گم شدن اخلاق در بازار سیاست...

محسن سلگی،   4000402034 ۴۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
گم شدن اخلاق در بازار سیاست...

تخریب نامزدهای پیروزنشده و دولت فعلی دیگر به هیچ وجه قابل توجیه نیست. همچنانکه فرافکنی مشکلات توسط دولت روحانی به دولت قبل خود نه اخلاقی بود نه عاقلانه.

از ابتدا هم لازم بود برای حفظ اخلاق انسانی(جهانی)، اخلاق مذهبی(اسلام) و اخلاق سازمانی (جمهوری اسلامی)، همین کار را می کردیم. متاسفانه برخی بی انصافی های زیادی روا داشتند که از آن جمله می توان به حملات فراتر از عقلانیت جناب مهرعلیزاده و جناب همتی اشاره کرد. برخی حامیان نامزدها حتی حرمت لباس آقای روحانی را نگه نداشتند.

نباید روا داشت سیاست در ایران شخصی شود و افراد خلاف اخلاق، منطق و نظم نظام اسلامی و ساختار آن عمل کنند.

توهین به مقامات جمهوری اسلامی ایران از جمله رئیس جمهور فعلی یعنی آقای روحانی هم خلاف قانون است. می بایست احترام او را نگه داشت. هم بخاطر شخص او و هم بیش از این، برای تمامیت و حرمت نظام و جلوگیری از شخصی شدن قدرت. ضمن آنکه این رویه به نحو نفس الامری رعایت اخلاق هم هست.

رهبر حکیم انقلاب، رهبری را بسیار موفق به سمت نهادشدن پیش برد و تثبیت کرد و در این باره کار امام راحل را تحکیم نمود. یعنی حتی در این سطح نیز قدرت شخصی نیست، بلکه اخلاقی- الهی بوده و مکانیزم اجرای قانون اسلام و مصالح مردم است.

تخریب و تحقیر فاتحانه نامزدها و حامیان آنها تخفیف نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی است. امروز باید در عمل نشان داد که توهین به رقبای سیاسی مخصوص به نظامات غیرالهی است. به قول رهبر حکیم انقلاب، «جمهوری اسلامی، حرف دارد، منطق دارد...»

باید گفت فتح اخلاقی در آنجاست که رقیب را محترم بشماری. خود آیت الله رییسی توانست الگویی قابل قبول از اخلاق سیاسی و سیاست اخلاقی باشد.

لازم است بدانیم خدا فرصت ها را میان مردم می گرداند و این طبیعت حیات بشری هم هست (تلک الایام نداولها بین الناس) . 

 شخصی سازی قدرت و اخلاق

در بسیاری از کشورها توهین به مقامات جرم است . در انگلستان شهروندان می توانند در هایدپارک انواع توهین ها را نثار مقامات و حتی ملکه کنند اما اگر افراد وارد ساختار قدرت محلی شوند، با محدودیت های جدی مواجه می شوند و هر چقدر سطح قدرت و حساسیت آن بیشتر شود، محدودیت و ممنوعیت حتی انتقاد به دستگاه سلطنت و قدرت بیشتر می شود. برای همین ما هرگز شاهد آن نبوده این که نخست وزیر انگلستان در برابر ملکه چیزی بگوید. در حالی که در ایران جهت این محدودیت وارونه است؛ یعنی شخص هر چه ارتقاء مسئولیت می یابد، بیشتر قادر است ساختار را زیر سؤال ببرد. مصداق این مدعا، ساختارشکنی های روحانی و احمدی نژاد بود که وارد چالش با مبانی نظری انقلاب اسلامی شدند.

توهین به رییس جمهور مستقر یعنی آقای روحانی، و روسای جمهور پیشین چه در جریان رقابت ها و چه قبل آن و چه در جریان جشن های پیروزی نشان می دهد که هنوز برخی شخصی شدن قدرت و صدمات آن را درنیافته اند و نمی توانند با سیاست معقول و اخلاق نسبت مثبتی داشته باشند. به راستی امروز بیش از هر زمانی بی اخلاقی سیاسی با شخصی شدن قدرت و تک‌روی ها اقتران و مقارنه یافته است. در عوض، سیاست اخلاقی مانع و رادعی بر سر شخصی سازی قدرت و ادعاهای گزاف است.

لزوم رقابت اخلاقی

اگر رقیب را ذلیل کنی و دلیل ندانی، خود را ضعیف کرده ای. میدان رقابت و خود رقابت را تخفیف داده ای.

جمهوری اسلامی، ظلّ ظلیل دارد، یعنی سایه اش سایه سار است، مقتدر است. نباید کاری کنیم که دشمن بگوید رقابت عادلانه نبود، حریف ضعیف بود و نظیر اینها.

سوای انتقاداتی که به همتی وارد است، باید بگوییم او با یک منطق درست احراز صلاحیت شد و بیش از انتظار ظاهر شد. همانطور که رییسی و جلیلی و قاضی زاده و زاکانی بیش از انتظار ظاهر شدند و درخشیدند.

سخن آخر اینکه مهمترین پیروزی، پیروزی اخلاق است. اصولگرایان باید اخلاق را نشان دهند و رقیب را دشمن ندانند. دشمن حقیقی صهیونیسم بین الملل است. هر کس رأی داد و سبب شد کسی رای بدهد، دست کم در این اقدام خود مأجور است و دعا کنیم لطف خدا شامل حالش شود. همچنین باید توجه داشت که اگر حضور رقبا نباشد، شور انتخابات به سردی می گراید.

تکمله:

تعبیر شخصی سازی قدرت را با یک مثال روز روشن کنیم: اخیراً پاسخ منفی آیت الله رییسی به خبرنگاری که می پرسد در صورت برداشته شدن تحریم ها حاضرید با بایدن ملاقات کنید، بعضاً به عنوان یک پدیده  و کار بزرگ ارزیابی شده است. در حالی که این یک نظر و تصمیم شخصی نبود و همه باید مجری سیاست های  انقلاب اسلامی باشند. روحانی و هر رئیس جمهور دیگری هم اگر در شرایط امروز بود، نباید با قدرت به مثابه امری شخصی بر می خورد می کرد و در پاسخ به خبرنگار روسی همان را باید می گفت که رئیسی گفت . 

برای نهادینه شدن هرچه بیشتر نظام اسلامی می بایست رفته رفته از کمترین تجلیات شخصی بودن قدرت دور شویم. با پیروزی آقای رئیسی امیدوارم شاهد آن باشیم که هر چه درجه و حساسیت مسئولیت بالاتر برود، حفظ ساختار و ارزشهای انقلاب اسلامی، بیشتر شود.