به گزارش الف، دکتر وفیق ابراهیم تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقاله ای در روزنامه البناء لبنان نوشت که فرسایش رقبای بینالمللی اهداف ژئوپلتیک و نظامی و اقتصادی است که آمریکاییها به همراه بخش قابل توجهی از دوستان اروپایی شان به دنبال آن هستند، چرا که معتقدند شکست حاضران در جنگهای مستقیم به معنی از بین رفتن اعتبار تسلیحات آنها و تزلزل اقتصادی و افول سیاسی دولتهای مورد تایید آنها است.
بر اساس این گزارش به نظر میرسد دولت جدید آمریکا به ریاست جو بایدن گزینه بازی با کشورهای متعدد و وارد کردن آنها در تنشها و مشکلات مختلف برای مهار شکستهای خود و ایجاد سازماندهی اقتصادی و نفوذ سیاسی و نظامی در این کشورها را در دستور کار خود قرار داده است. این موضوع به صورت آشکار در کشور افغانستان و در پی خروج نیروهای آمریکایی از این کشور بعد از دو دهه کاملا مشخص است.
به نوشته البنا در شرق سوریه نیز که نیروهای آمریکایی با حضور تعدادی از متحدان اروپایی و نیروهای وابسته به داعش و گروه های تحت امر ترکیه حضور دارند، این موضوع مشخص است. علاوه بر اینکه در این کشور برخی از گروههای تروریستی نیز فعالیت میکنند که با دلارهای نفتی عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس فعال هستند و برخی از این گروه ها نیز از سوی رژیم اسرائیل آموزش میبینند. به این ترتیب میتوان گفت در کشور سوریه دهها کشور و گروه تروریستی فعال هستند و به مبارزات خود ادامه میدهند، در حالی که تنها دولت سوریه است که حق انحصاری حفظ تمامیت ارضی این کشور و مبارزات مسلحانه در آن را در اختیار دارد.
به نوشته این تحلیلگر مسائل بینالمللی، در این زمینه نباید تحولات و درگیریهای گسترده در قاره آفریقا به ویژه رقابتهای به وجود آمده در خصوص سد النهضة را از نظر پنهان داشت که به سمت جنگ بین اتیوپی از یک طرف و مصر و سودان از طرف دیگر پیش میرود. علاوه بر اینکه دهها کشور آفریقایی و خاورمیانه ای نیز در سکوت رسمی روسیه و آمریکا آمادگی ورود به این جنگ را دارند.
البناء می افزاید احتمال بروز جنگ های مشابه دیگر در زمینه منابع آبی نیز بخشی از این راهبردها است. اینها تنها بخشی از توطئه های آمریکا در ایجاد سناریوهای جدید جنگی است که منافع سیاسی و اقتصادی آن در فروش تسلیحات و مهمات که به جیب آمریکاییها خواهد رفت را تأمین می کند.
ابراهیم میافزاید که در این زمینه نباید جنگ یمن را نیز فراموش کرد که آمریکا با سوء استفاده از وحشت سعودی ها نسبت به قدرت و استقلال یمن و نیاز اماراتیها به سردمداری در منطقه خلیج فارس، این کشورها را وارد جنگی چند سال در منطقه کرد که هزینه این جنگ به فقر و فلاکت کشاندن یمنیها بود. جنگی که برخی دیگر از طرفهای منطقه ای بدون این که مداخله مخفیانه آمریکا در این روند را فراموش کنند، وارد آن شدند.
این مقاله در پایان تاکید میکند که به نظر می رسد آمریکا به دنبال به فرسایش کشاندن امکانات و پتانسیل های این کشورها است تا این طرفها در مراحل آینده نیازمندیهای خود را از خود آمریکاییها و یا نهایتاً از دوستان اروپایی این کشور تامین کنند. از سوی دیگر کاخ سفید تنها به دنبال کسب منافع مستقیم مالی از جنگ یمن نیست، بلکه بیش از این موضوع، تلاش دارد که کنترل این کشور را در اختیار بگیرد تا به این ترتیب مهمترین خط اقتصادی مشرف بر عبور و مرور ۲۵ درصد از اقتصاد جهانی را تحت کنترل خود داشته باشد و جزایر سقطری و تنگه باب المندب و ایلات و دیگر شریانهای راهبردی و حیاتی منطقه تا کانال سوئز را زیر سلطه خود نگه دارد.
به نوشته ابراهیم حال باید دید چه زمانی اراده بین المللی از زیر هیمنه اقتصادی و سیاسی و نظامی آمریکاییها آزاد میشود و به این جنگها که تنها در راستای منافع آمریکا است، پایان داده میشود.