به یک ویترین زیبا بسنده نکنید...

گروه سیاسی الف،   4000412009 ۱۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
به یک ویترین زیبا بسنده نکنید...

  بر اساس اظهارات چهره های مختلف  سیاسی، طی روزهای گذشته از سوی دفتر رییس جمهور منتخب با طیف ها و چهره های گوناگونی از جمله حتی برخی منتقدان داخلی نظام تماس هایی گرفته شده و از آن ها خواسته شده که مجموعه نظرات و پیشنهاداتشان را به آقای رییسی ارایه کنند. 

همچنین رییس جدید قوه قضاییه نیز  با همین مشی از چهره های مختلف سیاسی و رسانه ای برای ارایه نظراتشان مشورت خواسته است. 

به این اقدام دو نوع نگاه می توان داشت. اول؛ از آنجا که هر دو رییس دو قوه در ابتدای مسوولیت خطیر خود قرار دارند بنا بر روال متعارف و متناسب با فرهنگ « تعارف» ما ایرانیان در روزهای نخست ( و شاید روال مرسوم همه مدیران ارشد در آغاز کار)  به توصیه مشاوران یا صلاحدید خود اقدام به ارسال چنین تقاضاهایی می کنند چرا که چنین کاری تصویری از  مشورت پذیری و روحیه تعامل را به نمایش می گذارد که حتی اگر به هیچ کاری نیاید دستکم  ویترین زیبایی است.

دوم؛ این اقدام کاملا هدفمند و حساب شده و با برنامه برای استفاده موثر از نظرات مختلف در بهبود و اصلاح مدیریت کلان کشور صورت گرفته است .

 متاسفانه تجربه های پیشین از سال های طولانی گذشته  و اقدامات مشابه، دستکم در برخورد نخست با خبر این اقدام،  نتیجه ای جز تایید نگاه اول نداشته است. یعنی این بار نیز احتمالا در روزهای نخست چنین تماس هایی از سوی دفتر روسای دو قوه با افراد مختلف گرفته می شود اما نهایتا نتیجه ای از آن حاصل نخواهد شد.

با این حال می توان این نگاه را تغییر داد و از برخورد نمایشی و تعارف آلود با این پیشنهادات فراتر رفت و برنامه ای جدی برای تجزیه و تحلیل آنها و عملیاتی کردن پیشنهادات سودمند طراحی کرد.

لازمه تغییر نگاه یاد شده در درجه نخست استمرار و حفظ این رابطه و مشورت مستمر قبل از هر اقدام مهم و تصمیم گیری کلان است. 

واقعیت این است که مدیران ارشد هر کشوری به واسطه درگیر شدن با موضوعات مختلف از جنبه های مختلف و محدود شدن روابطشان به افرادی خاص، به طور طبیعی گاه ناتوان از تشخیص حساسیت ها و اولویت های جامعه می شوند و اگر ابتکارات شخصی و  روحیه فردی خود آن ها در شکستن این دایره محدود در میان نباشد طبیعت کارشان آنان را به فکر و عمل و تصمیم سازی در همان مختصات محدود سوق می دهد. 

نمونه بسیار گویای این امر در ماجرای تصمیم بنزینی در سال 98 رخ داد. نه سران سه قوه و نه مجریان ارشد این تصمیم به ذهنشان هم خطور نمی کرد که چنین جلسه ای چنان پیامدی داشته باشد. در حالی که اگر پیش از اتخاذ این تصمیم یا دستکم پیش از اجرا از مشورت های لازم بهره گرفته می شد چنین هزینه سنگینی بر کشور وارد نمی شد. 

مجموعه ای از افراد کاردان، قابل اعتماد، بی غرض و دلسوز کشور با سلایق گوناگون سیاسی در حوزه های مختلف می توانند به صورت دایم قبل از هر گونه تصمیم سازی مهم و اجرای آن محل مشورت و مراجعه مدیران ارشد کشور باشند. این مجموعه باید خارج از دایره مشاوران مرسوم این مدیران و با مشخصه هایی کاملا متفاوت از آن ها باشند تا حضورشان نمونه قابل اتکایی از «جامعه» گسترده بیرون از مناسبات این مدیران باشد. 

با در پیش گرفتن چنین جدیتی در مشاوره و نظرخواهی می توان امید داشت که کالایی ویترینی تبدیل به ابزاری بسیار موثر و سودمند در مدیریت کلان کشور شود. ابزاری که در شرایط امروز کشور بسیار لازم و ضروری است. چنین باد.