امامت، سبب می شود توقعات خاص و بی نظیر از نظام اسلامی شکل بگیرد و در نتیجه، خطاهای نظام بزرگ تر از خطاهای سایر سیستم های سیاسی در دنیا دیده شود. در سوی مقابل، موفقیت ها و کارهای بزرگ نظام بسیار کوچک تر از واقعیت آن دیده می شود. به بیان گزیده گویانه، جمهوری اسلامی ایران همیشه از خودش عقب است و این گزاره حتی در صورت رفاه عمومی و چشم گیر همه مردم پابر جا است، تا چه رسد به زمان کنونی که مشکلات ناشی از ناکارامدی در مدیریت و ساختارهای غلط اجرایی مردم را آزرده است. طبیعتا ما در اینجا در آستانه سالگردپیروزی انقلاب اسلامی در مقام بحث و نظر درباره نظریه برآمده از آن هستیم نه واقعیت های موجود جامعه.

وقتی ولی فقیه نائب امام زمان (عج) است و وقتی یک پایه مشروعیت او، الهی است و پایه دیگر رضایت مردم، توقعات حداکثری و استثنایی نسبت به نظام اسلامی گریزناپذیر است. هیچ کجای عالم حکومتی خود را توامان به دیانت و رضایت مردم وابسته نکرده است. بنابراین می توان و باید تهدیدهای موجود در این موقعیت خطیر را نیز در نظر گرفت. هرچند فرصت های آن بیشتر است . ضمن آنکه ولایت فقیه به عنوان یک ایده، نظام معانی و مفاهیم و نیز یک نظام سیاسی و رهبری عینی  مزایای معنوی و مادی بی نظیری برای مردم کشورمان به ارمغان آورده است. در حالی که بسیاری در غرب از تنهایی، بی مرجعیتی و بی اقتداری، مرگ قهرمان و ارزش های انسجام بخش و وحدت آفرین انسانی و اجتماعی داد سخن و فغان سر می دهند، در ایران هنوز این ارزش ها از حیات برخوردار است و حیات بخشی می کند.

همچنین ولی فقیه الگو و تجسمی از همدردی برای مردم است که در هیچ کجای جهان نمونه و مشابهی ندارد. ساده زیستی ولی فقیه به عنوان یک ساده زیستی ذاتی است که حتی اگر همه مردم کشور ثروتمند و مرفه بودند، او نباید دست از ساده زیستی بر دارد.  شیوه زندگی او بدل به سنگ محک و معیاری برای  زندگی سایر مقامات شده است و همین امر نیز در مورد سایر مدیرانی که به این مهم بی توجه اند به نارضایتی مردم انجامیده است چراکه مردم انتظار حداکثری دارند که مابقی مدیران و صاحب منصبان نیز ساده زیست باشند واین توقع، موفقیت را دیریاب تر و رضایت را دشوارتر می کند.

جامعیت و توانایی ایشان که در میان رهبران سیاسی دنیا و مقامات رسمی عالم نیز کم نظیر است خود عاملی برای توقع حداکثری است. همین عامل را نیز باید به عنوان موفقیت نظام اسلامی و انقلاب اسلامی در نظر گرفت. نظامی که  اقتدار و امنیت را به ارمغان آورده و  استقلال سیاسی  را در اوج بنمایش گذاشته و قابلیت تربیت انسانهایی بزرگ را در دل خود دارد .
از این رو باید پرسید کدام نظام سیاسی در دنیا، کدام سیستم معانی، کدام مکتب جز انقلاب اسلامی می تواند شخصیتی چون سردار شهید قاسم سلیمانی را بسازد؟ کدام سیستم معانی توانسته چنین امنیت بی نظیر و رکورد تعداد انتخابات ها را رقم بزند؟