بانی و مبانی جديد در مذاكرات!

محمدکاظم انبارلویی،   4000530074 ۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
بانی و مبانی جديد در مذاكرات!


يك وقتی به بهانه‌اي زنده‌ياد حبیب الله عسكراولادي نقل مي‌كرد در ايام آغاز نهضت اسلامي وقتي رژيم شاه امام (ره) را گرفته و به زندان انداختند در خواب ديدم در بازار آهنگرها مي‌رفتم ، در كوچه محمد صراف، ديدم آيت الله خوانساري در كنار كوچه نشسته است، چشم او نمي‌بيند رفتم جلو عرض ادب كردم، گفتم: حضرت آیت الله فرمايشي دارند؟ او فرمود : برو منزل ما يك عصايي براي من بياور تا از اينجا بلند شوم!

رفتم منزل ايشان در زدم خانمي آمد، گفتم : حضرت آيت الله فرمودند عصايي مي‌خواهند، او رفت يك زنبيل پر از عصا آورد. ديدم اغلب كج و معوج و شكسته است. جست‌وجو كردم يك عصاي سالم درآوردم و نزد آيت‌الله بردم و گفتم : «اين عصاي محكمي است.»

فردای آن روز با آيت‌الله فلسفي ملاقات داشتم. قبل از طرح مسائل به او گفتم: من چنين خوابی ديدم. او گفت: اين خواب بسيار مهم است ، فوری برو پيش آيت الله خوانساری خواب را دقيق از اول تا آخر تعريف كن! بعد به او بگو تفسير آقاي فلسفي اين است كه اين واسطه‌هايي كه براي شاه مي‌‌فرستي براي آزادي آقاي خميني همه كج و معوج هستند كاري از دستشان برنمي‌آيد. يك آدم محكم و قرص بفرست! پيش آيت‌الله خوانساري رفتم و خواب را تعريف كردم و پيام آقاي فلسفي را نيز دادم . ايشان يك تأمل كرد و گفت : عجب خوابي ديدي! به آقاي فلسفي بگویيد شما درست مي‌گویيد. دو روز بعد بيا تا جواب خوابت را بگيري.

آن زمان وزير دربار قدس نجفي، اهل خوانسار بود.آيت الله خوانساري گفت : نجفي را خواستم با او صحبت كردم و گفتم برو به شاه بگو مسئله مردم و آقاي خميني جدی است، او بايد آزاد شود . او هم پيغام را به شاه داد. قرار است عيد آقاي خميني آزاد شود اما شرط گذاشتند كه آقاي خميني كاري نكند ، همين طور هم شد. ما هم رفتيم دنبال جشن استقبال از امام و ... .

*****************8
حكايت ما در مذاكرات هسته‌اي بي‌شباهت به تعبير و تفسير خواب آقاي عسكراولادي نيست. اين واسطه‌هايي كه طي 20 سال گذشته در مذاكرات با آمريكا و اروپا در پيدا و پنهان دست اندركار بودند، كاري از دستشان ساخته نبود ، ملت ما را به مقصد نرساندند. به همین دليل نه‌تنها خصومت آمريكا با ملت را كاهش ندادند نه‌تنها تحريم‌ها را فرو نكاهيدند بلكه بر قد و قواره و حجم تحريم‌ها افزودند بايد يك آدم محكم و قرص به قول آقاي فلسفي بفرستند كار را تمام كنند، با زبان خود آمريكايي‌ها صحبت كنند. زبان آمريكايي‌ها و اروپايي‌ها «لاتين» نيست، «لاتي» است! ما با يك مشت اراذل و اوباش و لات و حقه‌باز در آن سوي ميز مذاكرات روبه‌رو هستيم. به همين دليل متن مذاكرات محرمانه است چون قابل انتشار بود مردم مي‌فهميدند با چه کسانی روبه‌رو هستند؛ زور مي‌گويند! بي‌ربط حرف مي‌زنند! بي‌مدرك تهمت مي‌زنند! براساس آن تهمت براي خودشان حقوق تعريف مي‌كنند، بي‌وقفه ما را به قمه‌كشي تهديد مي‌كنند!

