میراث سمّیِ بنیامین نتانیاهو

جهان،   4000322037 ۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

پایگاه خبری "پراجکت سیندیکت" در گزارشی با تحلیل خروج بنیامین نتانیاهو از قدرت و همچنین میراث سیاسی او نوشت: «اسرائیل پس از ۱۲ سال حضور نتانیاهو در قدرت، بیش از هر زمانی از هم پاشیده شده تر است و شهروندان اسرائیلی نیز از اینکه تحت یک رژیم دموکراتیک و در عین حال یهودی زندگی کنند، شدیدا سرخورده و ناامید هستند.»

 میراث سمّیِ بنیامین نتانیاهو

به گزارش الف، پایگاه خبری "پراجکت سیندیکیت" در گزارشی ضمن پرداختن به خروج "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل از قدرت پس از گذشت 12 سال، میراث سیاسی برجامانده از سوی وی را سرشار از تنش و بحران، نفرت، و هرج و مرج توصیف کرد و اساسا نتانیاهو را سیاستمداری فرصت طلب ارزیابی کرد که برای ماندن در قدرت حاضر به انجام هر اقدامی بوده است. 

پراجکت سیندیکیت دراین رابطه می نویسد: «بنیامین نتانیاهو دیگر نخست وزیر اسرائیل نیست. در این نقطه باید این سوال را مطرح کرد که وی پس از 12 سال حضور در قدرت، چه کرده و چه میراثی را از خود برجا گذاشته است؟ نتانیاهو همواره سعی داشت تا تصویر رهبری تیزهوش، عملگرا، آگاه به مسائل اقتصادی و همچنین موضوعات منطقه ای و بین المللی را از خود به نمایش بگذارد. با این حال، آنچه که بیش از هر چیزی برای نتانیاهو از ارزش برخوردار بود، ماندن در قدرت بود. درست از همین منظر است که وی عملا بسیاری از اقدامات خود را در راستای منافع خودخواهانه اش انجام داد. وی مکررا گروه ها و احزاب سیاسی را رو در روی یکدیگر قرار می داد تا حضور خود در قدرت را تضمین کند. او در فضایی از اقداماتِ تحریک آمیز و با طرح شعارهای به شدت ملی گرایانه و ضدعربی، کنش ورزی می کرد و در قدرت ماند. 

برای مثال، نتانیاهو در سال 2018 از قانونی حمایت کرد که بر اساس آن عرب هایِ ساکن در اسرائیل را به مثابه "شهروندان درجه دو" در نظر می گرفت. وی همچنین مکررا از الحاق سرزمین های فلسطینی به اسرائیل حمایت می کرد. دولت های نتانیاهو در سال های اخیر همواره و به نحو خستگی‌ناپذیری سعی داشته اند تا شرایط را برای الحاق سرزمین های فلسطینی در کرانه باختری به اسرائیل ، فراهم سازند. نتانیاهو همواره در چهارچوب دولت خود، بلندپروازی های زیادی را برای توسعه دامنه قدرت اسرائیل به هر قیمتی در ذهن داشته است. 

بنیامین نتانیاهو حتی در جریان مذاکرات صلح که در سال 2014 با "محمود عباس" داشت، حاضر نشد تا شهرک‌نشینان یهودی را از ساخت و ساز در کرانه باختری و بیت المقدس شرقی(مناطقی که محل سکونت مردم فلسطین هستند) باز دارد. وی این کار را تا حدی زیادی برای راضی نگه داشتن و خشونت پایگاه حامیان خود که همان راست های(افراطی) اسرائیل هستند انجام داد. 

به نحو مشابهی، بنیامین نتانیاهو در موارد مختلف، امتیازات قابل توجهی را به جامعه ارتدکس اسرائیل اعطا می‌کرد(جهتِ ماندن در قدرت).  نتانیاهو در نقطه مقابل، هیچ تلاش اقتصادی موثری برای بهبود وضعیت اقتصادی اسرائیل انجام نداد و صرفا فکر می کرد که اگر به نحوی بی امان به نخبگان "لیبرال سنتی اسرائیل" حمله کند، می تواند پایگاه حمایتی خود و همچنین حضورش در قدرت را تضمین کند. 

تاریخ طولانی نتانیاهو در ائتلاف سازی جهت حضور در قدرت نیز حاکی از خودخواهی و قدرت پرستی او است. در گذشته، وی به ائتلاف های حاکم با حضور احزاب چپ و مرکز‌گرا متمایل بود. با این حال، پس از برگزاری چهارمین انتخابات اسرئیل ظرف دو سال گذشته، نتانیاهو هیچ تردیدی به خود راه نداد تا برای ماندن در قدرت، با گروه های برتری طلب و افراطی یهودی دست به ائتلاف سازی بزند. امری که عملا حاکی از این بود که نتانیاهو برای ماندن در قدرت، حاضر است با هر گروه و جناحی ائتلاف کند. کار به جایی رسید که حتی در ماه مارس گذشته، نتانیاهو به سمت ائتلاف سازی با حزب "فهرست متحد عربی" که پیوندهایی با اخوان المسلمین دارد حرکت کرد. این حرکتِ نتانیاهو در شرایطی انجام گرفت که وی در سال 2015 هشدار داده بود که اعراب ساکن در اسرائیل، دسته دسته به مراکز رای گیری می روند و سعی دارند قدرت سیاسی خود را به ضرر اسرائیل و یهودی‌ها تقویت کنند. 

