به گزارش الف به نقل از مجله تحلیلی العصر الدولیه، اندیشکده تحقیقات امنیت داخلی اسرائیل در گزارش استراتژیک سالانه خود (سال ۲۰۲۰ -۲۰۲۱) که توسط «عاموس یادلین» مدیر این اندیشکده و رئیس سابق شعبه اطلاعات رژیم صهیونیستی تهیه شده شامل توصیه‌هایی برای تصمیم سازان تل‌آویو جهت طراحی برنامه ها و سناریوهایی برای مقابله با چالش های استراتژیک پیش روی اسرائیل است. در این میان مقابله با تهدید نظامی جمهوری اسلامی ایران و متحدان آن در صدر چالش‌های اسرائیل قرار دارد. در این گزارش همچنین درباره توانایی‌های هسته‌ای ایران و لزوم ادامه اقدامات علیه مواضع ایران در سوریه و پروژه تولید موشک های دقیق مقاومت لبنان تاکید شده است.
العصرالدولیه افزود، در این گزارش همچنین به تهدید پیش روی اسرائیلی ها توسط صدها هزار موشک دقیق قابل پرتاب از جانب یمن، لبنان ،سوریه ، عراق و ایران پرداخته شده و اندیشکده مذکور صهیونیستی تاکید کرد باید اقدامات محتاطانه جهت خنثی کردن این تهدیدها صورت بگیرد.
کارشناسان معتقدند این قبیل گزارش‌هایی که توسط مراکز معتبر اسرائیلی منتشر می‌شود نشان می دهد که محور مقاومت از ایران تا عراق، سوریه ، لبنان، فلسطین و یمن چه تاثیر پررنگی بر تصمیمات استراتژیک امنیتی آمریکا و اسرائیل دارد. درست است که دشمن اصلی و ستون فقرات جبهه دشمنان محور مقاومت، آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند؛ اما نمی‌توان ابزار های داخلی آنها یعنی رژیم‌های مرتجع عربی که به نیابت از واشنگتن پروژه‌های آن را در منطقه اجرا می کنند نادیده گرفت.
در ادامه گزارش مجله العصرالدولیه آمده است، اما با همه این وجود محور آمریکایی –صهیونیستی- عربی تاکنون موفق به اجرای برنامه های خود علیه محور مقاومت نشده است. سردرگمی در برنامه های آمریکا برای اجرای پروژه خاورمیانه بزرگ و تحمیل متغیر های منطقه ای و بین المللی کاملا مشهود است و به نظر می‌رسد که این کشور از مهار گسترش نفوذ ایران و محدود کردن آن در سطح منطقه ای و بین المللی ، مقابله با نفوذ روسیه در منطقه و حذف آن از دایره نفوذ عرصه بین المللی و نیز بازیابی اعتماد متزلزل جامعه صهیونیستی به قدرت ارتش این رژیم کاملا ناامید شده است.
به نوشته العصرالدولیه، این ناکامی های واشنگتن موجب شد تا به سمت تغییر قوانین درگیری خود از جنگ نیابتی به تقابل مستقیم با تکیه بر یک اتحاد عربی- صهیونیستی و تحمیل سیاست هایی همچون تحریم‌های اقتصادی علیه کشورهایی همچون ایران و سوریه کشیده شود. این وضعیت حاکی از اهمیت آماده‌سازی برای سناریوی تقابل همه جانبه میان محور مقاومت و دشمن صهیونیستی -آمریکایی است؛ همان چیزی که مراکز تحقیقاتی اسرائیلی درباره آن صحبت می کنند و آن را «استراتژی جامع حمله پیشگیرانه» می داند.
مجله العصرالدولیه در ادامه گزارش خود آورده است، از طرف دیگر محور مقاومت نیز برای چنین سناریویی آمادگی کامل دارد که شاخص های آن به شکل زیر است:
- سخنان سید «حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان درباره آمادگی مقاومت برای رویارویی گسترده با دشمن صهیونیستی در صورت اشتباه محاسباتی اسرائیل در ارزیابی‌های راهبردی خود.
- سخنان رهبران مقاومت فلسطین درباره وحدت جبهه مقاومت.
- سخنان سید «عبدالملک الحوثی» رهبر جنبش انصارالله یمن درباره نقش موثر این کشور در محور مقاومت.
- سخنان مقامات ایرانی درباره اتحاد محور مقاومت و نیز تقویت برنامه هسته‌ای ایران و سیستم موشکی دقیق این کشور در منطقه.
- اعتراف مسئولان رژیم صهیونیستی درباره تهدیدات یمن علیه جبهه اسرائیل به ویژه پس از ضربات شدید جنبش انصارالله علیه تاسیسات نفتی عربستان سعودی.
به گزارش مجله العصرالدولیه، همچنین تجربه تقابل های مستقیم میان محور مقاومت و محور آمریکایی- صهیونیستی در منطقه که بارزترین آنها شکست خفت بار رژیم صهیونیستی در لبنان در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ بود موجب نگرانی متحدان ایالات متحده و ابزارهای آن در منطقه شده و این امر به ویژه در دوره اخیر حضور آمریکایی‌ها در منطقه را تحت شعاع قرار داده است.
در ادامه این گزارش آمده است، در چارچوب تقویت نیروی بازدارندگی محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران ارتش این کشور و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مانور های نظامی متعدد در قالب های مختلف انجام می دهند که به برنامه ثابت در سیاست دفاعی ایران تبدیل شده و می خواهد بگوید جمهوری اسلامی ایران توانایی دفاعی لازم برای پاسخگویی به هرگونه تهدید یا اقدام خصمانه را دارد. در واقع نظریه جمهوری اسلامی ایران در این سیاست خود، آمادگی برای جنگ با هدف جلوگیری از وقوع جنگ است. مانورهای ایران در سطوح مختلف زمینی و هوایی و دریایی صورت می‌گیرد و یک پیام بسیار مهم برای واشنگتن و اسرائیل و ابزارهای آنها در منطقه است مبنی بر اینکه اگر ایران در معرض هرگونه تجاوز قرار بگیرد پایگاه های نظامی و تاسیسات حیاتی دشمن در منطقه نابود خواهد شد.
به نوشته العصرالدولیه، این بدان معنا است که سیاست فشار حداکثری دولت «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور سابق آمریکا و همه این دولت‌های این کشور که به دنبال متوقف کردن توسعه برنامه موشکی ایران هستند شکست خورده است. به این ترتیب ایران اصولی را که انقلاب این کشور از آن آغاز شد، یعنی اصول آزادی، توسعه ،استقلال و حاکمیت، قطع کردن دست استکبار و مقابله با پروژه صهیونیستی را تا پایان ادامه می دهد و همچنین هیچ شرطی برای ایجاد تغییر در برنامه موشکی خود طی مرحله آینده را نمی پذیرد.