جريان تحريف حقايق انقلاب پس از 8 سال وادادگي در برابر آمريكا و دادن امتيازات يكطرفه به دشمن و رسيدن به توافق بدون دستاورد، در آستانه مذاكرات هستهاي با انتشار بيانيهاي اعلام كرده است؛ «ما نگران روند سياست خارجي و ديپلماسي هستهاي هستيم.»
جرياني كه نام خود را «جبهه اصلاحات ايران» نهاده است در خدمت ديپلماسي خارجي كاخ سفيد در يك بيانيه هفتبندي بدعهدي آمريكا و فريبخوردن خودشان در مذاكرات برجام را به حساب منتقدين سياستهاي خسارتبار سياست خارجي در 8 سال گذشته فاكتور كردهاند و وقيحانه تدابير عقلاني و انقلابي براي استيفاي حقوق ملت را تخطئه ميكنند!
اين جماعت 8 سال مقدرات كشور را در دست داشتند همه نوع اختيار را در مذاكرات هستهاي به دست آوردند. عليرغم شروط رهبري، مجلس و شوراي امنيت ملي پاي ورقهاي را امضا كردند كه خاصيتي جز امتيازدادن و چشمپوشي از امتياز گرفتن نداشت.
دستاورد آنها در سياست خارجي، افزايش شكاف طبقاتي در داخل و كشاندن ميليونها نفر از طبقه متوسط به زير خط فقر و 10 برابر كردن قيمت دلار و كوچككردن هرچه بيشتر سفره مردم بود. حالا سربرآوردند و با بيحيايي فرياد كي بود كي بود من نبودم سر ميدهند و شكست خود در مذاكرات را به حساب جريان انقلابي كشور گذاشتند، بدون هيچ دليل و سندي ،حقيقت خصومتورزي آمريكا و بدعهدي استكبار جهاني را لاپوشاني ميكنند.
جريان تحريف اساسا براي لغو تحريمها موضوعيتي قائل نيستند . منطق آنها امتيازدادن تا مرز تسليم است كه در ايام حاكميت خود در دولت يازدهم و دوازدهم به آن عمل كردند.
آنها در بيانيه سراسر تحريفآميز خود با زبان بيزباني ميگويند، دستاورد تقريبا هيچ مهم نيست مهم اين است كه توافق كنيم ولو چيزي گيرمان نيايد.جريان تحريف نميخواهد مردم بدانند آن طرف ميز مذاكره چه ميگذرد و دشمن چه چيزي را از ما طلب ميكند. مذاكرات را سرّي اعلام كردند تا مردم نفهمند اصل حرف دشمن چيست؟
ميگويند؛ سياستي كه پرونده ايران را به شوراي امنيت كشانده و تحريمها را به كشور تحميل كرده معلول «مواضع انقلابي» است.اصلا حسابي براي خصومتورزي دشمن با ملت ايران طي 50 سال گذشته باز نكردهاند. همچنان در زمين دشمن توپ ميزنند!
بيدستاوردي خود را طي 8 سال مذاكره بينتيجه براي جريان رقيب فاكتور ميكنند بدعهدي، خيانت و خباثت دشمن را ناديده ميگيرند.
توانمندي كشور را در بعد نظامي براي حفظ امنيت ملي تخطئه ميكنند و نواميس كشور و مردم را درمعرض تهديد دشمن قرار ميدهند و همچنان در حال بَزَككردن دشمن هستند. از عربدهكشي دشمن در منطقه و كشتارهاي بيحد وحصر آنان و جنگهاي بيپايان در پديداري داعش، القاعده و گروههاي تروريستي كه جان و مال و ناموس كشور را تهديد ميكنند، حرفي نميزنند. اما تلاش جوانان و مسئولان دلسوز كشور را در رسيدن به «بازدارندگي» دشمن از شرارت و نيز رسيدن به توانايي «اقدام متقابل» را تخطئه ميكنند.
حرف اول و آخر آنها در اين بيانيه آن است كه ؛ آمريكا به برجام برگردد آنهم نه با لغو تحريمها!! تا ثابت كنند دولت گذشته در رسيدن به دستاورد تقريبا هيچ محق بوده است و چارهاي جز اين نيست. درحقيقت خطوط اين بيانيه در انديشكدههاي آمريكايي براي تضمين منافع آمريكا در ايران و منطقه طراحي و توسط اين جريان به عنوان و امضاي «جبهه اصلاحات ايران» بازنشر شده است.
هيچ كلمهاي در اين بيانيه ناظر به حفظ حقوق ملت ايران نيست تماما متضمن به رسميت شناختن منافع آمريكا و شرارت سه كشور اروپايي در ايران است.
يك كلمه هم در آخر اين نقد بد نيست خطاب به دولت در آستانه مذاكرات هستهاي گفته شود. حضرات ديپلماتهاي كشور حتما در كادري كه براي مذاكرات اعزام ميشود وزير اقتصاد و دارايي يا معاونت خزانهداري وزارت اقتصاد را همراه خود ببرند. بايد معلوم شود عدد خسارت محض در مذاكرات دولت گذشته دقيقا چه بوده است و امتيازات تلخي كه به دشمن دادند چه عدد و رقمي را نشان ميدهد. اصلا محاسبهاي درميزان دادهها و ستاندهها دارند. عدد آن بايد دقيق مشخص شود تا معلوم گردد اصلا مذاكرات ميتواند سودمند باشد؟ براي هر مذاكرهاي اگر محاسبه نشود به لحاظ مادي و معنوي چه چيزي گيرمان ميآيد، افتادن در چاهي است كه دولت يازدهم و دوازدهم افتاد و تمام سرمايه اجتماعي خود را به باد داد.
دولت سيزدهم نبايد در سياهچالهاي سقوط كند كه بيرون آمدن از آن محال باشد.