مدیریت جامع حوضه آبخیز؛ راه‌‌ حل عبور کشور از خشکسالی

مهین حنیفه‌پور،   4000226120
مدیریت جامع حوضه آبخیز؛ راه‌‌ حل عبور کشور از خشکسالی

امروزه حوزه‌های آبخیز در بسیاری از زمینه‌های مدیریتی در محیط‌های طبیعی مانند منابع طبیعی، آب، محیط زیست، کشاورزی و بلایای طبیعی به عنوان ظرف برنامه‌ریزی مورد پذیرش و استفاده قرار گرفته‌اند؛ به نحوی که تمامی برنامه‌ها، در مقیاس وسیع و سپس برنامه‌های اجرایی در مقیاس‌های کوچکتر در این حوزه‌ها مدنظر قرار می‌گیرند.

در یک حوزه آبخیز که خاک، آب، گیاه، انسان ، حیات وحش، آبزیان، صنعت، کشاورزی، توریسم و به طور کل تمامی عناصر طبیعی و بلایا و فعالیتهای انسان در آن وجود دارد، مدیریت جامعی مورد نیاز است تا ضمن کاهش تعارضات در تصمیم‌گیری‌ها و هدر رفتن سرمایه، از سینرژی نیروها و همسو کردن آنها به بالاترین سطح بهره‌وری دست یافت.

بدیهی است اگر تنها به آب توجه شود که گفته می‌شود مدیریت آن بیش از 80 درصد اهداف مدیریت آبخیز را تأمین می‌کند، باید موضوع حمل مواد جامد، کیفیت فیزیکوشیمیایی آب، اکولوژی رودخانه‌ها و تالاب‌ها، آب‌های سطحی و زیرقشری و زیرزمینی، استفاده از آب‌های غیرمتعارف و انتقال آب از حوزه‌ای به حوزه دیگر را مدنظر قرارداد. ضمن آنکه آب با خاک، گیاه، انسان، دام، صنعت و کشاورزی ارتباط دارد و هرگونه مدیریت بر آن، اثر خاص خود را در زمینه‌های فوق‌الذکر برجای خواهد گذاشت.

هرچند مدیریت جامع حوزه‌های آبخیز از دهه 1960 میلادی یا حدود 50 سال پیش در دنیا مطرح گردید، ولی امروزه در کشور، راه طولانی و دشواری در پیش است تا هم‌فکری و هم‌دلی مسئولان و مدیران به تدوین و اجرای مدیریت جامع حوزه های آبخیز منجر شود.

شرایط مناطق خشک و نیمه‌خشک که سطح گسترده‌ای از کشور را فراگرفته، سبب بروز سیل و کم‌آبی در بسیاری از مناطق شده است.  آبخیزداری یکی از روش‌های عملیاتی و کم هزینه کاهش این آثار است. ایران، کشوری است که در شرایط حدی قرار دارد که حد بالای آن سیلاب و حد ‌پایین آن خشکسالی است. 

این شرایط حدی همیشه بر کشور ما حاکم بوده است و ‌پیشینیان ما با این شرایط کنار آمده بودند. وقتی به ‌پراکنش جمعیت در نقاط مختلف کشور توجه کنیم، می‌بینیم که در استان‌هایی مانند کرمان، یزد و سمنان، مردم آب را به‌نحو مطلوب مدیریت می‌کنند، چراکه مبتنی بر دانش بومی و روش‌های سنتی است؛ اما اکنون جای این دانش بومی در مدیریت منابع آبی خالی است.

سیلاب حوضه آبخیز باید منشاء مدیریت باشد و استحصال آب باران یک روش سنتی و مبتنی بر دانش بومی در کشور است که مردم با این روش درگذشته به نحو مطلوبی خود را با شرایط خشکسالی و سیلابی سازگار کرده بودند.

اگر مدیریت جامع حوضه آبخیز به‌عنوان یک زیرساخت اساسی برای همه ارکان عمرانی برای حفظ پایداری طبیعت در مجلس به‌عنوان قانون به تصویب برسد و دستگاه‌های اجرایی مکلف شوند در قالب مدیریت جامع حوضه آبخیز نقش خود را احیا کنند و به طبیعت احترام بگذارند، هم توسعه به نحو مطلوب انجام می‌شود و هم در شرایط جدی مانند خشکسالی و سیلاب -که نقش آبخیزداری مدیریت شرایط حدی است- کشور می‌تواند ‌پایدار باشد و مردم صدمه نبینند.

حداقل بارش‌ها در کشور را نیز می‌توان با روش‌های سنتی سازگار با شیوه‌های نوین مدیریت کرد، در شرایط ‌پرآبی با عملیات آبخیزداری و عملیات ‌پخش سیلاب می‌توان سفره‌های آب زیرزمینی را به‌راحتی تغذیه کرد تا این منابع آبی در شرایط خشکسالی نیز از حد مطلوبی آب برخوردار باشند و  از شرایط خشکسالی عبور کنیم؛ اما متاسفانه به این مسائل ‌پرداخته نمی‌شود.

مدیریت جامع حوضه آبخیز با در نظر گرفتن تمام عناصر موجود و در قالب آمایش سرزمین و در راستای توسعه مبتنی بر توان اکوسیستم  کمک می‌کند تا به نحو مطلوب بتوان منابع آب را مدیریت کرد. راه‌حل مدیریت و ذخیره آب در کشور که کاملا منطبق بر طبیعت است و مديريت بر آن، مديريت بر منابع زيست‌محيطی است؛ به‌طوري‌که در حالت بهره‌وری حداکثر از منابع، حداقل خسارات زيست محيطی و اقتصادی و اجتماعی حاصل گردد. مديريت جامع آبخيز، مديريتي هماهنگ و موزون بر سيستم‌های فيزيکی، بيولوژيک و اجتماعی و اقتصادی بوده و شرايطی فراهم مي‌سازد که ضمن تامين منافع جامعه، تاثير منفي بر منابع به حداقل برسد.

مدیریت جامع آبخیزها بر بهره‌برداری صحیح از منابع حوضه‌ها و کاهش مضرات سیل و خشکسالی آثار چشم‌گیری دارد؛ بنابراین مدیریت جامع آبخیز می‌تواند مبنای مناسبی برای مدیریت اینده کشور در دولت سیزدهم باشد