"دانیل لاریسون" در مقاله ای در نشریه محافظه کاران نوشت خودداری آمریکا از تنبیه ولیعهد عربستان به دلیل نقش وی در قتل جمال خاشقجی بیانگر ترس بیش از حدی است که بسیاری از مقامات آمریکایی برای استفاده از اهرم فشار در قبال شرکای خود دارند.

<<دولت بایدن در حال تکرار یکی از بزرگ ترین خطاهای دوران ریاست جمهوری اوباما است: دادن "اطمینان" در خصوص تداوم حمایت های آمریکا از مشتریان  بی پروا. در هفته های اخیر، بایدن از پیوستن به توافق هسته ای ایران خودداری کرده است تا از برانگیختن خشم اسرائیلی ها و سعودی ها جلوگیری کند؛ وی بر حمایت آمریکا از عربستان تاکید کرده، پادشاهی سعودی را "مطرود" نمی داند. حتی حملات هوایی "غیرقانونی" اخیر آمریکا به مواضع شبه نظامیان در سوریه به نظر می رسد علامتی است به مشتریان منطقه ای مبنی بر آن که آمریکا چندان مشتاق مذاکره با ایران نیست. >>

<< ظاهرا "آمریکا بازگشته است" تا نشان دهد منافع خودش نسبت به مشتریان از اولویت کمتری برخوردار است. برآوردن آرزوهای این مشتریان، تلاش های آنها را برای نابود کردن توافق هسته ای ایران متوقف نکرد، و دادن اطمینان به عربستان سعودی و امارات عربی متحده به تصمیمی فاجعه بار در حمایت از جنگ یمن منجر شد. دخالت دادن بیشترِ آنها در مسایل، نه تنها دیپلماسی در قبال ایران را آسان تر نخواهد کرد، بلکه تمام آنچه را که بایدن می خواهد در منطقه انجام دهد، محدود خواهد کرد.>> 

گرچه رئیس جمهور اقدامات مثبتی انجام داده است، نظیر اعلام پایان حمایت آمریکا از عملیات نظامی ائتلاف تحت امر عربستان در یمن، و یا انتشار گزارشی از دخالت  محمد بن سلمان در قتل جمال خاشقجی، اما << تاکنون هیچ علامتی مشاهده نشده است که نشان از تغییر عمده در روابط آمریکا با مشتریان بزرگش در خاورمیانه باشد...>>

یکی از مشکلات عمده در روابط آمریکا-مشتریان << این است که رهبران آمریکا خود را متقاعد کرده اند که دولت ما باید به صورت ویژه تلاش کند مشتریان را خوشحال نگه دارد و یا خطر از دست دادن آنها را به جان بخرد. زیرا این مشتریان به صورت عادی و البته به اشتباه، به عنوان "متحدان" در مباحثات مربوط به سیاست خارجی آمریکا شناخته می شوند و مشمول سطحی از احترام می شوند که لایق آن نیستند... >>

<< این مشتریان اجازه یافته اند در مباحثات سیاست خارجی ما اعمال نفوذی چشمگیر داشته باشند در حالی که اهمیت آنها برای امنیت آمریکا ناچیز است، و نتیجه اش این می شود که دولت ما اغلب طوری رفتار می کند که گویی آمریکا مشتری است، و مشتریان شرکای ارشد در روابطمان هستند.>> 

<< تصمیم به تنبیه نکردن ولیعهد عربستان به خاطر قتلی که دولت ما معتقد است وی دستور آن را صادر کرده است، نشان می دهد مشکل این رویکرد چیست. آمریکا آشکارا ولیعهد را مسئول این قتل فجیع دانست، اما به بهانه مشکوک حمایت از روابط آمریکا-عربستان، هیچ اقدامی علیه وی نکرد. این مساله بیانگر ترس بیش از حدی است که بسیاری از مقامات در واشنگتن در خصوص استفاده از اهرم نفوذ در قبال مشتریان دارند. به جای آن که محمد بن سلمان را به خاطر جنایتی هولناک مسئول بدانیم، وانمود می کنیم که روابط با عربستان آنقدر مهم است که برای حفظ آن باید سایر ملاحظات را نادیده بگیریم...>>

<< به دنبال حملات هوایی غیرقانونی آمریکا در سوریه، رئیس جمهور گفت آمریکا می خواهد به ایران این پیام را بدهد که نمی تواند با مصونیت هر اقدامی انجام دهد. اما پیامی که بایدن به سعودی ها فرستاده این است که آنها می توانند این گونه عمل کنند...و مشکل این طرز فکر آن است که روابط با عربستان هیچ اهمیتی ندارد...>>

<< عربستان سعودی واقعا به مشکلی برای آمریکا تبدیل شده است. چراغ سبز ما برای رفتارهای بی پروای آنها به بروز فاجعه در یمن و سایر کشورهای منطقه انجامیده و بن سلمان عامل آن رفتارها بوده است. جنایات ولیعهد به صدور دستور قتل یک چهره منتقد محدود نمی شود، اما تبعات منفی این اقدام،  فرصتی سیاسی در واشنگتن ایجاد کرده است تا وی به خاطر آن جنایت و سایر مواردی که از زمان ورود به تشکیلات دولتی در سال 2015 مرتکب شده است، تنبیه شود. بایدن به جای استفاده از این فرصت و اعمال فشار به ریاض، به نظر می رسد به چند اقدام نمادین رضایت داده و آن مساله را کلا به حال خود رها می کند.>> 

<< دولت بایدن ظاهرا اجازه می دهد اولویت مشتریان منطقه ای آمریکا، مانعی برای نجات توافق هسته ای ایران باشد. مشخص است که اسرائیل و عربستان نمی خواهند آمریکا به برجام بازگردد. مساله نگران کننده این است که دولت بایدن پیش از هر گونه اقدام معنادار برای عمل کردن آمریکا به تعهدات خود، تلاش می کند نظر اسرائیل و عربستان را جلب کند...>>

<< اهرم فشاری که هرگز از آن استفاده نشود، دیگر هرگز وسیله اعمال نفوذ نیست. آمریکا می تواند تمام کمک های نظامی اش را به این مشتریان متوقف کند تا آنها مجبور شوند در عرصه سیاست گزینه هایی را انتخاب کنند که با منافع آمریکا همراه تر باشد، اما در واشنگتن مقاومتی شدید وجود دارد که حتی مقابل تهدید به چنین اقدامی ایستاده است آن هم به دلیل ترس از این که آمریکا نفوذ خود را از دست خواهد داد...>>

<< یکی از عواقب چنین سیاستی آن است که دولت های مشتری قویا حس می کنند حق دارند سیاست های آمریکا در خدمت منافع آنها باشد و زمانی که خلاف این مساله صورت گیرد، واکنش شدید نشان می دهند. نشریه اینترسپت اخیرا گزارش داد سفیر امارات در آمریکا به خاطر تلاش "رو  خانا" نماینده دمکرات مجلس برای جلب مخالفت کنگره آمریکا با جنگ یمن، بر سر وی فریاد کشید. ..>>  

<< مشتریان آمریکا در خاورمیانه ارزشی برای ما ندارند، و حمایت های دولت ما از آنها تاثیر چندانی برای تامین امنیت آمریکا نداشته است. زمانی که این مشتریان از سلاح های آمریکایی برای ارتکاب جنایت و خشونت استفاده می کنند، آمریکا باید حمایت از آنها را کاهش و یا به آن پایان دهد. اگر قصد دارد به حضور نظامی خود در منطقه پایان دهد، باید در ارتباطات خود با این مشتریان تجدید نظر کرده و یا سطح آن را کاهش دهد.>>