نتانیاهو در سال های آتی و به طور کلی در تاریخ به مثابه فردی به یاد خواهد آورده شد که برای ماندن در قدرت هر کاری کرد. فردی که به هیچ خط قرمزی وفادار و متعهد نبود. در برهه کنونی، هشت حزبی که با یکدیگر متحد شده‌اند و ائتلاف کرده و دولتی جدیدی را در اسرائیل سر کار آوردند، صرفا یک هدف مشترک داشتند(این ائتلاف علی رغم اختلافات شدید ایدئولوژیک میان آن ها ایجاد شده): "ساقط کردنِ دولت نتانیاهو و حذف کامل وی از قدرت". بسیاری از حاضران در ائتلاف مذکور، متحدان قدیمی نتانیاهو هستند. آن هایی که عمیقا از خودشیفتگی، خودخواهی و رفتارهای شرم آور نتانیاهو به ستوه آمده اند. برای آن ها، پروندهای فساد نتانیاهو و آسیب وارد‌کردن‌های گسترده وی به اعتماد عمومی در اسرائیل، دلایل کافی بوده است تا با استناد آن ها بتوان نتانیاهو را از قدرت حذف کرد. 

گرایش قابل توجهِ نتانیاهو به خراب کردن همه پل ها و فرصت ها را می تواند در وضعیت وخیم کنونی اسرائیل در آمریکا مخصوصا در میان میانه رو ها و لیبرال های آمریکا و به ویژه در میان یهودیان آمریکایی مشاهده کرد. نتانیاهو با تعریف کردنِ یک اتحاد قوی و بی چون و چرا با حزب جمهوری خواه و شخصِ "دونالد ترامپ" رئیس‌جمهور سابق آمریکا، عملا مساله حمایت از اسرائیل در سیاست داخلی آمریکا را به یک موضوع شدیدا جناحی تبدیل کرد. امری که آسیب های جدی را به وجهه و منافع اسرائیل وارد کرده است. 

حمله اخیر اسرائیل به نخست وزیری نتانیاهو به نوار غزه نیز بیش از پیش، اسرائیل را از آمریکا دور کرد. این مساله به طور خاص زنگ خطر و شکستی برای نتانیاهو بود که فکر می کرد در زمان حضورش در قدرت، توان شکست‌دادن تمامی مخالفان و رقبای خود را دارد. او عملا کاری کرد که اعراب فلسطینی بیش از هر زمانی با یکدیگر متحد شدند و خساراتی سنگین را به اسرائیل وارد کردند. 

در شرایط کنونی، اسرائیل عمیقا از موقعیتی بی ثبات در بحث سیاست داخلی خود رنج می برد و در بُعد منطقه‌ای نیز رویه های غیرسازنده نتانیاهو در قالب توافق برجام موجب شده تا ایران به یک کشور قدرتمند هسته ای تبدیل شود و عملا تهران پیشروی های قابل توجهی را در توانمندی های هسته ای خود انجام دهد. امری که عمیقا اسرائیل را نگران کرده و در عین حال، کاهش یافتن شدید بازرسی های بین المللی از تاسیسات اتمی ایران، بر شدت این نگرانی افزوده است. 

جدای از همه این ها، نتانیاهو در دوره حضور خود در قدرت، دو هدف عمده اقتصادی را نیز دنبال می کرد: اولا، وی برای تبدیل کردن اسرائیل به یک بازیگر قدرتمند در بحث تولید گاز، به یک پیمان راهبردی با قبرس و یونان روی آورد و به نوعی سعی کرد علیه ترکیه دست به اتلاف سازی و موازنه بزند. دوم، نتانیاهو سعی کرد تا روابط اقتصادی اسرائیل با ژاپن، هند و چین را نیز به نحو قابل توجهی توسعه بخشد. 

با این حال، میراث اقتصادی نتانیاهو نیز چندان چشمگیر نیست و نمی توان وی را پیروز دانست. تحت سیاست‌های سخت گیرانه نئولیبرالی وی، وضعیت رفاه در اسرائیل شدیدا آسیب دید و اسرائیل شدیدا دچار بی عدالتی و تضاد طبقاتی شد. در شرایط کنونی، بیش از 21 درصد از شهروندان اسرائیلی زیر خط فقر زندگی می کنند. 

به طور کلی باید گفت، میراث نتانیاهو سرشار از تنش و بحران، نفرت، و ایجاد هرج و مرج است. اسرائیل پس از 12 سال حضور نتانیاهو در قدرت، بیش از هر زمانی از هم پاشیده شده تر است و شهروندان اسرائیلی نیز از اینکه تحت یک رژیم دموکراتیک و در عین حال یهودی زندگی کنند، شدیدا سرخورده و ناامید هستند. سوالی که در این میان مطرح می شود این است که آیا دولت جدید اسرائیل که صرفا به واسطه تقابل با نتانیاهو امکان وجود یافته، قادر است میراث شوم و سمّیِ نتانیاهو را معکوس سازد و آن را جبران کند؟»

https://www.project-syndicate.org/commentary/netanyahu-ousted-legacy-by-shlomo-ben-ami-2021-06