آخرين گزارش برجامي ظريف به مجلس حاوي حقايق تلخي است كه خسارت محض از 20 سال گفتوگو با آمريكا از زمان دولت خاتمي تاكنون و بهويژه دردولت روحاني كه عمدتا يك تيم آنرا هدايت ميكرد، را فرياد ميزند.
گزارش نهايي نشان ميدهد هيچ تحريمي و هيچ تهديدي از سوي دشمن طي اين سالها لغو يا برداشته نشده است اگر هم به يك متن توافق رسيده سخن از تعليق آنهم روي كاغذ است.
مذاكرهكنندگان در طول عمر دولت يازدهم و دوازدهم حتي لغو يك تحريم را نميتوانند آدرس بدهند. براي نقد گزارش آخر وزير خارجه به مجلس كافي است پيوستهاي آنرا كه حاوي نامههاي اعتراضآميز ظريف به مقامات آمريكايي و اروپايي و نيز شوراي امنيت سازمان ملل نوشته شده به دقت خواند كه جمع خبري نه تحليلي اين پيوستها فرياد ميزند مذاكرات با دستاورد نه تقريبا هيچ بلكه تحقيقا «هيچ» بوده است. اگر انجام تعهدات يكسويه برجامي دولت روحاني در توقف برخي فعاليتهاي هستهاي و انهدام غنيسازي 20 درصد و فروكاستن تعداد سانتريفيوژها در اندازه حفظ دكوراسيون تأسيسات هستهاي را به آن دستاورد هيچ اضافه كنيم، با نتايج «خسارت محض» روبهرو ميشويم.
اكنون مثل روز روشن است كه هدف آمريكا از 20 سال مذاكره بدون دادن حتي يك امتياز و بدون برداشتن حتي يك تحريم، اين بوده است كه مهلتي بگيرد ، تا توطئههايي كه در «سيا» ، «پنتاگون» ، «وزارت خارجه» و «وزارت خزانهداري آمريكا» در براندازي نرم عليه ملت ايران طراحي ميشود عملياتي گردد.
آنها زمان براي كنترل و مهار روزافزون قدرت ايران در منطقه و از همه مهمتر جلوگيري از تعميق مردمسالاري ديني در جمهوري اسلامي را ميخواستند و اين زمان در اختيار آنها با مذاكرات تودرتو نهاده شد اما به نتيجهاي نرسيدند.
پيوستهاي بيستودومين گزارش ظريف به مجلس در حقيقت پاسخهاي مستندي به ادعاهاي بياساسي است كه هر از چندي خود وي و رئيسجمهور محترم در مورد دستاوردهاي برجام مطرح ميكنند. اي كاش رئيسجمهور محترم پيوست 259 صفحهاي گزارش آخر رئيس ديپلماسي خارجي خود را ميخواند و ديگر ادعاهايي از اين قبيل كه روزهاي آخر مسئوليت خود مطرح ميكنند را تكرار نميكرد.
حتي خود آقاي ظريف بعيد ميدانم گزارشي كه به مجلس داده است خودش يك بار دقيق خوانده باشد، چون ادعاهاي صدر آن و اعترافات ذيل آن مبني بر ناكامي و دسترسي به اهداف، همخواني ندارد.
آمريكاييها معتقدند جلوگيري از توانمندي هستهاي يك جزء از راهبرد براندازي و مقابله با نفوذ و جلوگيري از توسعه توانمنديهاي نظامي ايران بهويژه در حوزه پيشرفتهاي موشكي و پهپادي است. لذا هيچوقت به فكر لغو و حتي تعليق تحريمها نبودند. آنها كه از بيرون نظارهگر گفتوگوها بودند خوب مي فهميدند ، من نميدانم آنهايي كه در درون اين گفتوگوها سلوك ديپلماتيك داشتند چگونه آنرا درك نميكردند.
نتايج مذاكرات وين آنهم در روزهاي آخر عمر دولت اين واقعيت را فرياد ميزند. آقاي روحاني چيزي را كه در برجام با امضاي 6 قدرت جهاني 6 سال پيش به دست نياورده است را ميخواهد ظرف چند هفته آخر عمر دولت با دادن امتيازات جديد و بدون انجام هيچ وعده عملي به دست آورد؟!
زورگويي و بدعهدي آمريكاييها هيچگاه اجازه نميدهد رؤياي توافق و بهتر بگوييم سراب رسيدن به لغو تحريمها تعبير شود.
تكرار ادعاهاي واهي برداشتن تحريمها و اگر اينطور نبود آنطور ميشد با مفاد گزارش آخر آقاي ظريف به مجلس بهويژه مستنداتي كه ارائه داده است، نميخواند.
آقاي روحاني روز يكشنبه گذشته در نشست مجمع عمومي بانك مركزي گفته است: «مصوبه مجلس دست و پاي ما را در مذاكرات بست. ما پايان 99 توافق كرده بوديم اگر اين مصوبه مجلس نبود تحريمي وجود نداشت!» بيانصافي در اين اظهارنظر موج ميزند. گفتوگوهاي وين تنها با سرمايه اصلي مصوبه مجلس كه حاوي مطالبات واقعي مردم براي لغو تحريمها بود شكل گرفت. بيخبري بهويژه در مورد پيوستها و مستندات نشان ميدهد رئيس جمهور محترم در روزهاي آخر نميخواهد به ناكامي خود در ديپلماسي خارجي و نرم كردن دل آمريكاييها براي دست برداشتن از خصومت با ملت ايران، اعتراف كند و رسما از ملت ايران عذرخواهي كند. او پس از پايان دوره مأموريت خود فرصت دارد اين متون را مطالعه كند و ببيند كارنامه سياست خارجي او چيست و دولت جديد براي جبران خسارتهاي آن چه تلاشهاي طاقتفرسايي را بايد تحمل كند.