ما 20 سال يك عده ديپلمات را راهي اروپا و آمريكا كرديم در حالي كه طرف درنهايت خشونت دست به ترور زد، دو تا جنگ نرم رو كرد، در تدارك تجهيز تروريست‌هاي داعش قصد براندازي خونين جمهوري اسلامي و تغيير جغرافياي سياسي و نظامي منطقه بود و ظالمانه تحريم‌ها را به ملت ايران تحميل مي‌كرد و وجوه ملت ايران را برخلاف همه حق و حقوق بين‌الملل بلوكه و مصادره مي‌كرد . ما با لبخند به استقبال آن‌ها مي‌رفتيم و گويي هيچ اتفاقي نيفتاده به بحث و گفت‌وگو با اشرار جهاني مي‌پرداختيم.
هيئت ديپلماتيك ما با شرورترين دشمنان ملت طوري گفت‌وگو مي‌كردند كه گويي يك اختلاف پسرخاله و دخترخاله را دارند حل و فصل مي‌كنند، بعد از هر نشستي با لبخندي بر لب به استقبال رسانه‌هاي خبري مي‌رفتند و مرتب وعده‌ اصلاح و به نتيجه رسيدن مذاكرات را مي‌دادند در حالي كه هيچ افق روشني از به نتيجه رسيدن مذاكرات وجود نداشت.
20 سال گفت‌وگوي بي‌حاصل با آمريكا و اروپا حاصلش اين شد، «اعتماد به غرب جواب نمي‌دهد» چون حاصلي جز خسارت محض ندارد! چون مشكل آن‌ها با ما ريشه‌اي است تا ريشه ملت را برنَكَننَد ول‌كن ماجرا نيستند.
دولت جديد بايد لحن ديپلماسي خود را با غرب تغيير دهد. سخنان محكم و متقن رئيسي در مراسم تحليف يك گام نزديك شدن به چنين لحني است، آن‌جا كه گفت :

1- ظلم و جنايت چه در قلب اروپا و آمريكا باشد چه در آفريقا و چه در يمن و سوريه و فلسطين، ما در كنار مظلوم خواهيم بود.
2- پيام رأي مردم ايران در حماسه 28 خرداد 1400 استقلال طلبي و مقاومت در مقابل زياده‌خواهي چند قدرت مستكبر و ظالم است.
3- مردم امروز از ما مي‌خواهند مدافع حقوق انسان‌ها در عالم باشیم و به ظلم و بي‌عدالتي و تبعيض در هيچ كجاي دنيا راضي نشویم.
4- ما مدافع واقعي حقوق بشر هستيم و سكوت در برابر ظلم و جنايت و تجاوز به حقوق انسان‌هاي بي‌گناه و بي‌دفاع را قبول نداريم.
5- تحريم‌ها عليه ملت ايران بايد لغو شود، هر طرح ديپلماتيك كه اين هدف را محقق كند مورد حمايت ماست.
6- سياست فشار و تحريم موجب انصراف ملت ايران از پيگيري حقوق قانوني خود ازجمله حق توسعه نخواهد شد.
7- قدرت جمهوري اسلامي صرفا براي مقابله با تهديد قدرت‌هاي سلطه‌گر و ظالم به كار گرفته مي‌شود ، دست دوستي و برادري به سوي همه كشورها به خصوص همسايگان دراز مي‌كنيم.

هفت گام فوق منطبق با ديپلماسي خارجي ما و تعيين‌كننده تكليف ما با اشرار جهاني است. باب گفت‌وگو هميشه باز بوده است. اما در اين دوره بايد باب فريب و نيرنگ و توطئه و بدعهدي بسته باشد.
متأسفانه ديپلمات‌هاي ما تلقين مي‌كردند كه شما دو راه داريد يا «جنگ» يا «گفت‌وگو»! يك مقدار جلو رفتند به آن‌ها گفتند يا «جنگ» يا «توافق» ! بعد از بدعهدي و نقض عهد هم پيام فرستادند، بقيه بساط هسته‌اي خود را جمع كنيد آماده گفت‌وگوهاي تودرتوي منطقه‌اي ، موشكي و حقوق بشري باشيد!

