... از طلا بودن پشیمان گشته ایم!

گروه سیاسی الف،   4000510051 ۴۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
... از طلا بودن پشیمان گشته ایم!

آخرین نشست هیئت دولت روز یکشنبه 10 مردادماه برگزار شد. قرار است مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، روز دوازدهم و تحلیف ایشان در تاریخ پانزدهم مردادماه برگزار شود.

دولت روحانی در سال 1392 با شعار چرخیدن هم‌زمان چرخ سانتریفیوژها و چرخ کارخانه‌ها به‌عنوان نمادهای صنعت هسته‌ای و اقتصاد کشور به پیروزی رسید.

در سال 1396 نیز با شعار رفع تمامی تحریم‌ها توانست رقبای خود را شکست دهد و دوباره سکان قوه مجریه کشور را به دست گیرد؛ اما فردا با انبوهی از وعده‌های محقق نشده دولت «تدبیر و امید» به پایان می‌رسد.

 البته هرگز نمی‌توان از تأثیر عواملی مانند بدعهدی آمریکا، مصائب جنگ اقتصادی غرب و بیماری کرونا در ایجاد وضعیت فعلی غفلت کرد اما می‌باید سهم مهمی نیز برای سوءتدبیرها و ناکارآمدی‌ها کنار گذاشت. بااین‌وجود مقامات دولتی همیشه تلاش داشته‌اند آن دو عامل را در ایجاد وضعیت کنونی برجسته سازند.

حسن روحانی روز چهارشنبه نهم تیرماه دراین‌باره گفته بود: «دو عامل اصلی باعث شد در این چند سال مردم در رنج و مشقت فوق‌العاده قرار گیرند؛ یک عامل جنگ اقتصادی و یک عامل کرونا بود... این دو ویروس را کنار بزنیم، با آثار این دو ویروس، آن‌وقت به اقتصاد ایران نگاه کنیم و محاسبه کنیم که الآن کجا بودیم».

باوجود اظهارات رئیس‌جمهور، بسنده کردن به دو عامل کرونا و تحریم‌ها به معنای این است که دولت با حداکثر توان و قدرت خود نقش‌آفرینی داشته است، درصورتی‌که به اذعان بسیاری از کارشناسان مستقل، دولت در صورت هماهنگی، تأکید بر توانمندی‌ها و منابع داخلی، داشتن برنامه‌های جایگزین و ... می‌توانست گام بهتر و بیشتری در مدیریت امور بردارد.

فراتر از این موضوع، بعضاً در توصیف دولت تدبیر و امید از عبارات و واژگان اغراق‌آمیز نیز استفاده می‌شود که اخیراً با غلظت و تأکید بیشتری بکار گرفته می‌شوند. درواقع دولت دوازدهم در حالی به پایان خود نزدیک می‌شود که در روزها و ماه‌های اخیر بارها مقامات آن به تعریف و تمجید از عملکردش (به عبارتی بهتر کارنامه خودشان) پرداخته‌اند. این ستایش‌های مبالغه‌آمیز گاهی تا بدان حد می‌رسید که حتی موجبات تعجب همگان را فراهم می‌آورد و این بحث پیش می‌آید که گویی اصلاً دولتمردان در شرایط و فضایی دیگر زیست می‌کنند یا اینکه معیارهای ارزیابی‌شان کاملاً با دیگران متفاوت است.

به‌عنوان‌مثال علی ربیعی، سخنگوی دولت در نشست خبری روز سه‌شنبه 18 خردادماه درباره عملکرد اقتصادی دولت گفته بود: «علیرغم همه تنگناها و محدودیت‌ها، دولت تدبیر و امید موفق شد طی سال‌های 93 تا 96، یکی از دوران طلایی اقتصاد ایران در نیم‌قرن اخیر را رقم بزند». اظهاراتی که یادآور آن مثل معروف است :

از طلا بودن پشیمان گشته ایم

مرحمت فرموده ما را مس کنید!

بخشی از صحبت‌های حسن روحانی در روز یکشنبه دهم مردادماه نیز در ارتباط با همین موضوع بود اگرچه ایشان تلاش کرد منتقدان را صرفاً به سازمان صداوسیما تقلیل دهد.

روحانی در هشتاد و هشتمین و آخرین برنامه افتتاح طرح‌ها با عنوان دولت تدبیر و امید برای جهش تولید گفت: «وقتی من تعریف می‌کنم تلویزیون در خبر می‌گوید رئیس‌جمهوری از دولت خودش تعریف کرد. این‌طور نیست من از دولت خودم تعریف نمی‌کنم بلکه از ملت خودم می‌کنم. همه کار را ملت ایران انجام دادند. ما برای مردم مسبب‌الاسباب و خادم هستیم. ما کار بزرگی ما انجام نمی‌دهیم بلکه کار بزرگ را مردم، جوانان و مهندسین ما انجام می‌دهند».

باوجود چنین سخنانی باید بیان داشت بهترین ارزیابی توسط مردم و در کف جامعه صورت می‌گیرد و هرگز برای مردم صداوسیما، روزنامه کیهان یا خبرگزاری فلان و بهمان ملاک نیست بلکه سنجش آن‌ها بر اساس واقعیات و سفره خودشان است.

 با این توضیحات باید گفت دولت دوازدهم در حالی به پایان می‌رسد که وضعیت شاخص‌های اقتصادی در شرایط بسیار نامناسبی قرار دارد، بسیاری از بازارها دچار آشفتگی جدی شده و فشارهای سختی به مردم علی الخصوص اقشار ضعیف تر وارد می شود. در هفته های اخیر نیز مردم در شهرهای مختلف نارضایتی خود را بروز داده بودند. بنابراین با این شرایط باید گفت دولت آینده میراث دار وضعیت نامناسبی است که ضرورت دارد برای کاهش مشکلات و سروسامان دادن به شرایط تلاش مضاعفی داشته باشد.