آمريكايي‌ها پس از سقوط داعش ، زدن پهپاد پيشرفته آن‌ها در خليج فارس و نيز حمله قهرمانانه به عين‌الاسد فاش ساختند نه تنها اهل جنگ نيستند بلكه به شدت از آن هراس دارند. دليل محكم آن هم عدم پاسخگويي آن‌ها در جنگ سخت و نيمه سختي بود كه به آن اشارت رفت و دليل آشكار ديگر آن هم فرار از افغانستان و تدارك فرار قطره‌چكاني از عراق است. شهيد سليماني قبل از شهادت همزمان با تهديد ترامپ او را به مبارزه دعوت كرد و رجز «ما ملت امام حسينيم» را خواند. امروز آن ها شاهد آن هستند حملات به كاروان‌هاي آمريكايي در منطقه به‌ويژه در عراق 50 درصد افزايش يافته است.

برگرديم به تعبير جديدي از خواب آقاي عسكراولادي! اگر مي‌خواهيم مذاكرات به نتيجه برسد بايد كل ‌باني و مباني مذاكرات تغيير كند؛

اولا ديپلمات هاي شجاع و باهوش و آشنا به تحولات جديد منطقه و جهان را راهي مذاكرات كنيم كه خشم و كينه انقلابي خود را نسبت به جنايات آمريكا حفظ كرده باشند ، به خود اجازه ندهند در طول مذاكرات و بعد ازآن حتي در صورت توافق، يك لبخند به اين اشرار بزنند.

ثانيا : براساس تئوري غلط و غيرواقعي و موهوم يا جنگ يا توافق راهي مذاكرات نشوند. فرار مفتضحانه آمريكا از افغانستان نشان داد از هژموني آمريكا در منطقه چيزي جز يك شبح خيالي در ذهن برخي ديپلمات‌ها باقی نمانده است.آن طرف ميز اصلا اراده‌اي براي جنگ وجود ندارد، اگر اراده‌اي وجود داشته باشد اين طرف ميز است و ما در وجود چنين اراده‌اي ترديد نكنيم.

نتيجه مذاكرات بايد پايان تحريم‌ها و بهانه‌جويي‌هاي غرب و زياده‌خواهي‌هاي آنان باشد و هيچ قيد و بندي را براي پيشرفت در حوزه هسته‌اي را نپذيريم.
ثالثا : تعامل با جهان را بدون آمريكا و سه كشور شرور آمريكايي پيش ببريم ، روي روابط راهبردي با چين و روسيه و همسايگان ديوار به ديوار ايران حساب باز كنيم.

حضرت علي (ع) هر پيروزي را در گرو دورانديشي مي‌داند. ما در اين 20 سال به‌ويژه در دوره خاتمي و روحاني در مذاكرات با غرب دورانديشي نكرديم و فرصت‌هاي زيادي را از دست داديم. تيم مذاكره كننده ترسيدند و ترساندند و در چاه ويل اعتماد به غرب افتادند . در حالي كه در اين دوران آن‌ها از ما و قدرت ملت ما مي‌ترسيدند به رهنمودهاي امام و رهبري در مورد ذات آمريكا و ماهيت خصومت‌ورزي آن‌ها توجه نكرديم اين غائله بايد در يك نقطه ختم شود و ديگر با عصاهاي كج و معوج نمي‌توان اين مسير را طي كرد . يك منطق حاج قاسمي بايد به فرآيند گفت‌وگو با غرب حاكم باشد بدون اين منطق علمي و عملي يك قدم هم نمي‌توانيم به جلو برداريم.